نگار حسینخانی
«ریشه در اعماق اقیانوس دارد، شاید/ این گیسو پریشان کرده، / بید وحشی باران/ یا نه دریایی است گویی واژگونه،/ برفراز شهر، / شهر سوگواران/ هر زمانی که فرو میبارد از حد بیش/ ریشه در من میدواند پرسشی پیگیر،/ با تشویش،/ رنگ این شبهای وحشت را تواند شست آیا/ از دل یاران!». تصنیف «آه باران» شجریان، نخستین موسیقی دلچسب باران در این ترانههای بارانی است؛ هر چند او به همین یک اثر درباره باران اکتفا نکرده و آنقدر از باران خوانده که دیگر باران ما را یاد او میاندازد. اما چند اثر موسیقایی یا ترانه درباره باران میشناسید که حالتان را خوب کند؟
در زندگی هرکسی باید باران ببارد
باب دیلن در «قراره بارون شدید بباره یا A Hard Rain’s A-Gonna Fall» در سال 1962درباره باران سیلآسایی خواند که همان ابتدا، همه گمان کردند او درباره بمباران اتمی خوانده و از استعاره باران استفاده کرده است، اما پس از مدتی مشخص شد که او خود باران را منظور کرده بوده. بیتلزها نیز پیش از آن ترانه «باران» را با مضمون غرزدنهای معمول مردم درباره شرایط آبوهوایی خواندند. این ترانه برای نخستینبار با استفاده از کلمات وارونه سروده و خوانده شد. رِی چالز نیز ترانه «ببار یا بدرخش Come Rain Or Come Shine» را سال 1959 خواند. ترانهای که نسخه اولیه آن 1946منتشر شد. بی.جی توماس هم ترانه «قطرات باران روی سرم میبارند Raindrops Keep Falling On My Head» را که پیش از آن خواندنش به باب دیلن پیشنهاد شده بود و او قبول نکرده بود، خواند. این ترانه برنده اسکار و مربوط به فیلم اوج کسیدی و ساندنس کید است. این ترانه از پرفروشهای دوره خودش بود. اریک کلاپتن نیز «بذار باران بیاید Let It Rain» را به شکل تکآهنگ در سال 1970منتشر کرد. بیل کنی و الا فیتسجرالد ترانه «در زندگی هر کسی باید باران ببارد Each Life Some Rain Must Fall » را در سال 1944خواندند؛ ترانهای که آهنگسازان در سالهای بعد بارها آن را خواندهاند. درباره باران الویس پریسلی هم «باران کنتاکی» را خواند؛ ترانهای درباره مردی که در طوفان دنبال زنی میگردد. این ترانه از نخستین ترانههای پرفروش دهه 70پریسلی بود.
خوش به حالت که بارانی
«تا ماه شب افروزم پشت این پردهها نهان است/ باران دیدهام، همدم شبم، یار آنچنان است/ جان میلرزد که ای وای اگر دلم دیگر برنگردد/ ما هم به زیر خاک و دلم در این ظلمت زمان است/ای باران...ای باران»؛ ترانهای از فردین خلعتبری با صدای علیرضا قربانی. عاشقانهای بارانی، آنگاه که میخواند: «میباری بر مزارش خوش به حالت که بارانی...»؛ عاشقانهای که تنها هوای بارانی میتواند وصفش باشد. محمدرضا شجریان، گروه چارتار، همایون شجریان، علیرضا قربانی و... . کم نیستند ترانههای بارانی که چنگ به دلتان بیندازند و باران را رنگ و بویی دیگر بدهند. اما شاید ماندگارترین ترانه باران مخصوص بارانهای بهاری باشد؛ ببار ای ابر بهار.
با این حال باران، باران است، خصوصا وقتی شجریان میخواند؛ «ببار ای بارون ببار، با دلم گریه کن خون ببار، در شبهای تیره چون زلف یار، بهر لیلی چو مجنون ببار، ای بارون...»؛ شاهکاری که باران همیشه زمزمهاش خواهد کرد. و چقدر باران، دلش تنگ این صداست. چه شد که باران ما را یاد او میاندازد؟ «ببار بارون»، ترانه علی معلم که اسب موسیقایی کیهان کلهر در آن میتازد و شجریان میخواند. یا وقتی میخواند: «بوی باران بوی سبزه بوی خاک/ شاخههای شسته، باران خورده پاک...» راهی که همایون آن را ادامه میدهد و نذر باران را از پدر میگیرد و به جای میآورد؛ «ابر میبارد و من میشوم از یار جدا، / چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا/ ابر و باران و من و یار ستاده به وداع/ من جدا گریهکنان، ابر جدا، یار جدا»، غزل امیرخسرو دهلوی و صدای او در جایی دیگر که «من کجا باران کجا و/ راه بیپایان کجا/ آه، این دل دل زدن تا منزل جانان کجا؟» یا ترانه «باران تویی» نخستین آلبوم استودیویی گروه چارتار با تکآهنگی با همین نام؛ «باران تویی به خاک من بزن، بازآ ببین که بیمه تو من هوای پر زدن ندارم/ باران تویی به خاک من بزن بازآ ببین که در ره تو من نفس بریده در گذارم.» و اما در آخر «باران عشق» ناصر چشمآذر اما بهترین اثر بیکلام است که با عنوان باران شناخته میشود. موسیقیای که کمتر کسی آن را نشنیده و صداوسیما بارها از آن در میانبرنامههایش استفاده کرده است.
با کدام ترانهها و موسیقیهای باران دلمان رفته است؟
باران، ای امید جان بیداران
مهمترین ترانههای ایرانی و خارجی که درباره باران خوانده شدهاند
در همینه زمینه :