• سه شنبه 4 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 14 شوال 1445
  • 2024 Apr 23
چهار شنبه 28 آذر 1397
کد مطلب : 41486
+
-

رهبر معظم انقلاب درابتدای درس خارج فقه:

نباید دنبال ریاست بدویم!

نباید دنبال ریاست بدویم!

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای صبح روز گذشته در ابتدای درس خارج فقه به شرح حدیثی از پیامبر اعظم صلوات‌الله‌علیه‌وآله درباره‌ «تبعات اخروی ریاست» پرداختند.

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR شرح این حدیث توسط رهبر انقلاب اسلامی را منتشر می‌کند.

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة‌الله علی اعدائهم اجمعین.

عن النّبی صلَّی‌الله علیه و آله قال: لا یؤَمَّرُ رَجُلٌ عَلیٰ عَشَرَةٍ فَما فَوقَهُم‌ اِلّا جِی‌ءَ بِهِ یومَ القیامَةِ مَغلولَةً یدُهُ اِلیٰ عُنُقِه فَاِن کانَ مُحسِناً فُک عَنهُ وَ اِن کانَ مُسیئاً زیدَ غِلّاً اِلیٰ غِلِّهِ. (۱)
لا یؤَمَّرُ رَجُلٌ عَلی عَشَرَةٍ فَما فَوقَهُم‌ اِلّا جِی‌ءَ بِهِ یومَ القیامَةِ مَغلولَةً یدُهُ اِلیٰ عُنُقِه

این حدیث درباره‌ بنده و امثال بنده است؛ [رسول اکرم صلّی‌الله علیه‌وآله] فرمود که هیچ‌کس نیست که بر 10 نفر یا بیشتر ریاست و امارت داشته باشد ــ هر کسی که بر 10 نفر، نه حالا بر 80‌میلیون نفر امارت و ریاست داشته باشد؛ ــ «اِلّا جی‌ءَ بِهِ یومَ القیامَةِ مَغلولَةً یدُهُ اِلیٰ عُنُقِه‌«، [مگر اینکه] این آدمِ رئیس را که این‌قدر در دنیا محترم است و رئیس است و مدیر است، ‌چنین آدمی را در روز قیامت وقتی که می‌آورند، دست او را به گردنش بسته‌اند؛ یعنی دست‌بسته او را وارد محشر می‌کنند، آن هم به این شکل که دستش به گردنش بسته است. نفْس این مسئولیت و آمریت و ریاست، یک تبعاتی دارد که ایجاب می‌کند این را. در آن حوزه‌ِ مأموریت که ما آنجا رئیسیم، مدیریم، یک کاره‌ای هستیم، بعضی از کارها انجام می‌گیرد که ما می‌توانستیم مانع آن بشویم و نشدیم؛ حالا یا غفلت کردیم [وارد] نشدیم، یا از روی تنبلی وارد نشدیم؛ این کار خلاف، زیر نظر ما و در پُست نگهبانی ما انجام گرفت ــ پُست نگهبانی ما است دیگر ــ یا بعضی از کارها باید انجام می‌گرفت در حوزه‌ مأموریت ما که انجام نگرفت؛ یا به‌خاطر اینکه ما نفهمیدیم، دقّت نکردیم، تعقیب نکردیم، مشورت نکردیم، پرس‌و‌جو نکردیم و ندانستیم، یا نه، دانستیم، تنبلی کردیم، امروز و فردا کردیم، [گفتیم] حالا ان‌شاءاللّه بعدا، فردا، و ضایع شد، فوت شد.

اگر ماها عقل داشته باشیم، باید دنبال ریاست ندویم؛ واقعاً این‌جوری است. باید دنبال ریاست نرویم؛ ریاست این تبعات را دارد. بعضی می‌دوند دنبال ریاست، نمی‌فهمند که نفْس این آمریت و ریاست، این خطرات را دارد که روز قیامت وقتی او را بیاورند، مغلولاً (۲) می‌آورند؛ این چیز خیلی مهمّی است. مغلولاً می‌آورند او را در پای محاسبه‌ الهی.

