وضعیت معیشتی کارگران چگونه است؟
سفرههای سیاه و سفید
هزینه یک خانواده کارگری 9/3میلیون تومان برآورد شده است
مریم سمائی
قدرت خرید بیش از 13میلیون کارگر تا بیش از 50درصد کاهش پیدا کرده و سفرههای آنها روزبهروز کوچکتر میشود. افزایش نرخ تورم و کاهش شدید ارزش پول ملی موجب شده است که دستمزد کارگران کفاف تامین حداقلهای سبد معیشت را ندهد و تکانههای قیمتی هر لحظه زندگی این قشر را به لرزه درآورد. وقتی نرخ تورم رو به افزایش است و قیمتها بهصورت تصاعدی بالا میرود نخستین کسانی که از این افزایش قیمتها آسیب میبینند شاغلانی هستند که باید منتظر تصمیمات دولتمردان برای جبران این تحمیل هزینهها باشند. در این میان کارگران بیش از هر گروه دیگری ضربه میخورند؛ چرا که آنها مطابق قانون کار، دستمزد میگیرند و تحت این فشارها سفرههایشان هر روز و هر لحظه کوچکتر از قبل میشود.
براساس گزارش بودجه خانوارهای شهری بانک مرکزی، سهم هزینه خوراک و هزینه مسکن از کل هزینه خانوارها بهترتیب 5/23درصد و 5/35درصد است؛ در واقع بیش از 50درصد هزینههای هر خانوار مربوط به همین دو گروه است که در ماههای اخیر بهشدت رشد داشته است. طبق آمار بانک مرکزی پیرامون تحولات بازار معاملات مسکن در تیرماه امسال، شاخص کرایه مسکن اجارهای در شهر تهران 6/13درصد و در کل مناطق شهری نسبت بهمدت مشابه سال گذشته 1/11درصد رشد داشته است. متوسط قیمت خُردهفروشی برخی از مواد خوراکی ازجمله نرخ لبنیات، تخممرغ، حبوبات، میوهها و سبزیهای تازه، گوشت قرمز و مرغ، قندوشکر و چای هم نسبت بهمدت مشابه سال قبل افزایش یافته است؛ در واقع میتوان گفت که با توجه به افزایش 20درصدی حداقل حقوق در ابتدای سال، این افزایش با افزایش قیمت کالاها در سالجاری همخوانی نداشته و قدرت خرید خانوارهای کارگری در مقایسه با سال گذشته کاهش یافته است.
زندگی یک و نیمی!
در فروردینماه سالجاری با افزایش 20درصدی حداقل دستمزد کارگران، پایه حقوق حداقلبگیران 186هزار تومان افزایش پیدا کرد و از 930هزار تومان به یک میلیون و 116هزار تومان رسید. هماکنون با توجه به افزایش قیمتها و کاهش ارزش پول ملی همچنان پایه حقوق کارگران یک میلیون و 116هزار تومان است که در بهترین شرایط با داشتن 2 فرزند و دریافت همه مزایا، ازجمله حقمسکن و عائلهمندی و... به حدود یک میلیون و 500هزار تومان میرسد.
علیرضا حیدری- نایبرئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری- در اینباره به همشهری میگوید: ما سال گذشته یک سبد حداقل معیشت برای یک خانواده با جمعیت 3/3نفر تعریف کردیم که قیمت تمامشده آن 2میلیون و 700هزار تومان بود. این سبد به اجماع اعضای شورایعالی کار هم رسید اما در سال 97با توجه به کاهش ارزش پول ملی و افزایش بهای کالاها و خدمات، ارزش این سبد حدود یک میلیون و 200هزار تومان سقوط داشت؛ بهعبارتی هماکنون این سبد باید 3میلیون و 900هزار تومان درنظر گرفته شود تا کارگر با دریافت آن نیازهای حداقلی معیشت، ازجمله مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت و درمان و آموزش را تامین کند اما الان یک کارگر در بهترین شرایط با داشتن 2 فرزند در حدود یک میلیون و 500هزار تومان دریافتی دارد که این رقم در مقایسه با 3 میلیون و 900هزار تومان با شکاف 2 میلیون و 300هزار تومانی مواجه است.
او معتقد است که در شرایط فعلی یک کارگر باید در حدود 3 میلیون و 900هزار تومان دریافتی داشته باشد اما نزدیک به 37تا 35درصد از سبد معیشت را بهعنوان مزد دریافت میکند. در واقع اگر به سرجمع هزینههای سبد معیشت نگاه کنیم عدد به سمت 37درصد میرود. از سوی دیگر اگر افت قدرت خرید را با درآمد کارگر درنظر بگیریم تا 70درصد قدرت خرید کارگر سقوط کرده و حدود یک میلیون و 200هزار تومان به سرجمع هزینههایش اضافه شده است.
دولت و کارفرما؛ منکر تعهدات
هزینههای تحمیلشده بر کارگران بر اثر سیاستهای پولی و ارزی کشور بوده که مسئولان باید جلوی شدت ضربات این موج را بر بدنه زندگی کارگران بگیرند. پیش از این در شورایعالی کار قرار بر این شد که دولت و کارفرما برای جبران قدرت خرید کارگران وارد مذاکره شوند و با یکدیگر مشارکت کنند اما گویا این امر محقق نشده است. حیدری در اینباره میگوید: متأسفانه مذاکرات در این زمینه تاکنون به نتیجه نرسیده و هر دو گروه منکر تعهدات اجتماعی خود میشوند و زیربار جبران هزینههای تحمیلی نمیروند. ملاک ما برای تعیین میزان دستمزد در سال 98میزان دستمزد برمبنای معیشت کارگران است. دولت باید معیشت این قشر از جامعه را حفظ کند و رقمی برای سال 98درنظر بگیرد که او بتواند با 8ساعت کار امورات زندگی خود و خانوادهاش را بگذراند.
او درباره سفره خانوادههای کارگری هم میگوید: در این مدت سبک خوراک کارگران تغییر پیدا کرده است. خیلی از مواد غذایی از سفره آنها حذف شده یا در حال حذفشدن است. آنها بهدلیل نداشتن منابع درآمدی از تامین نیازهای بهداشتی و درمانی صرفنظر میکنند که در آینده آثار ناشی از این موارد را به وضوح خواهیم دید. در بحث مسکن هم با افزایش اجاره خانهها مواجهیم که این باعث شده مهاجرتهای ناخواسته اتفاق بیفتد و از سوی دیگر ابعاد مسکن کارگران کوچکتر شود. متأسفانه کاهش قدرت خرید و افزایش هزینهها منجر به صدمات جسمی و روحی به کارگر و خانوادههایشان میشود و آنها را دچار مشکلات جدی میکند. هماکنون کاهش هزینهکرد کارگران از مرز تحمل گذشته است.
کارگران بهدنبال شغل دوم و سوم
حیدری با اشاره به حداقل دستمزد یک کارگر در روز که حدود 37هزار تومان است میگوید: کارگران مجبورند برای گذران زندگی در شیفت دوم و حتی سوم کار کنند و این در حالی است که پیدا کردن شغل دوم و سوم خودش یک مشکل جدی بهحساب میآید. نایبرئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری معتقد است که آثار تورم بسیار شدید است و دولتمردان باید تصمیماتی متناسب با این آثار بگیرند تا بیش از این به قشر کارگر فشار وارد نشود. او میگوید: شرایط اقتصادی کشور باید متحول شود. با این شرایط نمیتوان انتظار هیچ بهبودی در شرایط زندگی کارگران داشت. اگر شرایط ادامه پیدا کند باید منتظر بدترشدن وضعیت کارگران باشیم.