محمدرضا شمس/نویسنده کودک و نوجوان
افسانهها عامل رشد تخیل در ذهن کودکند و فکر او را توانمند و بالنده میسازند. با ایجاد تصاویر ذهنی جدید که در زندگی واقعی دیده نمیشود، ذهن کودک را به سمت نواندیشی و دگراندیشی سوق میدهند.
با این حال، استفاده از تخیل در ادبیات همانند استفاده از زبان چارچوب خاصی دارد که این به معنی اعمال محدودیت برای آن نیست.
میزان و محدوده بهرهگیری از تخیل را در ادبیات داستانی، داستان و تسلط نویسنده یا گوینده داستان (مادربزرگها، پدر و مادرها یا مربیان مهد و...) بر متن مشخص میکند.
اینکه چقدر میتوان از تخیل در متن بهره برد، ارتباط کامل با خود متن دارد.
هر داستانی مرز تخیل خود را مشخص میکند و ما نمیتوانیم از پیش برای آن محدوده خاصی قائل شویم.
قصههای عامیانه ما سرشار از تخیلات فانتزی هستند. اگرچه ممکن است برخی پدر و مادرها تصور کنند بخشی از این داستانها که به دیو، جن و پری اختصاص دارد، نباید برای بچهها گفته شود و معتقدند نقل این داستانها برای بچهها موجب خیالاتیشدن آنها میشود و برای آتیه آنان خوب نیست اما من همچنان معتقدم بسیاری از افسانهها در رفع تضادهای درونی بچهها و راهنمایی آنان برای حل مشکلات درونیشان مؤثرند؛ تا جایی که توصیه مکرر و مؤکد اینشتین برای موفقیتهای علمی بچهها به والدین این بوده است؛ «افسانه بخوانند؛ افسانه.»
به هر روی با استفاده بجا، معقول و هنرمندانه از تخیل، نوع اندیشیدن، توسعه ذهنی و مهارتهای فکری به بچهها آموخته میشود. تخیل نهتنها منافاتی با واقعیت و حقیقت ندارد، بلکه میتواند ذهن را در دستیابی به آنها کمک و راهنمایی کند.
پنج شنبه 15 آذر 1397
کد مطلب :
40012
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/xB4z
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved