توسعه پژوهشمحور؛ ضرورتها و تهدیدها
مجید فراهانی | عضو شورای اسلامی شهر تهران
25 آذرماه بهمنظور گسترش فرهنگ پژوهش و بهمناسبت ارج نهادن به مقام پژوهشگران بهعنوان روز پژوهش نامگذاری شده است. اصولا فلسفه نامگذاری این روز، تأکید بر اهمیت پژوهش ، نقش ، جایگاه و همچنین تأثیر آن در نحوه اداره سازمانها، نهادها و اداره کشور و جامعه است. در روزگار ما دانایی از محورها و شاخصهای اصلی پیشرفت و توسعه کشور بهشمار میآید. ارزیابی سطح دانایی به نسبت میزان تولید و مصرف دادهها و اطلاعات و گسترش آن بهمیزان دسترسی تسهیل شده به منابع و مراجع علمی متقن و موثق بستگی دارد و پژوهش و تحقیق بهترین راهکار تعمیق و گسترش دانایی و آگاهی فرایندی است که با مطالعه آگاهانه، برنامهریزی شده و هدفمند در مواجهه با پدیده یا مسئلهای مبهم و ناروشن بهمنظور شفافیت و وضوح و آگاهی همهجانبه صورت میپذیرد. در فرایند روشمند پژوهشی عموما نقاط ضعف و قوت یک پدیده یا مسئله و یا حتی کارکرد سازمانی و نهادی بهمنظور گسترش شناخت و بهبود روندها و رویهها مورد بررسی قرار میگیرد.
طبعا چنین حوزه مهمی بهعنوان یک رویکرد استراتژیک در توسعه همهجانبه؛ متوازن و پایدار نقش اساسی دارد. موتور محرک پیشرفت و توسعه پژوهش است بهگونهای که حتی اگر نشانههایی از توسعهیافتگی هم در حوزهای مشاهده شود اما متکی به پژوهش و مطالعه نباشد، این سطح از توسعه پایدار و متوازن نخواهد بود. توسعه در سطوح مختلف خود به طریق اولی و بهعنوان اساسیترین مبنا در سطح جوامع، نیازمند گسترش رویکرد و فرهنگ پژوهشمحوری است. مراد از «فرهنگ پژوهشمحور» حاکمیت نگاه مبتنی بر پژوهش و تتبع در حوزههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است که در رفع بنبستها و حل بحرانها و مشکلات میتواند با فهم درست و درک واقعی از پیچیدگیهای پدیدهها با جهتگیری خلاقانه و آگاهانه، راهکارها ، راهبردها و نظراتی را برای بهبود امور در تمامی حوزهها ارائه کند. از طرف دیگر «توسعه در پژوهش» و «پژوهش در توسعه» بهمثابه 2راهبرد اساسی، 2روی یک سکهاند. به یک معنا همانطور که اشاره شد توسعه بدون پژوهش، پایدار و مستمر نخواهد بود و حتی منجر به گسترش بیعدالتی و بیقوارگی در حوزههای مختلف میشود و «پژوهش بدون توسعه» بهعنوان مسیری ناروشن، غیرشفاف و کژکارکرد بهنوعی سطحینگری و قشریاندیشی ختم میشود. در چنین نگاهی طبعا پژوهش یک امر لوکس و تفننی محسوب نمیشود بلکه مبنا و پایه و اساس هرگونه پیشرفت هدفمند؛ روشمند و غایتمندی است که هدف اصلی آن بهبود زندگی در حوزههای مختلف است.
در کشورهای توسعهیافته حجم بالا و گستره وسیع پژوهش و تحقیقات گویای اهمیت و نقش عمده و مبنایی بحث پژوهش در توسعه است که بخش قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی را به سرمایهگذاری در امور تحقیقاتی و پژوهشی اختصاص میدهند. نقش و ضرورت پژوهش در تصمیمگیریهای کلان و سیاستگذاریها به اندازهای خطیر و مبنایی است که امروزه سنگ بنای توسعه را پژوهش میدانند. متأسفانه در کشور ما در مقایسه با فرهنگ آموزشی؛ فرهنگ پژوهشی نهادینه نشده است و از ظرفیتهای موجود کشور در حوزه تحقیقات و پژوهش بهصورت بهینه بهدلیل نبودن نگاه درست به حوزه پژوهشی استفاده نمیشود.
طبعا اصلاح نگاهها و روندهای نادرست نیازمند آموزش است و بر همین اساس و با تأکید بر نقش پژوهش در توسعه و پیشرفت کشور بهنظر میرسد که نقش آموزش و پرورش بهصورت خاص و سایر نهادهای آموزشی بهصورت عام در اصلاح نگاههای نادرست به حوزههای مبنایی مانند پژوهش، تاریخی و اجتنابناپذیر است.
در این بستر است که آموزش مبتنی بر پژوهش، علاوه بر ارتقای جایگاه پژوهش میتواند هم نگاههای نادرست و انحرافی را که اصولا پژوهش را امری لوکس تلقی میکنند و از همین زاویه هم چندان بهایی به آن نمیدهند اصلاح کند و هم با آموزش درست به کودکان و نوجوانان در بستر نگاهی فرآیندی آنها را با پژوهش و اهمیت آن، چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی آشنا کند.