• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
چهار شنبه 21 آذر 1397
کد مطلب : 40650
+
-

شعرهای امروزی چه جایگاهی در ادبیات ایران دارند؟

تنها تعهد شعر، خود شعر است

فرزاد کریمی| پژوهشگر و منتقد ادبی

دهه40 خورشیدی، دهه شکوفایی هنر و ادبیات ایران است. در این دهه تلاش شاعرانی چون نیما و نویسندگانی چون جمال‌زاده به برنشست و ادبیات مدرن ایران نضج گرفت. ادبیات در زمینه فرهنگی ایران همواره نقش رسانه را نیز برعهده داشته است. این نقش به‌ویژه از عهد مشروطه به بعد بسیار پررنگ‌تر شده است. یکی به‌دلیل گسترش امر سیاسی به سطح عمومی جامعه و یکی احساس نیاز مردم به رسانه، در معنای واقعی آن. پس از کودتای ۲۸ مرداد، با گسترش امکان در برقراری ارتباطات جمعی و نبود زمینه برای بیان مستقیم دیدگاه‌های سیاسی، ادبیات ابزاری شد در دست روشنفکران برای رساندن اندیشه‌ها و دانسته‌هایشان به توده مردم. همین امکان برقراری ارتباط-‌ که به دلایل تاریخی برای شاعران بیش از داستان‌نویسان مهیا بود-  ایشان را از دنیای ادبیات گامی فراتر برد و در مرتبه‌ای از مرجعیت فرهنگی و اجتماعی نشاند. گسترش و اوج‌گیری جهانی اندیشه‌های چپ و تعلق خاطر بیشتر شاعران و نویسندگان در آن زمان به این اندیشه، عامل دیگری شد برای محبوبیت و مرجعیت ایشان بین مردمی که تشنه ‌مساوات و عدالت بودند. اینگونه بود که تعهد به انسان و آرمان‌های انسانی به گفتمان قالب شعر دهه‌های 40 و 50 تبدیل شد و شاعرانی چون یدالله رویایی و احمدرضا احمدی که خارج از این الگو بودند، تنها در میان شاعران و مخاطبان خاص ادبیات شهرت یافتند. عموم مردم همچنان به‌دنبال ادبیاتی بودند که شور و هیجان را در ایشان برانگیزد. بدین‌سان حتی کسانی که در سطح کیفی پایین‌تری از نظر ادبی قرار داشتند، تبدیل به قهرمانان ملی شدند؛ کسی چون خسرو گلسرخی.

 شعر امروز ایران اما وارث تجربه‌ای گران‌سنگ از میراث شاعران و نویسندگان دوره ‌پس از کودتا تا انقلاب اسلامی، سپس تجربه انقلاب و بلافاصله جنگ است. هرچه از کانون زمانی این تحولات فاصله می‌گیریم، شعر به‌عنوان رسانه کاربرد خود را از دست می‌دهد. شاعر امروز برای رساندن پیام خود به دیگران ابزارهای مناسب‌تری در اختیار دارد و مخاطب شعر امروز نیز برای دریافت پیام، به شعر رجوع نمی‌کند. اصولا مخاطب شعر امروز به‌دنبال پیام در متن ادبی نیست. شعر متعهد در عصر جدید وجهی ندارد. تنها تعهد شعر، خود شعر است. از سویی دیگر، گسترش ابزارهای رسانه سبب شده است تعداد بسیار زیادی بتوانند تولیدات ادبی یا شبه‌ادبی خود را در سطحی گسترده منتشر کنند. این گستردگی کمی و این خروج از دایره اجبار به تعهد در متن ادبی‌، شاعر امروز را از مرجعیت فرهنگی جدا ساخته است. شاعر امروز دیگر‌، مانند گذشته‌، نشان فرهیختگی قوم بر پیشانی ندارد. خود شاعر آگاه امروز نیز به این وضعیت واقف است. در غیاب تعهد سیاسی و حتی اجتماعی‌، توجه به پاره‌ای اصول اخلاقی در محتوای شعر برجسته شده است. مسئله این است که اصول اخلاقی، نسبت به گذشته ثبوت و بدیهی‌بودن خود را از دست داده است. اخلاق را دیگر نه بنیان‌های اعتقادی، سنتی و تعلیمی که شیوه‌های زندگی در عصر ارتباطات جهانی تعریف می‌کند. میل به نسبی‌گرایی در اخلاق و سایر شئون انسانی‌‌، همزمان فرم شعر امروز را نیز ناپایدار، فاقد اصالت و در بسیاری موارد تهی از عناصر زیبایی‌شناسانه معطوف به متن ادبی ساخته است. شاعر امروز می‌داند آن جایگاه رفیع پیشین را ندارد؛ نه در تاریخ ادبی، نه در تاریخ اجتماعی و نه در جغرافیای معاصر. شاعر امروز می‌داند عصر نام‌های بزرگ سپری شده است. شاعر امروز از تاریخیت گذشته، به معاصریت رسیده است.

این خبر را به اشتراک بگذارید