سال سخت پادشاه مردمگریز
امانوئل مکرون که با شعار اصلاحات ساختاری قدرت گرفت و با اعتراضهای مردمی زمینگیر شده
امانوئل مکرون در سال2015 زمانی که وزیر اقتصاد فرانسه بود، گفته بود که سیاست فرانسه، حضور یک پادشاه را کم دارد؛ «پادشاهی که، فکر نمیکنم مردم فرانسه میخواستند مرده باشد.»
وزیر جوان فرانسوی، در سال2017 با جنبش سیاسیاش با نام «بهپیش» توانست سیلی محکمی به جریان پوپولیستی که اروپا را جارو میکرد، بزند و رئیسجمهور فرانسه شود.
او نخستین سخنرانیاش بهعنوان رئیسجمهور فرانسه را در کاخ باشکوه ورسای، خانه پادشاهان پیشین فرانسه انجام داد. او در این سخنرانی، وعده داد که اصلاحات لیبرال را به پیش ببرد و کرامت فرانسه را بازگرداند.
18ماه بعد، «پادشاه» جدید فرانسه، با شورشهای سراسری مردم مواجه شد. شانزهلیزه، نماد پادشاهی باشکوه پیشین فرانسه توسط معترضان به آتش کشیده شد و معترضانی که جلیقههای زرد به تن داشتند، با پلیس درگیر شدند و فریاد میزدند: سر پادشاه را قطع کنید.
این اعتراضها، شکاف عمیق در فرانسه را عیان کرد؛ شکاف بین نخبگان شهری و فقرای دور از شهر، برندگان و بازندگان جهانیسازی.
اما چه شد که سیاستمدار جوانی که در راه رسیدن به قدرت، سیاستورزان کهنهکار را خانهنشین کرده بود، به یکباره چنین از چشم افتاد؟
مکرون یک استثنا به شمار میرود و برخلاف روسای جمهور پیشین، پلههای ترقی در دنیای سیاست را طی نکرده است. او بخش زیادی از موفقیت خود را مدیون مارین لوپن، رهبر راست افراطی کشورش است. وقتی که انتخابات بین مکرون و لوپن به دور دوم کشید، بسیاری از حامیان مکرون، در واقع کسانی بودند که نمیخواستند جبهه ملی (حزب لوپن) به قدرت برسد. در این شرایط است که برخی میگویند عاملی که مکرون را برنده انتخابات کرد، نه ایدههای لیبرال او، که ترس مردم از راستهای افراطی بوده است و دوباره در همین شرایط است که برخی این موضوع را پیش میکشند که مکرون، مرد عامه مردم نیست.
پیشرفت، جایی دور از مردم
مکرون در محیطی فارغ از دغدغههای معمولی مردم فرانسه رشد کرده است. او در خانوادهای ثروتمند در آمیان به دنیا آمد، در دوران کودکی، بهگفته همدورهایهایش بیشتر در کتابها بود تا در جامعه واقعی، و در جوانی، برخلاف نیکولا سارکوزی و فرانسوا اولاند روسای جمهوری پیشین فرانسه، به جای فعالیتهای سیاسی، بیشتر با فلاسفه سرشناس کشورش دمخور بود. او در دانشگاه نخبهگرا و با پرستیژ ایانای تحصیل کرد و در 32سالگی، یکی از جوانترین بانکداران روتشیلد بود.
او با این ایده وارد کاخ ریاستجمهوری شد که با کار سخت و مداومت، هر چیزی امکانپذیر است. به همینخاطر، وقتی که بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شد، وقت تلف نکرد و از برنامههای بلندپروازانه اصلاحیاش رونمایی کرد. او در اصلاحات نامحبوب خود، قوانین کار را تسهیل کرد، به امید حفظ سرمایه ثروتمندان در فرانسه مالیات آنها را کم کرد و وعده داد که ساختار رفاه اجتماعی محبوب کشورش را زیر و رو کند. همه اینها، لقب «رئیسجمهور ثروتمندان» را عاید مکرون کرد.
3حادثه در حوزه روابط عمومی اما روزگار مکرون را سیاه کرد؛ او ابتدا تابستان به یک دانشآموز که او را مانو (مصغر امانوئل) خوانده بود، عتاب کرد و از او خواست آقای رئیسجمهور صدایش کند. چندماه بعد، در سفر به دانمارک، او گفت که «گلها (نژاد فرانسویها) در مقابل تغییر مقاوم هستند». این صحبتها توهین به هویت فرانسوی پنداشته شد و مکرون مجبور به عذرخواهی شد. و کمی بعد، مکرون در جواب یک جوان 25ساله جویای کار، با لحنی تمسخرآمیز گفت که برای پیداکردن کار، کافی است تا از خیابان رد شود تا در «کافهها، هتلها و رستورانها» مشغول شود. نگاه از بالا به مردم عادی و لحن تمسخرآمیز و اهانتبار مکرون کار خود را کرد و پیامد خشم فروخورده مردمی که خودشان را مخاطب برخوردهای متکبرانه مکرون میدانستند، 6هفته تظاهرات خونین در سراسر فرانسه بود که 10کشته به جا گذاشت.
مکرون، درنهایت در برابر خواستههای معترضان که به جلیقهزردها مشهور شدند، کوتاه آمد و از برخی اصلاحات خود ازجمله افزایش مالیات قیمت سوخت دیزل که باعث شروع اعتراضها شد، عقبنشینی کرد.
این شرایط، به جایگاه مکرون در صحنه جهانی هم لطمه وارد کرده است. بسیاری در اتحادیه اروپا، ازجمله آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، امیدوار بودند مکرون با جاهطلبیهایش حیات جدیدی به این اتحادیه در حال ضعیفشدن بدهد، اما چطور میتوان از مردی که به سختی میتواند مشکلاتش را در خانه حل کند، انتظار داشت برای یک قاره تصمیمهای درست بگیرد؟ روابط او با دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا هم از «رمانتیسم برادرانه» به انتقادها و متلکهای توییتری رسیده است.
به اعتبار مکرون، هم در خانه و هم در سطح جهانی، بهخصوص در اروپا، ضربات سنگینی وارد شده است. جوانترین رئیسجمهور تاریخ فرانسه که گفته است کتاب محبوبش شاه لیر (نمایشنامه معروف ویلیام شکسپیر) است، باید مراقب باشد تا همچون شاه لیر، قربانی غرور شاهانهاش نشود.
منبع: سیانان