بررسی مفهومی تازه در برنامههای شهردار تهران
طرحهای خلاقانه برای شهر
مجید جباری | خبرنگار
اگر قرار باشد کارخانه سیمان ری را خراب کنیم یا آن را از نو بسازیم درنظر بگیرید چه حجمی از منابع شهر هدر میرود یا چه میزان منابع جدید برای بازسازی آن باید صرف شود؟ یا اگر بخواهیم پل گیشای پیر و فرتوت را که 40سال زیر بار وزن خودروهای عبوری کمر خم کرده، تخریب و نوسازی کنیم، چقدر از منابع شهر باید صرف این کار شود و چه میزان ضایعات را باید با صرف هزینههای گزاف، فقط برای تخریب آن جابهجا کرد؟ به همینخاطر، این دست روشها باید جای خود را به راهحلهایی بدهند که بهجای اتلاف منابع، الگوهای موفقی را برای بهرهوری منابع دنبال کنند. ژاپن که به لحاظ منابع، کشور ثروتمندی نیست، برای نخستینبار 50سال پیش الگوی موفقی را در کشور خود پیاده کرد که به 3R (reuse ) استفاده مجدد، (reduce) کاهش مصرف و (recycle) بازیافت معروف است. این الگو توانسته این کشور را به یکی از توسعهیافتهترین کشورهای جهان تبدیل کند. ممکن است این دیدگاه منحصر به پسماند بهنظر برسد، اما مفاهیم بنیادین آن به همه حوزههای شهری قابل تسری است. از سوی دیگر حاکمیت نگاه «نفت شهر» در کشورهای کمتر توسعهیافته و در سالهای گذشته در تهران و برخی کلانشهرهای ما سبب شده منابعی که به هر حال روزی به پایان میرسد، صرف توسعه کاریکاتوری شهرها شود. تداوم چنین رویکردی با توجه به محدودیت منابع ناپایدار انرژی، الگوی مناسبی برای اداره شهرها نیست. بنابراین در اولویت قرار دادن روشی که توانسته است ژاپن را به توسعه پایدار برساند، میتواند الگوی مناسبی در شهری مانند تهران و به تبع آن در سایر شهرهای کشور باشد؛ رویکردی که شهرها را برای شهروندانش زیستپذیر خواهد کرد. در همین راستا تهران در نخستین گام، مقدمات تبدیل کارخانه سیمان ری به موزه صنعت را پیگیری کرده و این موضوع بهعنوان یکی از طرحهایی که پیشتر عنوان شد، اتلاف منابع را در پایتخت کاهش میدهد. همچنین تبدیل پل گیشا به «پل سبز زندگی» از دیگر اقدامات مدیریت شهری است که «استفاده مجدد» را بهعنوان یکی از اصول حفظ و توقف اتلاف منابع دنبال میکند. طرح حفظ پل فلزی گیشا بهعنوان پل عابر پیاده که چندی پیش با عنوان «پل سبز زندگی» مطرح شد، از اقداماتی است که نشان میدهد مدیریت شهری تهران استفاده از این الگو را پس از سالها اتلاف منابع مختلف در این ابرشهر، سرانجام در دست اجرا دارد.
