برلین شبیهترین شهر به تهران است
لارس مینت، عضو شورای جهانی شهرهای هوشمند در گفتوگو با همشهری ظرفیت تهران را برای هوشمندسازی مناسب توصیف کرد
محمود مولایی | خبرنگار
رویای «تهران هوشمند» از دغدغههای دولت و شهرداری تهران است؛ هوشمندسازی شهر برای سهولت زندگی شهروندان در کلانشهری با جمعیت 9میلیون نفری. عضو شورای جهانی شهرهای هوشمند جمعیت بالای شهر برای رسیدن به «تهران هوشمند» را یک فرصت میداند. لارس مینت معتقد است که تهران باید مراقب داراییهای و شهروندانش باشد. مشاور دولت سوئیس در امور شهرهای هوشمند پتانسیل تهران را برای هوشمندسازی بالا عنوان میکند و اینکه با یک برنامهریزی مانند شهرهای هوشمند بزرگ جهان میتواند هوشمند شود. مینت که مدیرعامل یک شرکت سوئیسی هم هست، برای حضور در همایش و نمایشگاه بینالمللی «تهران هوشمند» به ایران سفر کرده بود. او البته قرار است با سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری در زمینه هوشمندسازی تبادل کاری داشته باشد. او در گفتوگوی اختصاصی با همشهری درباره شرایط شهر تهران برای هوشمندسازی صحبت کرده است.
ظرفیت تهران را برای رسیدن به شهری هوشمند چگونه دیدهاید؟
تهران یک کلانشهر واقعی است. حدود 9 میلیون نفر جمعیت دارد و همین مسئله به معنی این است که باید مراقب داراییهایش و حتی شهروندانش باشد. به هر حال، مردم باید زندگی کنند و یک راهی برای زندهماندن داشته باشند. شهر تهران مسائل زیادی مانند خیلی از کلانشهرهای دیگر جهان را دارد؛ بحث آلودگی هوا، اشتغال شهروندان، اقتصاد شهر و... است که شهروندان با اینها باید دستوپنجه نرم کنند. در واقع چاره دیگری هم نیست. بالطبع مردم منتظر نمیمانند که فقط حاکمیت شهر کاری برایشان انجام دهد و حتما یک راهی پیدا میکنند که زنده بمانند و زندگی خود را بگذرانند. البته این وظیفه حاکمیت شهر است که شرایط زندگی در شهر را برای مردم آسانتر کند. بنابراین، اینجاست که ضرورت تابآوری شهر بهوجود میآید. تابآور یعنی منعطف باشد و توان رویارویی با انواع پیامدهای روزمره، بلندمدت و میانمدت را داشته باشد.
اشاره به جمعیت زیاد تهران کردید. بالطبع جمعیت بالای یک شهر میتواند روند هوشمندسازی شهر را کند و تهران در این مسیر چگونه میتواند بیشتر سرعت بگیرد؟
تهران همانطور که گفتم شهر بزرگی از نظر جمعیت است، اما جدا از این مسئله، گوناگونی خیلی زیادی هم دارد. داشتن قومیتهای مختلف و از نظر جغرافیایی هم 22منطقه رسمی دارد. هر کدام از این مناطق هم معضلات خودشان را میتوانند داشته باشند ولی بهطور کلی تنها راه روبهرو شدن با موضوع هوشمندسازی با برنامهریزی اتفاق میافتد. این چیزی است که دنیا در پیش گرفته و تنها مختص تهران نیست. شهرهای بزرگی چون نیویورک، بارسلونا و لندن هم این معضلات را دارند که این شهرها فقط با برنامهریزی با آن روبهرو شدهاند. به هر حال، از یک جایی براساس مختصات و مشخصات خودِ شهر برنامهریزیها به اجرا درمیآید. مثلا شهری ممکن است یک کمربندسبز دور خود بکشد و از گسترش بیرویه شهر جلوگیری کند یا شهر دیگری استراتژی دیگری داشته باشد. همه این اتفاقات روی میدهد تا مردم علاوه بر زنده نگهداشتن خود بتوانند کیفیت زندگی در شهر خودشان را بالا ببرند.
نهتنها در مورد زیرساختها بلکه موضوعات اجتماعی و اقتصادی شهر هم مطرح است. در دوره کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت یک شهر همه جوانب و موانع رسیدن به یک شهر هوشمند بررسی میشود؛ راهکارهایی اتخاذ میشود تا با درنظر گرفتن آن در مسیر پیشرفت شهر قدم برداشت.
بهنظر میرسد در روزهایی که به تهران سفر کردید، به شناخت نسبی در مورد وضعیت «تهران هوشمند» دست پیدا کردهاید. از نظر شما تهران در چه مرحلهای از هوشمندسازی قرار دارد؟
اطلاعات من از تهران به تجربه دو روز حضورم در اینجا برمیگردد، اما درباره تهران هم از طریق اینترنت بسیار خواندم و در اینجا هم در کوچه و خیابان مدام با مردم در ارتباط بودم. بهخصوص با رانندههای اوبر (اسنپ، تپسی و...) صحبت کردم. زیرا تجربه میدانی از شهروندان بهنظر مناسبتر و درستتر است و دادههای بهتری نسبت به اطلاعات دریافتی از اینترنت میدهد. با چند راننده که صحبت میکردم، میگفتند موضوع ترافیک در تهران مسئله مهم و جدی است، در کنار آن به بالا بودن هزینههای زندگی در اینجا اشاره میکردند. با بعضی از شهروندان صحبت میکردم که میگفتند به همین دلیل قصد دارند از تهران به شهرهای دیگر نقل مکان کنند؛ تا اینکه بتوانند شغل دیگر و بهتری در حوزه صنعت پیدا کنند. یا اینکه خیلی جدی به این فکر میکنند که هزینههای مختلف و مخصوصا هزینه مسکن و اجاره آن را چگونه میتوانند تامین کنند.
