• چهار شنبه 27 تیر 1403
  • الأرْبِعَاء 10 محرم 1446
  • 2024 Jul 17
دو شنبه 25 دی 1396
کد مطلب : 4176
+
-

در کمیته اضطرارحادثه نفتکش چه گذشت؟

رضا زندی | خبرنگار و تحلیلگر نفتی:

 

فرزندان دریا، پس از 9 روز التهاب، درآغوش مادر آرام گرفتند. چراغ امید ساعت10:30 دیروز در اتاق اضطرار شرکت ملی نفتکش خاموش شد و نفتکش سانچی با 29قهرمان برای همیشه در دریا دفن شد و این داغ را بزرگ‌تر می‌کند که از 32دریانورد، قرار است تنها 3پیکر به وطن بازگردد. خانواده‌هایی که یک هفته پس از تصادف نفتکش سانچی با کشتی فله‌بر هنگ‌کنگی، چشم‌انتظار خبر امیدوارکننده‌ای از دریای چین بودند، دیروز یکباره قدشان خم شد و شیون‌هایشان در گلو خشکید. رازهای «سانچی» در جعبه سیاهی است که چینی‌ها در مدت کوتاهشان از روی نفتکش برده‌اند.

1- «سانچی» به سانحه‌ای منحصربه‌فرد در تاریخ 100سال گذشته دریانوردی جهان تبدیل شده است. «بگذارید همه بفهمند وقتی 6 ماه، بچه پدرش را نمی‌بیند، یعنی چه!» این را همسر دریانوردی می‌گوید که شوهرش سرنشین سانچی نبوده اما دلش خون است. از درد بزرگ خانواده‌ها یکی هم این است که مردم و احتمالا دولتمردان دشواری‌ها و مصیبت‌های شغل دریانوردی را نمی‌دانند؛ آن هم سرنشین نفتکش بودن را.

2- تمام اعضای کمیته اضطرار سانحه سانچی، قبل از ساعت 5 صبح در اتاق اضطرار حاضر بودند. دیروز اما اوضاع فرق داشت. از روز قبل بیم‌هایی سرکشیده بود که ممکن است سانچی غرق شود اما در کمیته کسی انتظار نداشت سانچی به این زودی غرق شود. به گفته وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، فرماندهان چینی عملیات امداد و نجات سانچی، در همان لحظات اول آتش‌سوزی و انفجار نفتکش، به مسئولان ایرانی مستقر در شانگهای گفته بودند که احتمالا تمام سرنشینان نفتکش بر اثر شدت انفجار و گازهای سمی ناشی از آن جان باخته‌اند. با وجود این، از نزدیک دیدم که اعضای کمیته اضطرار در شرکت ملی نفتکش اصرار داشتند که عملیات امداد و نجات تا ورود امدادگران به داخل کشتی در بررسی دقیق شرایط با سرعت ادامه یابد. پس، تکاوران ایرانی به سانچی اعزام شدند. چینی‌ها به‌خاطر شرایط دریا، به سرعت اجازه سوار شدن تکاوران به کشتی را ندادند و امدادگران ایرانی وقتی به سانچی رسیدند که انفجارها شدت گرفته و نفتکش در حال غرق شدن بود.

3- جعبه سیاه سانچی، براساس قوانین بین‌المللی به کشور پاناما می‌رود تا در حضور مالک ایرانی کشتی رمزگشایی شود. بسیار مهم است که دیپلمات‌ها ایرانی با دقت و سرعت بر روند انتقال و خوانش جعبه سیاه نظارت داشته باشند تا سانحه سانچی به دقت رمزگشایی شود. بر مسئولان شرکت ملی نفتکش هم واجب است که در اطلاع‌رسانی آنچه از جعبه سیاه به‌دست می‌آید، امساک نکنند. خانواده‌ها منتظرند.

4- دیروز جوانان دریانورد را از نزدیک دیدم که از رفتن دوباره به دریا پشیمان شده بودند. سانحه سانچی، شوک بزرگی به آنان وارد کرده است. واقعیت آن است که زندگی در دریا چنان سخت است که خانواده‌هایشان یک عمر با درد تنهایی زندگی می‌کنند. لازم است مسئولان ارشد کشور و ازجمله سازمان بنادر و دریانوردی و شرکت ملی نفتکش در این‌باره به فوریت چاره‌اندیشی کنند.

5- وقتی عراق با ایران جنگید، وقتی تحریم شدیم، اگر نبود شرکت ملی نفتکش، ذره‌ای از نفت ایران صادر نمی‌شد و اقتصاد کشور فلج می‌شد. بارها از خانواده‌های سرنشینان نفتکش به گوش شنیدم که آنطور که شاید، قدرشان در کشور شناخته نشده است. در یک هفته گذشته هم جز وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، که آن هم 6روز بعد به میان خانواده‌های دردکشیده آمد، مسئول دیگری در میانشان حاضر نبود. خانواده‌ها مدام سانحه نفتکش را با حادثه پلاسکو مقایسه می‌کردند. خبری از سلبریتی‌ها هم نبود. چرا؟ چون سانحه فرسنگ‌ها دور از ایران اتفاق افتاده بود؟ واقعیت این است که شرکت ملی نفتکش از شرکت‌های استراتژیک کشور است که بعد از ملی‌شدن صنعت نفت ایران تشکیل شده است.

6- کمیته اضطرار سانحه نفتکش سانچی، در این یک هفته 24ساعته با اتاق عملیات در چین در ارتباط بود. تمام امکانات هم بسیج شده بود. اما خانواده‌های درددیده انتظار بیشتری داشتند؛ از دیپلماسی کشور، از رسانه‌ها و به‌ویژه صدا و سیما که در هفته گذشته، ابعاد انسانی سانحه را کم‌فروغ منعکس کردند، از مسئولانی که هفته گذشته با تمام قوا به میدان نیامدند. از نزدیک دیدم که از همکاری چینی‌ها در این سانحه گله‌های جدی وجود داشت. در سطوح مختلف. فعلا اما همه باید دریانوردان را با شکوه بدرقه کنند. این شاید مهم‌ترین کار مردم و مسئولان در روزهای آینده است. باقی‌اش بماند برای بعد که حتما در موردش خواهم نوشت.

این خبر را به اشتراک بگذارید