«استفاده مجدد» مرحله دوم چرخه پسماند
مهدی جلیلی ، کارشناس محیطزیست
از نظر تئوری، مبانی علم مدیریت پسماند، سلسله مراتبی در مدیریت پسماند دارد که براساس این تئوری، هنگامی که مدیران میخواهند برنامهریزی یا فراتر از آن سیاستگذاری کنند، ابتدا باید این سلسله مراتب را درنظر بگیرند. در این سلسله مراتب، اولویتها به این ترتیب است که از بالاترین اولویت یعنی کاهش مصرف زباله (reduce) شروع میشود؛ به این معنا که کاهش تولید زباله در اولویت قرار دارد. در مرحله بعد استفاده مجدد (reuse) را داریم که در این مرحله، به نوعی زباله، تولید شده، اما به محض تولید میتوان با الگوی «استفاده مجدد» قبل از اینکه ماده وارد جریان زباله شود، این مرحله را اجرا کرد. پس از این مرحله بازچرخانی (recycle) را داریم که از آن بهعنوان بازیافت یاد میکنند اما به عقیده من بازچرخانی صحیحتر است. به هر روی در این چرخه، کاهش مصرف همواره در اولویت قرار دارد. برای reuse تعاریف مختلفی ارائه شده است. «استفاده مجدد» یعنی استفاده از پسماند، بدون اینکه در مشخصات فیزیکی و شیمیایی آن تغییری ایجاد شود. اما اگر قرار باشد مشخصات فیزیکی و شیمیایی آن تغییر یابد، دیگر «استفاده مجدد» برای آن صدق نمیکند و به مرحله بازچرخانی میرسیم. بنابراین عمدتا مسئله این است که پیش از اینکه مادهای وارد جریان زباله شود بتواند عملیاتی شود. سازوکار آن در حوزه صنعت یک شکل است و در حوزه شهری (خانگی، اداری و تجاری) سازوکار دیگری و مصادیق مختلفی دارد. مثلا بطری نوشابه را بعد از استفاده اولیه بهعنوان بطری آب استفاده کنیم بدون اینکه هیچ تغییری در شکل آن ایجاد شود. در بخش پسماند صنعتی هم برخی موادی که از چرخه خارج میشوند، میتوانند در بخش دیگری از صنعت دوباره و به همان شکل مورد استفاده قرار گیرند. درواقع تغییر کاربری پل گیشا به پل سبز زندگی، بازچرخانی یا بازیافت بهحساب میآید. اهمیت استفاده مجدد این است که ماده را به همان شکل در چرخه نگه داریم و از آن استفاده کنیم، بدون آنکه تغییر و تحولی در شکل اولیه آن ایجاد شود.
کاهش مصرف و ذخیره سهم آیندگان
صدراعظم نوری، رئیس کمیسیون محیطزیست شورای شهر تهران
منابع و محدودیت منابع، امروز موضوعی است که در بسیاری از کشورها جدی به آن پرداخته میشود. حتی کشورهایی هم که به لحاظ منابع، غنی و برخوردار هستند، برای اصلاح الگوی مصرف تلاش میکنند.
امروزه کشورهای توسعه یافته همواره سعی میکنند از منابعی که در دست دارند به درستی استفاده کنند چراکه منابع زمین محدود و پایانپذیر است و اگر بهدرستی مصرف نشوند چیزی برای آیندگان نمیماند. بنابراین ضرورت دارد در این زمینه با برنامهریزیهای مناسب پیش برویم و سهم آیندگان را از این منابع مشخص و ذخیره کنیم.
ضمن اینکه پسماندهایی که از مصرف بیرویه برجا میماند، محیطزیست ما را تخریب میکند. از اینرو این موضوع، مسئلهای درهم تنیده است؛ یعنی هرقدر مصرف بیشتر باشد، منابع به سمت تهی شدن پیش میروند و هرقدر مصرف شدت بیشتری یابد، پسماندی که میماند، تهدیدی برای منابع دیگر محسوب میشود و باز هم به محیطزیست آسیب میزند. از اینرو در دنیا تلاش میشود فرهنگ مصرف را با ارائه انواع مشوقها اصلاح کنند و استفاده درست از منابع را از این طریق آموزش بدهند.
از طرفی محدودیتها در امحای پسماند مشکلات دیگری را برای خاک، آب و سایر منابع بهوجود میآورد. به همین دلیل تأکید بر فرهنگسازی و درست مصرف کردن باید در اولویت باشد و تلاش کنیم منابع، فرصت تجدید و بازسازی خود را پیدا کنند.
