انقلاب سوم ازدانشگاهکلیدخورد
اشغال دانشگاهها از سوی دانشجویان مسلمان و پیرو خط امام
بهار سال 1359 برای دانشگاه و دانشجویان ایرانی زمستانی، سرد و پرسوز بود؛ نه خبری از شکوفههای سردرختی بود و نه از رویش؛ تصویر آن روزهای دانشگاه درگیری، بگیر و ببند و خونریزی بود؛تحولاتی که در نهایت به انقلابی دیگر منجر شد؛ آن هم از نوع فرهنگی. باوجود گذشت بیش از یک سال و 2ماه از پیروزی انقلاب دانشگاهها هنوز آرام نگرفته بودند و در هر گوشهای دستهای و گروهی برای خود به اصطلاح آن روزها میتینگ داشتند و روزنامه و شبنامه و... توزیع میکردند. دانشگاه به محل تقابل و درگیری دانشجویان اسلامی، خط امام، مارکسیست، پیکار، تودهای و... تبدیل شده بود و در همین فضا بود که امام خمینی (ره) و مسئولان دولت و نهادهای انقلاب به فکر تصفیه افتادند.
در بند یازدهم پیام نوروزی امام(ره) که از سوی حاجسیداحمد خمینی فرزندشان در بهشتزهرا خوانده شد، به این موضوع اشاره شده؛ «باید انقلابی اساسی در تمام دانشگاههای سراسر ایران بهوجود آید تا اساتیدی که در ارتباط با شرق و غربند تصفیه گردند و دانشگاه محیط سالمی شود برای تدریس علوم عالی اسلامی. باید از بدآموزیهای رژیم سابق در دانشگاههای سراسر ایران شدیدا جلوگیری گردد زیرا تمام بدبختی جامعه ایران در طول سلطنت این پدر و پسر از این بدآموزیها بهوجود آمده است. اگر ما تربیت اصولی در دانشگاه داشتیم هرگز طبقه روشنفکر دانشگاهی نداشتیم که در بحرانیترین اوضاع ایران در نزاع و چنددستگی با خودشان باشند و از مردم بریده باشند و از آنچه برسر مردم میگذرد چنان آسان گذرند که گویی در ایران نیستند. تمام عقبماندگی ما بهخاطر عدمشناخت صحیح روشنفکر دانشگاهی از جامعه اسلامی ایران بود و متأسفم که هماکنون هم هست و...» .
با پایانیافتن تعطیلات نوروز و چندروز بعد از صدور این پیام از سوی امام، مصطفی میرسلیم سرپرست شهربانی در صحبتهایی صدور مجوز برگزاری هرگونه میتینگ و برنامه و مراسم برای احزاب سیاسی در دانشگاه را ممنوع اعلام کرد و از مسئولان دانشگاهها خواست تا به این موضوع توجه کنند. اما روزهای آشوب و درگیری در دانشگاهها به همین سادگی قصد تمامی نداشت تا اینکه دانشجویان پیرو خط امام تبریز 26فروردین 59 این دانشگاه را اشغال کردند. روزنامه اطلاعات 27فروردین در گزارشی با تیتر «در پی سخنرانی هاشمی رفسنجانی و مخالفت گروههای مخالف؛ دانشجویان خط امام، دانشگاه تبریز را اشغال کردند» نوشته است: «حجتالاسلام هاشمیرفسنجانی عضو شورای انقلاب که برای ایراد چند سخنرانی به تبریز آمده بود ظهر دیروز در سالن دانشکده پزشکی دانشگاه تبریز به سخنرانی پرداخت. در پایان قرار شد او جلوی ساختمان مرکزی به سؤالات دانشجویان پاسخ دهد ولی بلافاصله اجتماع دانشجویان به تشنج کشیده شد و براثر اعتراض گروههای مخالف، جلسه شرایط آشفتهای بهخود گرفت و هاشمی رفسنجانی بدون شرکت در جلسه سخنرانی بعدی دانشگاه تبریز را ترک کرد. در پی این واقعه دانشجویان مسلمان خط امام در تبریز به ساختمان مرکزی رفتند و ضمن بیرون کردن کارمندان و مسئولان مرکز اعلام داشتند تا تکمیل انقلاب فرهنگی و پاکسازی در سطوح دانشجویی، هیأت علمی و کارمندان این مرکز را ترک نخواهند کرد و شب و روز آنجا خواهند ماند».
اشغال دانشگاه تبریز از سوی دانشجویان پیرو خط امام و انتشار خبر آن، شرایط را در بسیاری از دانشگاههای کشور آشفتهتر کرد و به گسترش درگیریها و تصرف تعداد دیگری از دانشگاهها ازجمله علم و صنعت، تربیتمعلم، ملی، پلیتکنیک، علوم ارتباطات اجتماعی، شریف، مشهد، شیراز و... منجر شد؛ حوادثی که به نوشته روزنامه اطلاعات در تاریخ 29فروردین در دانشگاه تربیت معلم تهران یک نفر کشته و 25نفر زخمی و در دانشگاه شیراز هم 500نفر زخمی برجای گذاشت.
