• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
چهار شنبه 7 آذر 1397
کد مطلب : 39035
+
-

پیروز حناچی و مأموریت دیگر از منظر فراسیاست برنامه‌ریزی شهری

عیسی پیری/هیأت علمی دانشگاه زنجان



یکی از اتفاقات نادر در حوزه مدیریت شهری کشور گذر از «سیاست‌زدگی زمخت و سهم‌خواهی حزبی» در شهرداری تهران و توجه به تخصص شخص شهردار تهران است. تهران ماموریت فرامنطقه‌ای و فراملی دارد. از این منظر شهرداری تهران به مثابه الگو و رهبری مدیریت نظام و عملکرد شهری کشور عمل می‌کند. به این معنی که بسیاری از بودجه‌های جاری و عمرانی تهران در واقع ناشی از انحصارگرایی این شهر در نداشتن سقف هزینه بسیاری از پروژه‌هایی است که در این شهر اجرا می‌شود که بها و هزینه گزاف آن در واقع فرصت ربوده شده از سایر شهرهای بزرگ و کوچک کشور است. قطبی شدگی شهری اندازه تهران در نظام شهری کشور باعث شده است که هزینه و مخارج پروژه‌های ساخت‌وساز و خدمات شهری و سایر هزینه‌های نگهداری این شهر توسط سایر شهرهای بزرگ و کوچک کشور پرداخت شود؛ به‌عنوان مثال زمانی‌که یک سازه مثل بزرگراه طبقاتی صدر و یا بزرگراه امام علی یا سایر موارد با آن حجم عظیم ساختمانی و عملیاتی در چند‌ماه به اتمام برسد اما یک پل ساده کابلی در شهر زنجان نزدیک به 10 سال طول می‌کشد(پل سیدالشهدا یا پل خیام). بودجه شهرداری تهران نزدیک به 17هزار میلیارد تومان است و بودجه شهر زنجان 270میلیارد، تبریز 1700میلیارد، همدان 500میلیارد و....
در ماده2 قانون نوسازی شهری بر واریز 2 درصد درآمد شرکت‌ها و کارخانجات محدوده شهری به‌حساب شهرداری همان شهر تأکید شده است. اما قطبی‌شدگی تهران و جذب بیش از 60درصد مشاغل صنعتی کل کشور در کارخانجات اطراف تهران و... زمینه جذب این درآمد را عملا از شهرداری‌های سایر شهرهای کشور می‌گیرد و در عوض درحالی‌که حیات بسیاری از این کارخانجات و عملکردهای وابسته به آنها که در محدوده‌های بلافصل تهران هستند به بازار مصرف شهرستان‌ها و جمعیت سایر شهرهای کشور وابسته است اما تنها شهرداری تهران در درآمد آنها سهیم است و عوارض سالانه و بهای خدمات شهری که این کارخانجات موظف به پرداخت آنها هستند به‌حساب شهرداری تهران می‌رود بنابراین مدیریت شهری تهران وامدار سایر شهرهای کشور نیز هست.
ماکس وبر معتقد است: «خروجی بودجه اوج عقلانیت یک نظام سیاسی اقتصادی است.» بنابراین باید موقعیت ویژه تهران را از نظر عقلانیت مصرف بودجه و حساسیت نسبت به آن مورد توجه قرار داد.
ساخت و ساز و فضای شهری معمولا نخستین قربانی پوپولیسم است که با مصرف غیرعاقلانه بودجه‌های در دسترس در زمینه ساخت مسکن انبوه و از این‌رو افزایش رشد پراکنده و گسیخته شهری (رشد اسپرال)، فربه کردن توده‌های مکانی و به حاشیه بردن فضای انسانی، فروش تراکم و فروش شهر به بهای تهدیدهای اقلیمی و ناپایداری توسعه شهری، رشد سریع سرمایه‌گذاری تجاری در شهر و مصرف بودجه شهر در پروژه‌های تاریخ گذشته‌ای مثل مال‌های تهران یا بزرگراه‌های طبقاتی، صدور انبوه مجوزهای کسب و کار بدون مطالعه شرایط کلی جهانی و ملی و... همه و همه فعالیت‌های سیاسی قدرت پوپولیستی است که شهر را به یغما می‌برد.
سیاست شهری به مثابه «امر کلی»، ناظر بر شهر است که هدف نهایی آن توسعه پایدار، توسعه اجتماعات محلی، مشارکت شهروندان، افزایش رقابت‌گرایی و تاب‌آوری شهری در برابر تحولات و دگرگونی اقلیم‌های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و محیطی است که فراتر از سیاست چپ و راست افراطی یا معتدل، اصلاح‌طلب یا اصولگرا تعریف می‌شود و از دانش‌های معتبر و مرتبط با برنامه‌ریزی شهری کمک می‌گیرد.
دکتر پیروز حناچی، دانش آموخته برنامه‌ریزی شهری و معماری است و از منظر تاریخی به شهر می‌نگرد و بر حفظ میراث شهری تأکید می‌کند. حفاظت شهری در برابر هجوم سوداگرانه بر زمین شهری و منابع هویتی و طبیعی آن از ضرورت‌هایی است که در برنامه‌های وی بر آن تأکید فراوان شده است. از این منظر و با توجه به مقدمه‌ای که در بالا آمد در مورد تهران باید به اصل مهم مدیریت شهری برگردیم؛ «کمتر بساز بیشتر فکر کن».
توجه به کنشگری اجتماعی و توسعه‌ای محلات، فراهم کردن زمینه‌های تجربه عمیق شهری و پیوستار مکانی و فضایی و اجتماعی برای تهران، حفظ میراث محیطی و تنظیم آیین‌نامه‌ها و مقررات و ضوابط شهری مبتنی بر کیفیات عناصر حیاتی آب و خاک و باد و هوا، توجه به هنر شهری و پیاده راهسازی، حمل‌ونقل عمومی و حفظ باغات و فضاهای سبز و جلوگیری از تداوم شهرسازی چاقویی و تفکیک‌های نامرتبط و... باعث جلوگیری از هدر رفتن بودجه تهران در پروژه‌های تاریخ گذشته‌ای مانند مال‌ها یا ساخت‌وساز‌های انبوه منطقه 22که عمدتا در مسیر باد غالب هستند و بر تشکیل جزیره‌های حرارتی مرکز شهر و اینورژن هوا بسیار کمک می‌کنند.
چرخش فرهنگی متاخر در سیاست شهری ناشی از دگرگونی‌های عمده در پراکسیس برنامه‌ریزی شهری در سطح جهانی است که این تحول در سطوح مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی تهران را نیز متاثر می‌کند بنابراین ایفای نقش فراملی و فرامنطقه‌ای تهران ایجاب می‌کند که به این تغییرات و دگرگونی‌های جریان‌های عمده سیاست شهری ازجمله جریان سرمایه و فرهنگ رغبت کرده و با تشکیل اتاق‌های فکر زمینه تعامل مناسب با آنها را برای پیشتازی در امر توسعه و اتخاذ سیاست شهری مناسب اقدام کرد.

این خبر را به اشتراک بگذارید