چابهار قربانی نشود
بهرام امیراحمدیان؛ تحلیلگر مسائل بینالملل
موضوع همکاری هند برای توسعه چابهار در سال2003 مطرح شد اما این پروژه تا سال2014 مسکوت ماند. طی این سالها، هیأتهای هندی در چندین مرحله به منطقه سفر کردند و ارزیابیهایی انجام دادند اما اقدام عملیاتی صورت نگرفت. آنها قرار بود در مرحله اول حدود 100میلیون دلار در چابهار سرمایهگذاری کنند اما به بهانه تحریمها اقدامی انجام نشد. پس از به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای و امضای برجام، بار دیگر موضوع همکاری ایران و هند در منطقه چابهار به نقطه کانونی روابط دوطرف تبدیل شد. موافقتنامه سهجانبه ایران، هند و افغانستان مسیر توسعه چابهار و ارتباط میان هند و افغانستان را هموار کرد.
هند و افغانستان با یکدیگر همکاری استراتژیک دارند اما تیرگی روابط میان دهلینو و اسلامآباد باعث شده تا هندیها مسیر ایران را برای دسترسی به کابل انتخاب کنند. سرمایهگذاری هندیها در چابهار آغاز شده و حدود 85میلیون دلار از سوی دهلینو در این منطقه سرمایهگذاری شده است. هند قرار است حدود 500میلیون دلار دیگر نیز در آینده در چابهار سرمایهگذاری کند. اتصال چابهار به زاهدان از طریق خطآهن و مرتبط کردن این بندر به خطآهن افغانستان قدم بعدی است که هندیها برای به نتیجه رساندن آن مصمم بهنظر میرسند. از سوی دیگر، اینبار همکاری میان هند و ایران در چابهار از تحریمهای یکجانبه آمریکا نیز مستثنی شده است. افغانستان هم با جدیت موضوع توافقنامه چابهار را دنبال میکند. بهنظر میرسد اکنون زمینه برای توسعه این منطقه بیش از هر زمان دیگری فراهم است.
در موضوع توسعه چابهار، همزمان باید به توسعه «پسکرانه» و «پیشکرانه» این منطقه توجه داشت. پسکرانه و پیشکرانه چابهار نسبت به تمامی دیگر بنادر در ایران ضعیف است. پسکرانه چابهار شامل سیستان و بلوچستان است که دارای امکانات ضعیفی در زمینه زیرساختهای حملونقلی و خطآهن است. در این چارچوب، تکمیل پروژه خطآهن چابهار به زاهدان باید بهطور جدی مورد توجه قرار گیرد. این پروژه، یک پروژه زمانبر و هزینهبر است و میتوان با انتشار اوراق قرضه برای جذب سرمایه آن اقدام کرد. پیشکرانه چابهار شامل توسعه ساحل مکران است. مکران سواحل بین جاسک تا چابهار را در بر میگیرد و براساس برنامه ششم باید در چارچوب توسعه اقتصادی کرانه مکران، 150هزار نفر در شهرکها و روستاها سکونت داده شوند. این موضوع مورد توجه و تأکید مقام معظم رهبری نیز بوده است.
صادرات نفت ایران به هند نیز از شمول تحریمهای آمریکا خارج شده و این مسئله فرصتی استثنایی برای همکاری با دهلینو برای توسعه منطقه چابهار پیش روی ایران قرار داده است. مبلغ فروش نفت ایران به هند بیش از هزینه کالاهای وارداتی ایران از این کشور است. میتوان درآمد حاصل از فروش نفت به هند را در چارچوب برنامههای توسعهای منطقه چابهار هزینه کرد و همزمان زمینه را برای سرمایهگذاری مشترک هندیها در این منطقه بیش از پیش فراهم کرد.
ساخت بنادر کوچک ماهیگیری و شهرکهای اقامتی و توریستی میتواند شرایط را در کرانهای که حدود 700کیلومتر گستره دارد و یک منطقه توسعه نیافته تلقی میشود را دگرگون کند. اشتغال و رونق اقتصادی ثمره چنین همکاریای خواهد بود.
ایران و هند میتوانند در زمینه ایجاد زیرساختهای لازم برای «بانکرینگ» یا تامین سوخت کشتیها در منطقه مکران نیز همکاری مشترک داشته باشند. بانکرینگ چابهار میتواند به کشتیهایی که از اقیانوس هند قصد ورود به دریای عمان و خلیجفارس دارند سوخترسانی کند. در دوره جنگ تحمیلی نیز ایده مشابهی در زمینه انتقال پایانههای نفتی از داخل خلیجفارس به منطقه چابهار بهدلیل مسائل امنیتی مطرح شده بود. چنین طرحی میتواند همزمان به توسعه پسکرانه و پیشکرانه منطقه کمک کند.
در این میان نباید از پروژه بندر گوادر در جنوب پاکستان غافل شد. چینیها در این بندر سرمایهگذاری گستردهای کردهاند و قرار است ظرفیت آن به 500میلیون تن تخلیه و بارگیری در سال برسد. چین و پاکستان، رقیب استراتژیک هند به شمار میروند و تلاش دارند این کشور را از حضور در پروژه توسعه بندر چابهار منصرف کنند. به همین دلیل است که پکن و اسلامآباد پیشنهاد اتصال بندر گوادر به بند چابهار را مطرح کردهاند. چابهار در بهترین حالت طی سالهای آینده به ظرفیت 85میلیون تن ظرفیت تخلیه و بارگیری در سال خواهد رسید. اتصال چابهار به گوادر، بندر ایرانی را تحت سیطره بندر پاکستانی قرار خواهد داد و بدون شک این موضوع در تقابل با منافع ملی ایران است. چابهار نباید قربانی رقابت میان چین، پاکستان و هند شود. چابهار باید بهعنوان یک بندر مستقل فعالیت کند. باید به پاکستان یادآور شد که اگر بهدنبال توسعه همکاری با ایران در زمینه تزانزیت و حملونقل است، بهتر است فعالسازی خطآهن کویته به میرجاوه را در دستور کار قرار دهد. 15سال پیش این خطآهن در چارچوب خطآهن اکو یا ITI که متصلکننده اسلامآباد، تهران و استانبول است به بهرهبرداری رسید اما هرگز بهصورت عملیاتی مورد استفاده قرار نگرفت. فعال شدن این خطآهن تامینکننده توسعه اقتصادی و امنیت مناطق مرزی دوکشور خواهد بود.
چابهار باید در آینده به یک بندر مهم و پررونق تبدیل شود. این بندر میتواند به هاب ترانزیت منطقه تبدیل شود. در آینده توسعهای چابهار میتوان روی همکاری قطر و حتی دیگر کشورهای حاشیه خلیجفارس نیز حساب کرد. چنین سازوکاری در چارچوب ترتیبات امنیت منطقهای ایران و کشورهای عربی خلیجفارس میتواند مؤثر واقع شود. همراهی ایران با چین و پاکستان در اتصال چابهار به گوادر، بندر چابهار را وارد یک رقابت امنیتی منطقهای خواهد کرد که به هیچ وجه به نفع آینده توسعه اقتصادی ایران و مکران نیست.