دریا هنوز آرام نیست
میلاد حسینی
و احمد محمود... نویسندهای بزرگ با روایتهای ماندگار و خلق شخصیتهایی دقیق در تاریخ ادبیات ایران. رماننویسی که پیراموناش را دقیق میپایید و آثاری متنوع نوشت. به او تهمت زده شد، رنج کشید، نامش را خط زدند و تحریمش کردند، اما زنده ماند با روایتهایش و بار دیگر ثابت کرد نویسنده نمیمیرد و بارها و بارها نام احمد محمود تکرار شد و رمانهایش خوانده شد. در صفحات روزنامهها عکس و نامش دوباره رو آمد و وقتی صحبت از بهترین رمانهایی که جنگ و دفاعمقدس و تاریخ معاصر ایران را نشان دادند به میان آمد، نام او و «زمین سوخته» و «مدار صفردرجه»اش در میان بود. همین هفتههای اخیر به بهانه تولدش در چهارم دی روزنامهها و صفحههای مجازی زیادی از او نوشتند و خواندن کتابهایش را پیشنهاد کردند که در هر دورهای گویی برای همان دوره نگاشته شده. و همین روزها جایزهای به نام او با شکوه تمام برگزار شد که اهمیتش را از نام و کارنامه احمد محمود بیرون کشید. حالا بیشاز 16سال از هجرت ابدی او میگذرد، اما حیات ادبی او همچنان دنبالهدار است. اویی که نباید سیگار میکشید اما سختی روزگار چنان آزارش داده بود که کشید و کشید و حالش وخیم و وخیمتر شد.
و «مدار صفردرجه»... رمانی بزرگ و 3جلدی که اولینبار در سال 72 منتشر شد و انقلاب اسلامی را محور روایی قرار داده و پرسوناژهایش در ذهن مخاطب پررنگ میمانند. مبارزانی که شکست و سرکوب کودتای مرداد 32 را از سر گذراندهاند و رنج دوری و تبعید را تاب آوردهاند. آدمهایی مانند باران، بلقیس خانم، نوذر، خاور، مائده و یارولی... «مدار صفردرجه» روایت رشد و تکامل پسرِ سوم خانوادهایاست در اهواز و همچون خالد همسایهها تحول و شکلگیری شخصیت اصلی را پی میگیریم و از سرمیگذرانیم.
به «مدار صفردرجه» که فکر میکنیم به چه فکر میکنیم؟ درباره قصه و روایت «مدار صفردرجه» بارها و بارها حرف زدهشده و اینکه آدمهایش چه مسیر و انتهایی را تجربه کردهاند. اما تکنیکی که احمد محمود در «مدار صفردرجه» دنبال کرده وجهی دارد که نمیشود نادیدهاش گرفت. راوی دانای کلی که به دقیقترین شکل ممکن اطراف را نظاره میکند و از مسیرش منحرف نمیشود. راوی در تمام روایت بلند رمان فاصلهاش را یکسان نگاه میدارد و نه بیدلیل نزدیک میشود و نه زیادی فاصله میگیرد و پرسپکتیو روایی را همیشه ثابت حفظ میکند. او در همین مسیر زندگی روزمره انسان ایرانی را زیر ذرهبین برده و تجربههایی را موشکافی کرده که اگر چه در جنوب و اهواز میگذرد، اما اساسا با زیست انسان ایرانی معاصر پیوند زده شده. احمد محمود با استمرارش در نوشتن ثابت کرد راز ماندگاری یک نویسنده نه در هیاهو و صدای بلند است که در کار مداوم و تکمیل قدرت روایی و خوب دیدن پیرامون است.