• چهار شنبه 26 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 15 رجب 1446
  • 2025 Jan 15
سه شنبه 4 دی 1397
کد مطلب : 42238
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/5gNq
+
-

وضعیت قرمز

زندگی در جنگ و دغدغه ساخت پناهگاه چگونه بود؟

وضعیت قرمز

نگار حسینخانی

«توجه! توجه! علامتی که هم‌اکنون می‌شنوید اعلام خطر یا وضعیت قرمز است...»؛ نه! فقط پناهگاه کافی نبود، قلبت تا چند ساعت آنقدر می‌کوبید که نجات و دیدن آسمان پس از آن ساعات، تقریبا بعید به‌نظر می‌رسید. حالا چهاردهه گذشته و هنوز نشانه‌هایی از آن بیم در خانه‌ها پیداست. مثلا چند سال پیش بود که خبرنگار ایسنا در محله «مشیریه» تهران به چند پناهگاه در مدرسه ابتدایی «ادب» که دهانه‌های ورودی آنها پوشانده شده بود، پناهگاهی در زیرزمین یک منزل مسکونی و پناهگاهی در خانه قدم‌خیر نراقی سرزده بود. سال 64 نیز آغاز ساخت پناهگاه و اهمیت آن با اشاره به تجربه دیگر کشورهای درگیر جنگ بود. نقطه اوج جنگ نیمه دوم سال 59 بود. در این مدت چند روستا با هواپیماهای عراقی تخریب شده بودند و از آن زمان بود که ساخت پناهگاه مطرح شد. اما پناهگاه‌ها چطور ساخته شدند؟

برای حافظان تن و مدافعان جان

«ساختن پناهگاه برای حفاظت جان، تا دفاع حاصل شود و تلفات کمتر»؛ این البته راهی بود که دیگران پیموده بودند. آن سال‌ها به تجربه دیگر کشورها اشاره می‌شد که به سیستم‌های مطمئنی برای دفاع هوایی مجهز شده‌ بودند. پناهگاه‌هایی در شهرهای اسکاندیناوی با امکانی که احداث پناهگاه با حداقل شرایط و سرمایه ممکن بود. همین باعث شد در طول جنگ جهانی دوم با وسعت حملات هوایی آمار تلفات این کشورها کمتر باشد. ژاپن، انگلیس، فرانسه و... به تناسب قدرت تخریبی اسلحه آن زمان، پناهگاه‌های مطمئنی برای اتباع خود ساخته بودند. با توجه به مطمئن نبودن مصالح ساختمانی و حملات هوایی و تخریب‌پذیری سازه‌ها، ایران نیز به فکر ساختن پناهگاه افتاد. ساخت پناهگاه‌ها به‌صورت ضربتی و به‌وسیله بسیج نیروی انسانی و اقتصادی انجام می‌شد. حتی اعتبار احداث پناهگاه‌ها در بودجه سال 64 دیده شده بود. با ساخته شدن تک و توک پناهگاه‌ها در سطح شهر، این تصویر دیگر غریب نبود که با وضعیت سفید عده‌ای سر از خاک و زمین بیرون آورند؛ «وضعیت قرمز پس از آتش پدافندهای هوایی به پایان می‌رسد و همه پناه‌گرفتگان از پله‌های پناهگاه بالا می‌روند.» روزنامه اطلاعات در فروردین‌ماه 64 از یکی از پناهگاه‌های جنوب شهر گزارشی تهیه کرده است: «برآمدگی خاکی‌ای است که عده‌ای کنار آن ایستاده‌اند و با هم صحبت می‌کنند؛ پناهگاهی که با همکاری اهل محل ساخته شده. سقف پناهگاه مقداری از سطح زمین بالا آمده و دارای 2 در اصلی و اضطراری است تا درصورت مسدود شدن در اصلی بتوانند از در دیگر که کوچک‌تر است و در پشت پناهگاه قرار دارد، استفاده کنند. نیمه‌خمیده داخل پناهگاه می‌شوم و با حوصله پلکان خاکی را که با دقت کنده شده، پایین می‌روم. سقف از آهن و بلوک‌های سیمانی و کیسه‌های شن و ماسه ساخته شده است. جلوی رویمان دری با میله‌های فلزی است. کف پناهگاه را با چند تکه موکت موقتا فرش کرده‌اند. چراغ نفتی برای روشنایی تعبیه شده. از همان راه برمی‌گردم. ساخت این پناهگاه 3 هفته طول کشیده و 3کامیون خاک از آن بیرون آمده است. جلیلیان از جوانانی که در ساخت پناهگاه کمک کرده‌اند، می‌گوید: برای پوشاندن سقف دنبال وسیله مناسبی می‌گشتیم که متوجه اتاقک فلزی یک کامیون که مدت‌ها بی‌استفاده افتاده بود، شدیم. صاحب آن اتاقک موافقت کرد و اتاقک را تا محل احداث پناهگاه بکسل کردیم.» خاکبرداری با همکاری اهالی انجام شده و 250هزار ریال پول برای کرایه لودر و بولدوزر صرف کرده بودند. این پناهگاه 90نفر گنجایش داشت و با روشن کردن چراغ نور را به بیرون بازتاب نمی‌داد.

قایم‌باشک با بزرگ‌ترها

حالا چند دهه از جنگ گذشته و خبرنگار ایسنا به یکی از آن پناهگاه‌های خانگی سر زده است؛ پله‌های ترس و دلهره‌. او گزارش داده که پناهگاه خانه نراقی درپوش آهنی داشت و گوشه حیاط بود؛ «با ورود به این پناهگاه متوجه شدم که از 2 قسمت به‌صورت پله‌ای ساخته شده که قسمت اول آن اتاقکی کوچک دارد. در داخل این اتاقک نیز دهانه‌ای 80سانتی‌متری دیده می‌شود که با عبور از آن، در محیط اصلی و امن پناهگاه قرار می‌گیریم. قسمت دوم این پناهگاه یا همان محیط اصلی نیز حدود 4متر طول‌، 5/1متر عرض و حدود یک متر و 80سانتی‌متر ارتفاع دارد. در انتهای آن نیز دهانه‌ای کوچک است که روی آن را از داخل کوچه با «فنس» پوشانده بودند. این دهانه، اکسیژن و نور لازم را برای نفس کشیدن و دیدن در زمان حضور اهالی منزل به هنگام حملات هوایی دشمن فراهم می‌کرده». چند دهه از آن زمان می‌گذرد و مردم از این پناهگاه به‌عنوان انباری استفاده می‌کنند. اما ترس و دلهره هنوز ماندگار است، هرچند به بچه‌ها آنقدر هم بد نمی‌گذشت و انگار نوعی قایم‌باشک با بزرگ‌ترها از دست دشمن بود.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید