خودروی شخصی نیاز کاذب یا واقعی؟
درباره افزایش تقاضای خرید خودرو در سال 1363و پیامدهای آن
خدیجه نوروزی
«روزانه 8میلیون جابهجایی در سطح تهران انجام میگیرد که 70درصد آن با وسایل نقلیه عمومی انجام میشود.»؛ حتما با خواندن این جمله حس تعجبتان برانگیخته شده اما این آمارترافیکی مربوط به تهران سال 63 است. در آن سال تقاضا برای خرید اتومبیل شخصی با افزایش قابل توجهی روبهرو شد؛ چرا که ظرف 2سال خطوط تولید خودرو در ایران تقویت شده بود. حدود 650هزار تقاضا برای پیکان سواری و 100هزار تقاضا برای رنو که در مقابل میزان تولید 98هزار دستگاه پیکان و 22هزار و 100دستگاه رنو، رقم چشمگیر و قابلتوجهی بود. این میزان تقاضا نیز مربوط به عدهای میشد که توانایی خرید داشتند. یکی از علل افزایش تقاضا این بود که دارندگان وسایل نقلیه علاوه بر اینکه از موهبت داشتن خودرو برخوردار میشدند آن را منبعی برای درآمد نیز قلمداد و با آن مسافرکشی میکردند. همچنین مبلغ 200هزار تومان ارزش کاذب اضافی اتومبیلشان در بازار آزاد را نیز بهعنوان پشتوانه و اندوخته میانگاشتند.
بنابراین طبیعی بود که هر شخصی هر چقدر هم دچار نبود تمکن مالی باشد بهدنبال دریافت خودرو برود. از سوی دیگر این احساس نیاز به این وسیله در شرایطی که توسعه حملونقل ریلی وجود نداشت و مرکزیت بودن تهران، روزبهروز بیشتر میشد. وجود 5/1میلیون وسیله نقلیه دودزا و افزایش روزافزون خودرو در سطح شهر موجب شده بود تا رسانهها و کارشناسان با این چالش مواجه باشند که اساسا داشتن اتومبیل شخصی یک نیاز کاذب است یا واقعی؟ چرا که معادلات زندگی شهری را برهم زده بود و بر معضلات ترافیکی میافزود؛شهری که متناسب با جمعیت 4میلیونیاش در حوزه ترافیکی و توسعه حملونقل هیچ رشدی نداشت. با اینکه از همان سالها ترافیک بهعنوان یک مسئله جدی در دستور کار مسئولان قرار داشت اما تهران 63 درست درگیر همان معضلاتی بود که تهران 97. با اینکه پیشبینی وضعیت اکنون بسیار روشن بود اما مسئولان در آن زمان تصور میکردند با جادهسازی میتوانند مشکل را حل کنند.