محمدتقی حاجیموسی
وقتی مدرک ملاک نبود مایی که الان نشستهایم اینجا و اخبار سالهای قبل را بازگو میکنیم اگر همان سالها همین سن و سال و تحصیلات را داشتیم احتمالا مدیری، رئیسی،چیزی میشدیم ؛ منتها در دهه 60 مدرک ملاک نبوده و همه دنبال توانایی و کار بلدی بودهاند. مثلا یک شرکتی میخواسته آشپز استخدام کند، شرایطش داشتن مدرک ششم ابتدایی، سلامت مزاج(!)، قوه بدنی و کارت پایان خدمت بوده. حالا همین آدم اگر الان میخواست آشپز اداره فلان باشد حداقل باید کارشناسی ارشد صنایع غذایی میگرفت و 27سال هم سابقه کار داشت. این به ما نشان میدهد که دوران خوش آن بود که کلا سپری شد.
به فناوری سلام کنید بعد از جنگ، کمکم نشانههایی از زرق و برق و مدرنشدن در جامعه پیدا شد. از نمونههای این مدرنیته میتوان به آگهی لوازم خانگی و لوازم صوتی و تصویری خارجی در روزنامهها اشاره کرد. جایی که بیشتر صحنه ترکتازی ژاپنیها و البته کرهایهاست. در این آگهیها که همهشان تأکید داشتند محصولاتشان لبه علم را رد کرده و وارد دنیای دیگری شده و توانسته تلویزیون 21اینچ با لامپ تصویر محدب را به بازار بفرستد، ویژگیهایی درج میشده که الان میتواند موجبات خنده و شادی ما را فراهم کند. از تلویزیون جیبی کاسیو در 3مدل 2، 2.5و 4اینچ با کیفیت عالی گرفته تا مینیکامپیوترهایی که عملا ماشین حساب مهندسی الان بودند و البته ضبط صوت دوقلو!
این خونه ما چی شد؟ بعضی طرحها و لوایح هستند که هر طوری نگاهشان کنید احتمالاً به نفع مردم هستند و مشکلات آنها را حل میکنند. گاهیچنین مواردی یکطوری تغییر میکنند تا مردم زیاد هم خوشحال نشوند و فکرشان خیلی راحت نباشد. طرح فروش املاک مازاد به افراد بدون مسکن یکی از همین موارد است که کلی هم بند و تبصره داشته ولی کسی از سرنوشت آن خبری ندارد و احتمالا به نفع ما نبوده که تصویب نشده است.
نباید بگیرند! از سری مشکلات ازلی و ابدی در نظام آموزشی کشور ما بحث گرفتن پول از دانشآموزان و خانوادههای آنهاست. خود ما از وقتی بچه بودیم یادمان است همیشه وزیر آموزش و پرورش قبل از سال تحصیلی روی آنتن میآمد و میگفت گرفتن وجه توسط مدارس غیرقانونی است و نباید بگیرند و اگر کسی میگیرد به ما بگویید که برخورد کنیم. منتهی در این 4 -3 دهه حتی یک مورد برخورد هم دیده نشده و حتما نبوده و مردم الکی این افسانهها را درست کردهاند. حتی آن دانشآموز اهل فارسان که به کیهان زنگ زده و گفته الان آخر سال است ولی مدرسه برای هزینه لوازمالتحریر از ما پول گرفته و این چه وضعش است؟ حتی آن دانشآموز هم الکی زنگ زده و خواسته مسئولان را سر کار بگذارد و سیاهنمایی کند.
کم بخور همیشه بخور درست است که قبلا همهچیز کم بوده ولی بعضی چیزها هم زیاد بوده. مثل زمین بیصاحب. البته از قدیم گفتهاند، زمین مفت روی زمین نمیماند و بالاخره یک کلاهبرداری، زمینخواری، جایی، کسی پیدا میشود که دست میگذارد رویش و آن را مال خود میکند. زمینهای اطراف کرج و فردیس از این نوع زمینها بودهاند که عدهای کلاهبردار توانستهاند 2میلیون مترمربع از آنها را به نام خودشان کنند و بفروشند که از همینجا لازم است به آنها خسته نباشید بگوییم که این همه زمین را توانستهاند متر، قطعهبندی و خرید و فروش کنند و این احتمالا میتوانسته آن موقع در کتاب رکوردهای گینس هم ثبت شود که متأسفانه این عزیزان دستگیر شدند و البته مسئولان گینس هم کم کاری کردند.
