کاستن از مخاطرات گرانی
شهلا کاظمیپور/ جامعهشناس
در جستوجوی تأثیرات رکود و نابسامانی اقتصادی بر جامعه و افراد آن به خانواده میرسیم. ریشه بسیاری از تنشهای خانوادگی و اختلاف زوجها در مسائل و معضلات اقتصادی است.
بیکاری، فقر و ناتوانی از تأمین نیازهای مالی، خانواده را به سمت سردی برده و در صورت استمرار به اضمحلال میرساند. در یکی دو سال اخیر تلاش مثبت و قابلتوجهی بهویژه از سوی دولت و نهادهای فرهنگی دولتی با هدف کاهش نرخ طلاق صورت گرفته است. این تلاشها نتایج مثبتی داشت؛ از جمله توقف رشد نرخ طلاق و سپس کاهش آن.
صاحبنظران اجتماعی در هر یک از دورههای نابسامانی اقتصادی این نگرانی را دارند که چنین تلاشهایی بیاثر شود و آمار طلاق افزایش یابد.
مشکلات اقتصادی گاه به طور مستقیم با کاهش قدرت خرید و گاه غیرمستقیم با افزایش نرخ بیکاری، سلامت روانی خانوادهها را تهدید میکند. کاهش رونق بازار به ناتوانی واحدهای تولیدی از کسب درآمد میانجامد. چنین موضوعی صاحبان صنایع را در پرداخت کامل حقوق کارکنان ناکام میگذارد. محرومیت از حقوق کامل یا از کل آن، تعدیل کارکنان، بیکاری و فقر پیامدهای این رویدادند.
از این روی باید در چنین مواقعی ـ چنانکه شاهدیم ـ دولتها در تلاش برای ثبات اقتصادی و با برنامهریزیهای بجا و بموقع در پی کاستن از تأثیر گرانیها باشند. همچنین تشکلهای اجتماعی و مراکز خیریه از دو سو با آموزش مدیریت هزینهها و حمایتهای مالی و غیرنقدی در پی حمایت از خانوادههای آسیبپذیر باشند. خانوادهها با ارزیابی وضعیت اقتصادی جامعه و واقعبینی، سطح انتظارات خود را به واقعیت برسانند و سرانجام هم با عزمی فراگیر مخاطرات اجتماعی و معضلات اقتصادی را به حداقل برسانند.