عیسی محمدی
در بهمنماه 57 بود که انقلاب به ثمر نشست و ایران برای همیشه با نظام شاهنشاهی خداحافظی کرد. دولت موقت هم بر سر کار آمد تا امور را رتقوفتق کند. متولیان اقتصادی و صنعتی دولت موقت در سال 58، تصمیم گرفتند که واردات خودرو را ممنوع کنند. با توجه به اینکه هنوز اوضاع بسامان نشده بود و مشکلات زیادی وجود داشت، این قانون و نابسامانی موجود، باعث شد تا شرایط بازار خودرو هم بههم بریزد.
باز هم خودرو و باز هم بازار سیاه
با توجه به اینکه ورود اتومبیلهای خارجی ممنوع شده بود، تعادل در عرضه و تقاضا هم حسابی بههم ریخت. وضعیت کارخانههای داخلی هم بههمریخته بود و با نصف ظرفیت خودشان کار میکردند. در تابستان 58 هم 2 تا از 3تا کارخانه اتومبیلسازی موجود درگیر تعطیلات تابستانی بودند. در همین سال، روزنامهها اقدام به چاپ گزارشهایی کردند که بازخوانی آنها نشان میدهد چیزی شبیه بلبشوی بازار خودروی امروز، در آن روزگار هم به همین سبک و سیاق وجود داشته است.
وقتی پیکان 59هزار تومان شد
روزنامه اطلاعات در بیستوچهارم تیرماه 58، طی گزارشی که منتشر کرد اطلاعات جالبی از وضعیت خودرو بیان میکرد؛ ازجمله اینکه قیمت اتومبیل دست دوم 20تا 30درصد بالاتر رفته است، حواله پیکان 18هزار تومان خریدوفروش میشود، اگر در گذشته با 25هزار تومان میتوانستید یک خودروی دست دوم سرپا تهیه کنید حالا با 35هزار تومان هم چنین امکانی ندارید، ایران ناسیونال از 6ماه پیش تا به امروز دیگر تقاضای جدید نمیپذیرد و فعلا درگیر پاسخگویی به تقاضای قبلی خود است، ضمن اینکه قیمت پیکان هم به 59هزار تومان رسیده است.
نکتههایی خواندنی از سال 58
علاوه بر چنین اطلاعاتی، نکتههایی دیگر نیز در این گزارشها موجود است که ما را بیشتر در فضای اقتصادی 1358 قرار میدهد. در این سال، لوازم یدکی بهواسطه کمیابشدن، گران شده بود و گاه تا 3-2 برابر قیمت مصوب به فروش میرسید؛ ضمن اینکه صاحبان خودرو نیز رضایت نداشتند که ماشینهایشان را بفروشند و در صورت فروش، قادر به خرید خودرویی مناسب نبودند، چراکه همه خودروها با افزایش قیمت روبهرو شده بودند. بخشی از بازار سیاه ایجاد شده را کار دلالان و نمایندگان مجاز فروش اتومبیل میدانستند. این دلالان و نمایندگیهای مجاز، از فرصت پیشآمده سوءاستفاده و اقدام به گرانفروشی و کمفروشی میکردند. همچنین سازمانهایی اقتصادی تحت عنوان بازرگانیهای اتومبیل شکل گرفته بود که چیزی شبیه به لیزینگهای قلابی خودرو در زمانه ما بود. بهاینترتیب که وعده فروش خودروی صفر را میدادند و بخشی از مبلغ را نقداً دریافت میکردند و سپس بعد از جمعآوری مبلغی قابلتوجه، متواری میشدند.
دانشجوها و ممنوعیت ورود اتومبیل
از دیگر نکات جالب مرتبط با سال 58، ممنوعیت ورود خودرو به کشور از سوی دانشجویان بود! قانونی وجود داشت که دانشجویان ایرانی شاغل به تحصیل در خارج از کشور، وقتیکه درسشان تمام میشد، میتوانستند یک خودرو به کشور بیاورند و از تخفیف گمرکی برخوردار شوند که این کار نیز ممنوع اعلام شد. در تیرماه 58، قیمت پیکان به نزدیک به 60هزار تومان هم رسید.
گرانفروشی نمایندگیها
از گرانفروشیهای نمایندگیهای مجاز خودرو همین بس که مثلاً نمایندگی رنو، خودروی صفر را که 42هزارو 210 تومان قیمت داشت، با تخفیف از کارخانه میگرفت و سپس 50هزار تومان میفروخت. اگر هر نمایندگی روزانه 4ماشین میفروخت، خودتان حساب کنید که چقدر سود میکرد! بد نیست بدانید قیمت هر سکه بهار آزادی در سال 57، نزدیک به 420تومان بود که در سال 58 به 1300تومان هم رسید.
علاقه به زنجیرهای فولادی
از دیگر نکات جالب که همین حالا در سال 97 هم اتفاق میافتد، افزایش سرقت ماشین و لوازم یدکی دمدستی آن بهدلیل افزایش قیمت آنها بود. با توجه به اینکه هنوز انقلاب اسلامی بهطور کامل مستقر نشده بود و ناآرامیهایی وجود داشت، نظارت خاصی وجود نداشت. کمیتههای انقلاب هر هفته، 3-2 بار فهرست خودروهای پیدا شده را اعلام میکردند. کمکم که سرقتها زیاد شد، کمیتهها و پاسداران، گشتهایی ایجاد کردند و از خودروهای مشکوک طلب کارت شناسایی و کارت مالکیت خودرو میکردند. مردم هم برای جلوگیری از سرقتها، از زنجیرهای فولادی، دستگاههای دزدگیر و... استفاده میکردند.
نمونهای از افزایش قیمتها
بد نیست بدانید که گرانفروشیها و نبود نظارت و اوضاع نابسامان، باعث شد تا باتری ماشین از 370تومان به هزار تومان، لنت ترمز از 35تومان به 70تومان، یک جفت کمکفنر خارجی هیلمن از 250تومان به 900تومان، سینی جلوی پنجره شورلت از هزارتومان به 1800تومان (آن هم درصورت پیدا شدن) و... برسد. بخشی از لوازم یدکی تا 200درصد هم افزایش قیمت داشتند و چون بعضی از این لوازم یدکیها پیدا نمیشد، ماشینها گاهی تا 3ماه هم میخوابیدند.
سفر از سال 97 به 58 با ماشین زمان
چرا اتومبیل و لوازم یدکی در سال 58 گران شد؟
در همینه زمینه :