اگر بخواهید تهران را در مسیر هوشمندشدن به شهری هوشمند در جهان شباهت دهید، «تهران هوشمند» شبیه کدام شهرهوشمند خواهد بود؟
شاید بتوان گفت که برلین پایتخت آلمان یکی از شبیهترین شهرها به تهران باشد. از این نظر که هم کلانشهر است و هم مردم زیادی با قومیتهای مختلف در این شهر زندگی میکنند. البته اپلیکیشنهای زیادی در برلین هست که درست کار میکند ولی همان اپلیکیشنها در تهران خیلی درست با هم کار نمیکند. با این حال، تهران درگیر مسائلی مانند تحریم است ولی در آلمان تحریمی وجود ندارد. این مشکلات قطعا حل خواهد شد و نمیتوان گفت تهران دقیقا همان چیزی است که در برلین میبینیم، زیرا برلین هوشمندتر است. در کنار این، اگر بخواهم در شهرهایی که من کار کردم، شباهت میان تهران و شهرهای دیگر بدهم، باید از نظر تنوع و مقدار جمعیت شباهت داد. برای همین، دارالسلام پایتخت تانزانیا را شبیه به تهران میدانم.
در سوئیس دسترسی به اطلاعات آزاد و موضوع شفافیت که برای هوشمندسازی اهمیت دارد، چگونه است؟
در سوئیس دسترسی به اطلاعات آزاد تنها یک اسم زیبا و برچسب نیست. این یک قانون است. مردم هم حق دارند طبق قانون حتی در امور پارلمان و مجلس دخالت کنند، یا در امور شوراهای شهر و اداره امور شهر. این موضوع البته دو تبصره دارد: اول اینکه تا آنجایی که امنیت ملی به مخاطره نیفتد دولت سعی میکند حد آن را خیلی بالا ببرد. یعنی دولت تلاش میکند هر چیزی را امنیت ملی تلقی نکند. دوم اینکه شهروندان بخواهند به این اطلاعات دسترسی پیدا کنند. بستر شفافیت وجود دارد و هر کسی که دلش بخواهد میتواند از این شفافیت استفاده کند. در واقع کسی مجبور نیست که دسترسی به اطلاعات را داشته باشد.
بوش: ایران از هلند سبقت میگیرد
آنتون لامبرتوس بوش، مدیرعامل شرکتی در هلند است. این شرکت که MOVE Mobility نام دارد در زمینه شهر هوشمند فعالیت میکند و قرار است در مورد «تهران هوشمند» نیز همکاریهایی با تهران داشته باشد. بوش به دعوت شهرداری تهران به ایران سفر کرد و در گفتوگویی کوتاه به همشهری حرفهای جالبی به زبان آورد. او در مورد وضعیت تهران میگوید: «مانند تمام شهرهای دنیا در مورد تهران هوشمند هم «شهروند هوشمند» نکته اساسی است. ایرانیها هم بسیار انسانهای باهوشی هستند. تازگیها تحقیقاتی در هلند انجام شده که نسبت هوشمندی مهاجران تازهوارد را بررسی کرده است. در این تحقیقات نشان داده شد که شاید ایرانیها در ابتدای ورود به کشور ما در زمینه هوشمندی در کلاس پایینتری نسبت به هلندیها باشند؛ اما ایرانیها بعد از مدتی سبقت میگیرند و حتی از هلندیها هم باهوشتر هستند. این در حالی است که ترکیهایها یا مراکشیها همیشه در یک سطح خیلی پایینتر از هلندیها باقی میمانند.
البته ایرانیها باید بدانند که برای هوشمندشدن این تنها یک شروع است.» او ادامه میدهد: «من یک برنامهریز شهری هستم. سیستم به این شکل است که ما از یک سو برنامهریزی هوشمند داریم و از سوی دیگر اطلاعات. این دو مقوله را باید با هم ترکیب کنیم و در نهایت به هوشمندی میرسیم. باید بگویم که تهران در شروع کار قرار دارد و در واقع ترکیب برنامهریزی و اطلاعات هنوز صورت نگرفته است. تنها میتوانم بگویم که شاید در 5سال آینده ترکیب این دو مقوله در تهران اتفاق بیفتد.» بوش شهرهای هلند را الگوی مناسبی در زمینه هوشمندسازی برای تهران میداند. او یادآور میشود: «هلند به لحاظ جغرافیایی پایینتر از سطح آب قرار دارد و بزرگترین دشمن کشور ما آب است. برای همین بسیاری از شهرهای هلند کوچک هستند، اما این شهرها همانقدر که کوچکتر و فشردهتر هستند، هوشمندتر نیز شدهاند. این نمونه خوبی میتواند برای شهرهای دیگر باشد؛ چرا که ما میتوانیم از تجربههای شهرهای کوچک هوشمند برای تهران استفاده کنیم.» مدیرعامل شرکت MOVE Mobility هلند معتقد است که تبادل کاری با تهران صورت میگیرد، اما نه برای اینکه بیزینس کند، بلکه برای شریک شدن دانش هوشمند کردن برای تهران. بوش درباره دسترسی به اطلاعات آزاد نیز میگوید: «دسترسی به اطلاعات همیشه و همه جا بحث داغی است. حتی ما در هلند وقتی میخواهیم از اطلاعات برنامهریزی برای حملونقل استفاده کنیم هم این مشکلات را داریم. »