
یادمان یا دلهره

احمد مسجدجامعی/ عضو شورای شهر
65سال از واقعه شهادت 3 دانشجوی دانشگاه تهران در سال 32 گذشته است و امروز خیابانی که به یاد و بزرگداشت آن روز در ضلع غربی دانشگاه تهران نامگذاری شده، تنها نامی از 16آذر بر خود دارد و دیگر هیچ. بهعبارت دیگر، 16آذر بیش از همه در خیابان 16آذر فراموش شده است و هیچ نشانی از دانشجو و آن روز پرحماسه در خود ندارد و معنایی در ذهن و یاد شهروندان و حتی دانشجویان تداعی نمیکند.
همین امسال که در روز کتابگردی، به همراه آقای محسن هاشمی رئیس شورای اسلامی شهر تهران، از کتابفروشیهای خیابانهای اطراف دانشگاه تهران دیدن کردیم، گروهی از ساکنان این خیابانها به وضعیت محل سکونت خود و شرایط نامناسب معبرها و کوچهها معترض بودند، آنها پیشتر نیز اعتراض خود را با امضای طوماری و ارسال آن برای برخی اعضای شورای شهر اعلام کرده بودند. آنچه ساکنان نسبت به آن انتقاد داشتند، چیزی نبود و نیست که از دید هر عابر و شهروندی که از این خیابانها گذر میکند پنهان بماند. تخریب گذرها، آسیب دیدن درختها، نیمهکاره ماندن عملیات عمرانی، آسیب دیدن منظر خیابان و تاریکی معبرها در شب از مواردی است که خیابان 16آذر و دیگر خیابانهای آن را شبیه خیابانهای متروکه کرده و تنها نشانهای که از آن روز تاریخی با خود دارد، فضای دلهرهآمیز گره خورده با آن واقعه است. تالار مولوی که تئاترهای دانشجویی در آن برگزار میشود نیز از این مصائب بیبهره نمانده است. کافی است شبی پس از تماشای نمایشی دانشجویی چند قدمی به سمت محل پارک ماشینتان در تاریکی آن خیابان قدم بزنید و حتی اگر اتفاق ناگواری نیفتد ترس و ناامنی را حس کنید؛ ناامنیای که در خیابانهای فرعی بهمراتب بیشتر میشود.
واقعیت آن است که با فرارسیدن 16آذر هر سال افراد، نهادها و شخصیتها با صدور پیام و ایراد سخنرانی روز «دانشجو» را بزرگ میشمارند و در سخن خود گاه از آرزوهایی سخن میگویند که شاید دستیابی به آنها در چشماندازی دور قابل رویت باشد. اما مدیران شهری که آنها نیز در زمره سخنرانان و صادرکنندگان پیام بزرگداشت روز دانشجو قرار میگیرند، میتوانند با دقت نظر، دستکم در حوزه وظایف خود منظری نزدیکتر از 16آذر را نهتنها برای دانشجویان، بلکه برای شهروندان تهرانی رسم کنند و آن رسیدگی و ساماندهی به خیابانی است که میتواند بهعنوان نماد اصلی دانشجو در تهران محسوب شود.
خیابانهای اطراف دانشگاه تهران در گذشته ساختمانهای فاخر و ارزشمندی داشت که برخی از آنها همچنان باقی است و محل زندگی افراد علمی و ریشهدار جامعه ما بود؛ در واقع خانههایی که در این خیابان وجود داشت هر کدام علاوه بر ارزشهای هنری و معماری قصه و روایتی داشته و دارد. از بعدی دیگر، محلههای پیرامون دانشگاه تهران بهدلیل واقع شدن مکانهای مذهبی و فرهنگی همچون مسجد، تکیه، کلیسا، کنیسه، تالار نمایش، نگارخانه و بهویژه تعداد بسیار ناشران و کتابفروشیها، از اماکن دارای ارزش و روح فرهنگی در پایتخت به شمار میروند و از این حیث نظیری در شهر ندارند. اما با تملک بخشی از ساختمانها و تبدیل آنها به فضاهای بیدفاع شهری به بهانه تامین فضایی برای پارک خودروها نهتنها حافظه، تاریخ و فضای مشجر این خیابان آسیب جدی دیده، بلکه زندگی را برای ساکنان کنونی این خیابان که بسیاری از آنها از افراد علمی و فرهنگی جامعه هستند، روزبهروز سختتر کرده است. با نیمهکاره ماندن فرایند تملک و تغییر کاربری ساختمانها، املاک ساکنان نیز ارزش خود را از دست داده و کسی حاضر نیست آنها را با قیمتی هرچند پایینتر خریداری کند.
با شرایطی هم که وضعیت اقتصادی حاکم بر دستگاههای اجرایی دارد، بهنظر نمیرسد در آینده طرح تملک املاک این منطقه به نتیجه برسد. کار به آنجا رسیده که در یکی از موارد معدود، تقریبا تمام نهادها و انجمنهای دانشجویی از هر طیف و گرایش فکری، در نقد این طرح بهاصطلاح «دانش» موضع مشترک داشتهاند. در اثر فضای حاکم شده بر خیابان 16آذر، آنچه از این گذر خاطرهانگیز در ذهن ساکنان، دانشجویان و عابران نقش میبندد، مفاهیمی همچون ناامنی، ترافیک، نامناسب بودن پیادهروها، نخالههای ساختمانی، خاموشی و تاریکی است تا آنجا که برخی دانشجویان نقل میکردند در ساعات کم تردد و تاریک، چندین بار شاهد سرقت کیف و لپتاپ در این خیابان بودهاند.
البته ساماندهی این خیابان برای مدیریت شهری چندان هزینهبردار هم نیست. شاید الگوی خیابان 30تیر نمونهای شاخص باشد که دمیدن روح زندگی و مناسبسازی گذرهای شهری الزاما به خرج و برج فراوان نیاز ندارد. مناسبسازی معابر، ایجاد روشنایی و احیای فضاها و اماکن فرهنگی، علمی و دانشجویی که عمدتا توسط خود دانشجویان و فعالان فرهنگی ایجاد میشود، میتواند در مدت زمانی کوتاهتر از آنچه در پروژههای بزرگ عمرانی پیشبینی میشود، حیات را به این خیابان و دیگر خیابانهای اطراف دانشگاه تهران بازگرداند و زمینه را برای طرح و اجرای ایدههای خلاق شهری با کمک دانشگاهیان و دیگر شهروندان فراهم سازد. میتوان با دقت نظر و در برنامهای کوتاهمدت، خیابان 16آذر را به راسته علمی ـ دانشجویی تبدیل کرد. دکتر حناچی، شهردار تهران که خود هم شهرساز و هم دانشآموخته و استاد دانشگاه تهران است، میتواند با کلید زدن ساماندهی این خیابان، یادگاری نیک از دوران مدیریت خود به جای گذارد؛ یادگاری ماندگار.