بهدنبال این حوادث شورای انقلاب در اطلاعیهای اعلام کرد که دانشگاهها باید تا 15خرداد و پایان سالتحصیلی باز باشند و جزئیاتی از تغییرات در دانشگاهها را اطلاعرسانی کرد؛ «ستادهای عملیاتی گروههای گوناگون و دفترهای فعالیت گروههایی که در دانشگاهها و دانشکدهها و مؤسسات آموزش عالی مستقر شدهاند ظرف 3روز برچیده شوند. چنانچه تا پایان این روز تاسیسات مذکور برچیده نشود شورای انقلاب برآن است که همه با هم یعنی رئیسجمهوری و اعضا شورا مردم را فراخوانند و در دانشگاهها حاضر و این کانونهای اختلاف برچیده شوند. دانشگاهها و مدارس عالی باید ترتیبی دهند که امتحانات تا چهاردهم خرداد پایان یابد و از 15خرداد تعطیل خواهند شد تا فرصت کافی برای تهیه و برنامه نظام آموزشی بر پایه معیارهای انقلابی را داشته باشند. پذیرش دانشجو براساس موازین جدید انجام خواهد یافت. هرگونه استخدام در دانشگاهها از هماکنون باید متوقف شود.»
همچنین ابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور وقت هم پس از دیدار با امام خمینی روز 29فروردین درباره حوادث دانشگاهها گفت: «اصل قضیه که نظام آموزشی باید تغییر کند، مسئله قابل تردیدی نیست. خود من هم سالها در مورد آن فکر کردهام و بررسی انجام دادهام.... اما اولا برای این کار باید موقع مناسبی پیدا کرد و دیگر اینکه وحدت رهبری نباید از دست برود و دولت باید اینکار را بکند». همچنین در پی این اتفاق حسن حبیبی، وزیر فرهنگ و آموزش عالی بدون اینکه موضعگیری مشخصی درباره رفتار دانشجویان تبریزی و اشغال دیگر دانشگاهها داشته باشد، به خبرنگار روزنامه اطلاعات در روز 28فروردین گفت: «درهرحال دانشگاهها باید تا آخر سال کار خود را ادامه دهند و پس از آن اگر کاری لازم باشد انجام خواهیم داد». علاوه بر این او از تغییراتی بنیادی که در راه است هم خبر داد و گفت: «کمیسیونهایی در وزارت فرهنگ و آموزش عالی کار خود را در زمینه تغییر بنیادی نظام آموزشی از چندی قبل آغاز کردهاند و تاکنون به نتایجی هم رسیدهاند». کار و تغییرات بنیادی که مرحوم حسن حبیبی آن روز از آن در لفافه سخن گفت در واقع «انقلاب فرهنگی» بود که به تعطیلی چندساله دانشگاهها و تصفیه انقلابی دانشگاهها منجر شد.
با افزایش تنشها در دانشگاههای کشور و اشغال تعداد زیادی از دانشگاه و دانشکدهها از سوی دانشجویان انقلابی (انجمنهای اسلامی و پیرو خط امام) شورای انقلاب و دولت برای چندروز در روزهای پایانی فروردین و ابتدای اردیبهشت دانشگاهها را تعطیل اعلام کرد و با مذاکره با دانشجویان، دانشگاهها را پس گرفتند تا فضا برای بازگشایی مجدد دانشگاهها و پایان یافتن سال تحصیلی طبق خواسته دولت و شورای انقلاب فراهم شود. علاوه بر همه اینها امام خمینی در 29فروردینماه باردیگر بر تصفیه دانشگاهها تأکید کردند و گفتند: «ما از محاصره اقتصادی و تجاوز نظامی نمیهراسیم. ما از دانشگاههای غربی و آموزش جوانان ما در جهت منافع شرق و غرب میهراسیم».
روز اول اردیبهشت باوجود اینکه مهلت شورای انقلاب به برچیده شدن دفتر گروهها در دانشگاه به پایان رسیده بود، ناآرامیها تمامی نداشت و در دانشگاههایی مانند تهران درگیریهای شدیدی گزارش میشد که روزنامه اطلاعات به آن پرداخته و حتی از کشته شدن افرادی خبر داده است. امام خمینی(ره) در همین روز در سخنرانی در میان دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشگاهها گفتند: «ما میگوییم که دانشگاه ما مبدل شدهاست به یک میدان جنگ تبلیغاتی. ما میگوییم که جوانهای ما اگر علم هم پیدا کردند تربیت ندارند. مربی به تربیت اسلامی نیستند. آنهایی که تحصیل میکنند، برای این است که یک ورقهای بهدست بیاورند و بروند و سربار ملت بشوند». یک روز بعد از سخنرانی امام و همچنین با پایان یافتن مهلت شورای انقلاب روز دوم اردیبهشت ابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور و رئیس شورای انقلاب به همراهی جمعیتی از مردم به دانشگاه تهران رفت و از ضرورت انقلاب فرهنگی سخن گفت. بعد از این اتفاق با فشار دولت، نیروهای شهربانی، مسئولان دانشگاهها و دانشجویان انجمن اسلامی و پیرو خط امام دفاتر گروههای سیاسی بهخصوص چپها (مارکسیستها، تودهایها، پیکار و...) از سطح دانشگاه برچیده شدند و دولت و مسئولان آموزش عالی تلاش کردند تا بهمدت یکماه تا 15خرداد فضای دانشگاه را برای پایان یافتن سال تحصیلی آرام نگه دارند. با پایان سال تحصیلی 1359-1358 دانشگاهها، عملا از همان تابستان انقلاب فرهنگی که از آن بهعنوان انقلاب سوم یاد میشود در کشور کلید خورد و مراکز آموزش عالی برای مدتی طولانی به خواب فرو رفت.