چند روایت معتبر درباره انتخاب نام فیلمها در سینمای ایران
نامها و نشانهها
مسعود پویا
نام فیلم بر چه مبنایی در سینمای ایران انتخاب میشود؟ نام فیلم قرار است عامل جذب مخاطب باشد؟ به ارتباطی معنادار با مضمون اثر یاری رساند؟ یا اساسا قرار است داستان با انتخاب نام شروع شود؟ در انتخاب نام فیلم در سینمای ایران نکتههای فراوانی را میشود مطرح کرد. آنچه در این یادداشت به آن پرداخته شده ماجرای انتخاب نام چند فیلم قدیمی و معاصر است که هر کدام داستانهای جذابی دارند.
گوزنها
«گوزَنها» (گوزَن به معنای معتاد و بیکس) یا «گوزنها»؟ تا سالها درباره این که تلفظ درست نام فیلم مشهور کیمیایی چیست میان علاقهمندان سینما بحث وجود داشت. بعد از اولین نمایش فیلم در جشنواره جهانی فیلم تهران در تالار رودکی(وحدت فعلی) و در نشست خبریای که با حضور عوامل برگزار شد یکی از سؤالات خبرنگاران علت انتخاب نام گوزنها بود. کیمیایی در پاسخ گفت:«من در دوران کودکی در کتابهای درسی چیزی خواندم که شاید شما هم خوانده باشید، گوزن شاخهای زیبایی دارد اما وقتی حیوان درندهای او را تعقیب میکند همین شاخها به درخت گیر میکند و او را به دام میاندازد اما پاهای گوزن که زشت است باعث میشود، او بتواند خوب بدو. این چیزهایی را که در آدمهای فیلم از ذهن و عملشان میبینیم همان شکل گوزن را دارد».
سالها بعد کیمیایی درباره نام فیلمش چنین گفت: «اسم اول این فیلم «تیرباران» بود. در دفتر دکوپاژم هم که هنوز دارمش عنوان تیرباران آمده. آن موقع میگفتند که نمیتوانی چنین اسمی را روی فیلمت بگذاری. برای اینکه روزگاری بود که حکومت شاه سعی میکرد تمام علائم مبارزاتی را از بین ببرد. اینکه چیزی به نام زندانی سیاسی، مبارز و از این جور چیزها نداریم. تیرباران نزدیکترین نشانه به جهان مبارزاتی آن روزگار بود. الان که فکرش را میکنم میبینم ما در آن فضای اختناق خیلی پررو بودیم! طبیعی بود که باعنوان تیرباران مخالفت شود و گوزنها از دید حکومت اسم بیمسألهای بود».
به نظر میرسد علت انتخاب نام گوزنها خوشآوایی بوده و اینکه کیمیایی معمولا نامهای زیبایی در ذهن دارد و از آنها برای فیلمهایش استفاده میکند. نکتهای که هوشنگ گلمکانی در نقدش بر فیلم «سرب» به آن اشاره کرد: «هیچ از خودتان پرسیدهاید که نام فیلم، چه ارتباطی با موضوع آن دارد؟ شاید بتوان با مقداری چسب و قیقاج و توجیه، مسمایی برای نام فیلم پیدا کرد اما دلیل واقعیاش یک چیز است؛ فیلمساز به این اسم علاقه داشته و آن را روی فیلم گذاشته. به همین راحتی و به همین سادگی... گوزنها را یادتان هست؟ گوزنها یعنی چه؟ چه ربطی به داستان یا پیام آن فیلم دارد؟ هیچ. فقط یک اسم زیباست که فیلمساز آن را دوست داشته و روی فیلمش گذاشته. حتی آن توضیحی که خود کیمیایی در همان سالها درباره پاهای زشت و شاخهای گوزن داد و سعی کرد با تعبیری به نقل از یک معلم زمان تحصیلش آن را به فیلم وصله کند، بیمورد است؛ تلاشی بیهوده برای اندیشمندانه کردن هر کلمه و هر عنصر. آیا کسی از گذاشته شدن نام گوزنها بر آن فیلم ایراد گرفت؟ عدهای البته کنجکاو بودند که ارتباط نام فیلم را با داستان و پیام آن بدانند اما وقتی خود فیلم به قدر کافی متقاعدکننده باشد، کسی به اسمش ایراد نمیگیرد و حتی بیربطترین نامها نیز، زیبا به نظر میرسند. شما اسمی زیباتر از گوزنها برای آن فیلم سراغ دارید؟...» (سرب، یک داستان عاشقانه هوشنگ گلمکانی/ هفتهنامه سروش دوم اردیبهشت 1368).