فَاِن کانَ مُحسِناً فُک عَنه

اگر چنانچه او آدم خوبی بود، درستکار بود، در آنچه انجام گرفته بود تقصیری و گناهی متوجّه او نبود، اینجا رها می‌کنند او را. بالاخره شارع مقدّس و پروردگار عالم موازینی دارد؛ یک جاهایی ممکن است که انسان مَعفوّ باشد به‌دلیلی؛ قصورش قصورِ عن‌تقصیرٍ نباشد ــ گاهی ما قاصریم، جاهلیم امّا جهل‌مان عن‌تقصیرٍ است، گاهی نه، واقعاً تلاش خودمان را کرده‌ایم، زحمتمان را کشیده‌ایم، آخرش این [نتیجه] درآمده ــ این [قصور]، اینجا مورد عفو الهی است. پس اگر «محسن» باشد این آمر و این رئیس، فُک عَنه.

وَ اِن کانَ مُسیئاً زیدَ غِلّاً اِلیٰ غِلِّه

امّا اگر نه، انسان نیکوکاری نبوده است در دنیا، خودش هم آدم بدکار و بدعملی بوده است ــ هرجور بدعملی‌ای که فرض کنید ــ اینجا آن گرفتاری و آن غل و زنجیری که به او بسته شده است، افزایش پیدا می‌کند.

اینها را باید ما بفهمیم؛ اینها را باید بفهمیم. دنبال کرسی‌های ریاست [بودن] ــ چه ریاست اجرایی، چه ریاست تقنینی؛ می‌بینید برای نمایندگی مجلس بعضی خودشان را می‌کشند، اگر چنانچه راه پیدا نکنند به هر دلیلی یا مثلاً فرض کنید صلاحیتش را تأیید نکنند یا رأی نیاورد و غیره، خودش را به آب و آتش و در و دیوار می‌زند که چرا نشد ــ عقل نیست، تدبیر نیست. ملاحظه کردید؟ اگر چنانچه این ریاست، مایه‌ یک چنین دغدغه‌ای است، خب انسان رها کند؛ مگر اینکه واقعاً متوجّه انسان بشود و واجب باشد برای انسان؛ آن [جا] بله [لازم است.]

بنده دوره‌ دوّم ریاست‌جمهوری، قطعاً عازم (۳) بودم به اینکه نامزد ریاست‌جمهوری نشوم ــ حالا دوره‌ اوّل که تحمیل شد بر ما، هیچ ــ دوره‌ دوّم دیگر یقیناً گفتم من قطعاً نامزد نمی‌شوم؛ امام به من فرمودند بر تو واجب عینی و تعیینی است ــ هر دو را گفتند ــ گفتند: هم واجب عینی است، هم واجب تعیینی است؛ خب بنده هم برخلاف میل خودم قبول کردم و رفتم. درست این است که اگر چنانچه تکلیفی وجود ندارد، واجب بر انسان نیست، انسان نرود به سراغش و دنبال نکند آن را. بله، اگر چنانچه ناچار شد، ناگزیر شد، به گردن انسان گذاشته شد، آنجا «خُذها بِقُوَّة»؛ (۴) بایستی با قوّت انسان دنبال بکند. (صفحه‌ ۲۶۴)

  ۱)امالی طوسی، مجلس دهم، ص ۲۴۶؛ «پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: هیچ‌کس نیست که بر 10 نفر یا بیشتر، ریاست و امارت داشته باشد مگر اینکه او را روز قیامت در حالی می‌آورند که دستش به گردنش بسته است؛ پس اگر چنانچه آدم درستکاری بود و تقصیری متوجّه او نبود، او را رها می‌کنند و اگر چنانچه بدکار و گناهکار بود، غل و زنجیرش افزایش پیدا می‌کند.»

۲)دست بسته

۳)کسی که اراده‌ قطعی به انجام کاری کند

۴) سوره اعراف، بخشی از آیه‌ ۱۴۵؛ «... آن را به جد و جهد بگیر...»

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :