داستانک
![حرف زدن پرنده](/img/newspaper_pages/1397/10%20DEY/22/rooye/E%20L%20S%20A/2414.jpg)
وقتی 2 پلیس مشغول معاینه جسدی بودند که غرق در خون کف اتاق افتاده بود، طوطی فریاد زد: «هنری».
پرنده جیغ زد: «هنری، نه.»
یکی از پلیسها سراغ میز تحریر رفت و دفتر قرارهای مرد مرده را نگاه کرد. دور «$$$» و «ساعت نه و نیم صبح» خط کشیده شده بود.
طوطی جیغ زد: «هنری، نکن!»
«خب این طرف چند تا هنری میشناخته؟»
«فقط یکی.»