بتشکن
علی عباسی- تهیهکننده شاخص دهه 50- پس از شکست تجاری چند فیلم دفترش (سازمان سینمایی پیام) تصمیم گرفت با دعوت از ایرج قادری از او بخواهد 2فیلم تجاری برای جبران ضررهای فیلمهای هنری سازمان پیام بسازد. یکی از این فیلمها «بت» نام گرفت که با بازی بهروز وثوقی و ناصر ملکمطیعی ساخته شد. ظاهرا برخی از تهیهکنندگان سینمای فارسی که رقابت یا به تعبیر علی عباسی دشمنی با سازمان سینمایی پیام داشتند تصمیم گرفته بودند فیلم عباسی در اکران شکست بخورد. نتیجه اینکه همزمان با اکران فیلم بت، فیلم دیگری که اتفاقا بازیگر اصلیاش هم بهروز وثوقی بود با نام «بتشکن» اکران شد. یکی از نامگذاریهای عجیب تاریخ سینمای ایران با هدف روکم کنی و از میدان به در کردن رقیب. البته بتشکن در اکران نتوانست بت را بشکند و گیشه فیلمعلیعباسی پررونقتر از کار درآمد.
جدایی نادر از سیمین
در سینمایی که ابهام، شاعرانگی و گرایش روشنفکری و متفاوتنمایی از همان نام فیلم شروع میشود «جدایی نادر از سیمین» نام جالبتوجهی است؛ نامی که نهتنها چیزی را پنهان نمیکند بلکه در آن به تماشاگر قبل از تماشای فیلم خبر میدهد که قرار است چه اثری را ببیند؛ تماشاگری که وقتی بلیت میخرد و وارد سالن میشود بخشی از داستان را از طریق جملهای خبری که نام فیلم است میداند. این خلاقیت در انتخاب نام البته منحصر به تماشاگر ایرانی است و فیلم در اکران جهانیاش، ظاهرا به پیشنهاد پخشکننده بینالمللی تنها «جدایی» نامیده میشود. فرهادی درباره انتخاب نام جدایی نادر از سیمین توضیحات جالبی داده است:
«اسم فیلم در ظاهر اسم افشاگری است؛ هیچ کدام از کارهای من اسمی نداشتند که تا این اندازه در مورد خود فیلم اطلاعات بدهند، این قضیه با روحیه من هم که سربسته کار میکنم زیاد همسو نیست. اما نکته این است که اسم فیلم، جدایی نادر از سیمین است و به نظر میآید مردی میخواهد از همسرش جدا شود ولی وقتی قصه شروع میشود کاملا برعکس این ماجرا را میبینیم. این یکی از اولین سؤالهایی میتواند باشد که بیننده را درگیر کند که چرا این فیلم برعکس است؛ جواب این سؤال را کمکم در طول فیلم درمییابیم و اینکه چطور داستان برعکس میشود؛ بهطوری که در سکانس پایانی میبینیم دیگر این نادر است که به جدایی از سیمین اصرار دارد. به نظر میآید در خود اسم هم یک سیر داستانی پنهانی وجود دارد» (رودر رو با اصغر فرهادی/ اسماعیل میهندوست/ نشر چشمه).
در «همه میدانند»، کار تازه فرهادی هم تماشاگر در انتهای فیلم متوجه علت انتخاب این نام میشود. با گرهگشایی نهایی داستان، مخاطب متوجه میشود که رازی که پاکو (خاویر باردم) سالها از دانستنش محروم بوده را همه میدانستهاند و رخداد اصلی فیلم (ربودن دختر) بر این اساس صورت گرفته است.
فرهادی: اسم فیلم در ظاهر اسم افشاگری است؛ هیچ کدام از کارهای من اسمی نداشتند که تا این اندازه در مورد خود فیلم اطلاعات بدهند. اما نکته این است که اسم فیلم، جدایی نادر از سیمین است و به نظر میآید مردی میخواهد از همسرش جدا شود ولی وقتی قصه شروع میشود کاملا برعکس این ماجرا را میبینیم