انرژی نهفته در ساختمانها
سولماز حسینیون،پژوهشگر و مدرس دانشگاه
حتی اگر بازیافت و بازسازی بناهای شهری جنبه اقتصادی نداشت باز هم باید به فکر استفاده مجدد و بیشتر از آنها باشیم، زیرا در استفاده دوباره از این ساختمانها ارزشهای فراوانی نهفته است. اول اینکه با این کار از مصرف دوباره مصالح ساختمانی و برداشت آنها از محیطزیست کم میکنیم. دوم اینکه فضاهای شهری بخشی از فرهنگ نسلهای متعدد هستند که نگهداری از آنها بهدلیل تأثیری که در بازیابیخاطرهها و حتی حس جهتیابی آنها، مخصوصا سالمندان میگذارد، اهمیت زیادی در کاهش تنشهای روانی و حفظ سلامت جامعه دارد. سومین مورد این است که در هنگام ساخت یک بنا انرژی زیادی مصرف میشود. از زمانی که یک آجر در کارخانه ساخته میشود تا حمل آن به کارگاه و نصب در سازه، حجم قابل توجهی از انرژی به اشکال گوناگون استفاده میشود که با تخریب سازه تمام آن هدر میرود. انرژی نهفته در سازهها امروزه بخشی از تحقیقات علمی را تشکیل میدهد. نباید تصور کنیم شهر تهران عمر کمی دارد و به همین دلیل ساختمانهای آن جوان و کمارزش هستند. شهرهای جوانتری در جهان وجود دارند که به خوبی از سازههای خود محافظت میکنند. امروزه عرشه پلهای هوایی و گذرگاههای مرتفع شهری که دیگر کاربرد ندارند به یک مسیر سبز برای گشت وگذار عابران تبدیل میشوند و در شهری مانند سانفرانسیسکو میتوان نمونههای زیادی از آن را دید. ما نیز باید دیدگاه خود را از «تخریب و ساخت دوباره» به «بازسازی و استفاده دوباره» تغییر دهیم.
توسعه تهران با اجرای 3R
مصطفـــی بهزادفر، عضو هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت
الگوی 3R که نیم قرن پیش در ژاپن اجرا شده است درصورتی در کشور ما جواب میدهد که بهصورت اساسی و عمقی به آن بپردازیم. متأسفانه برخی طرحهای مهم و خوبی که در کشورهای توسعهیافته جواب داده است در کشور ما بهدرستی اجرا نمیشود. بنابراین ضرورت دارد این طرح پس از برنامهریزیهای مدون و حساب شده در کشور ما اجرا شود. در این صورت و اجرای صحیح این متد پیشرفته در شهری مانند تهران، میتوان آیندهای بسیار روشن را ظرف 5 سال برای این ابرشهر متصور بود. اما در بحث مدیریت پسماند، بحثی وجود دارد بهعنوان مدیریت پسماند شهری.
اگر مدیریت بخواهد در کشوری سوددهی داشته باشد، در عین حال مشکلاتی ایجاد نکند و موجب رونق اقتصادی، فعالیتهای اجتماعی و بسیاری از موارد شود، حتما به یک چارچوب یکپارچه نیاز دارد؛ مدیریتی که از بدو تولید آغاز میشود و تا انتهای دفن و بازتولید و به همین ترتیب تولید و دفع ادامه پیدا میکند. برای اینکه این روند، درست اجرا شود، در گام نخست نیازمند وضع قوانین همهجانبه است و با این پیشنیاز میتوان به اجرای آن امیدوار بود. البته در تهران قوانین مربوط به بازیافت و... وجود دارد، اما این کافی نیست. چنین قوانینی در کنیا اجرا میشود و براساس آن، خرید و فروش کیسههای پلاستیکی ممنوع است و تا 4سال زندان برای آن درنظر گرفته شده است. در کنار این قوانین باید بستههای تشویقی هم درنظر گرفته شود. مانند شهری در اندونزی که به ازای تحویل پسماند به شهروندان بلیت رایگان اتوبوس میدهند. همچنین گام بعدی اقدامات فرهنگی است که سازمان ملل متحد 30سال پیش در برخی کشورها بهویژه آسیای جنوب شرقی اجرا کرد. بنابراین سرمایهگذاری اولیه در این زمینه گام اصلی بهحساب میآید. اگر این اقدامات مثلا در یک دوره 5 یا 10ساله اجرا شود میتوان امیدوار بود شهرداریها به سوددهی برسند.