سکههای چند ریالی از سکه افتادند
لیلا شریف
«سکههای 10ریالی و 20ریالی کوچک آنقدر کمارزش بهنظر میآیند که عدهای در جشنهای عروسی آنها را به سر عروس میریزند.» این جملات بخشی از دغدغه مردم در مورد پولهای خرد بود که در سال69 یکباره آب رفتند و از اندازه قبلیشان کوچکتر شدند. مردمی که برای استفاده از تلفن همگانی و خرید بلیت اتوبوس از سکههای 10ریالی و 20ریالی استفاده میکردند، کوچک شدن اندازه این سکهها و شباهتشان با سکههای یک و 2ریالی، چنان مشکلی برایشان ایجاد کرد که پای این دغدغهشان به رسانههای آن زمان و گفتوگوهای مسئولان اقتصادی هم باز شد.
سودجویی با آب کردن پول خرد
ریشه این مشکل در تصمیم دولت برای ضرب سکههای 10و 20ریالی در اندازه جدید باز میگشت. اواخر دهه 60ضرب سکههای 10و 20ریالی در ابعاد قبلی برای دولت به صرفه نبود، چرا که با گران شدن فلزهای مس و نیکل، قیمت نهایی ضرب این سکهها از ارزش پولیشان بیشتر شد. در این میان افراد سودجو پا به عرصه گذاشتند.آنها با جمعآوری این پولهای خرد، آنها را آب میکردند و بعد از فروش فلزهای بهدست آمده، پول مناسبی به جیب میزدند. این اتفاقات موجب شد تا دولت دست به ضرب سکههای 10و 20در قد و قواره سکههای یک و 2ریالی بزند و ناخواسته مشکل جدیدی را پیش پای مردم قرار دهد.
مسئلهای به نام سکههای باسوادی و بیسوادی
تغییر اندازه پولهای خرد مشکلی هم برای افرادی که سواد نداشتند ایجاد کرد؛ چرا که اندازه سکههای ضرب شده به مشخصه آنها تبدیل شده بود و اگر مردم به هر دلیلی نمیتوانستند عدد 20یا 10ریالی که درشت روی سکه حک شده بود را بخوانند، از روی ابعاد سکه میفهمیدند که سکه چند تومنی در دستشان است. این شیوه شناخت پولهای خرد موجب شد تا این سکهها بهعنوان سکههای بیسوادی معروف شوند. در مقابل سکههای بیسوادی که مردم از روی ابعادشان آنها را نشانهگذاری کرده بودند، به سکههای ریزتری که در سال 69 ضرب شده بودند، بهدلیل آنکه برای شناساییشان به چشمان تیزبین و البته باسواد نیاز بود، لقب سکههای با سوادی دادند.
اندازههایی که مردم را گیج میکردند
اندازه جدید پولهای خرد به چنان دغدغهای در میان مردم تبدیل شده بود که روزنامه کیهان در آن روزها در گفتوگو با یکی از شهروندان تهرانی نوشته بود:«گروهی متحیر ماندهاند که سکه 10ریالی چرا اینقدر کوچک است و چرا سکه 20ریالی درست اندازه سکه 2ریالی است.»
براساس آنچه مطبوعات سال 69 نقل کردهاند، نهتنها عدهای از مردم اصلا این سکهها را در کارهای روزانهشان به بازی نمیگرفتند بلکه گروهی هم این سکههای ضرب شده در ابعاد جدید را از دست افراد مختلف فروشنده، راننده تاکسی، مسافر و... قبول نمیکردند، چون معتقد بودند که بسیاری آن را با پول خرد یک و دو ریالی اشتباه میگیرند. بنابراین عطای استفاده از این پولهای خرد را به لقایش بخشیده بودند.
سه شنبه 11 دی 1397
کد مطلب :
43023
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/MxE3
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved