فهیمه پناهآذر/روزنامهنگار
خودش هم بخشی از بازی نمایش است؛ «من افسانه ماهیان هستم کارگردان نمایش. لطفا موبایلهایتان را خاموش کنید!» خیلی جدی و با کمترین خوشرویی. نمیرود؛ همچنان ایستاده و با صورت جدیاش بازی میکند. کمی اطراف را نگاه و رو به تماشاگران میکند؛ «خاموش کردید؟!» تماشاگران جا خوردهاند؛ تماشاگرانی که عادت دارند پایان نمایش، کارگردان و عوامل را ایستاده تشویق کنند. انگار که هنوز خیالش راحت نشده باشد و با تردید، پلهها را دوتا یکی بالا میرود. سالن در تاریکی مطلق فرو میرود.
در تروما قرار نیست قصهای ببینیم، تنها انشای بازیگران از متنی است که افسانه ماهیان آن را نوشته است؛ متنی که کاظم سیاحی، شقایق دهقان و طناز طباطبایی آن را در مقابل تماشاگران میخوانند اما نه با بازی بلکه سوار بر دوچرخهای که مدام رکاب میزنند و در نهایت معنای این رکابزدن مشخص نیست و گاهی هم در یک رفتوآمد کوچک رو به صحنه. تروما تنها3 شخصیت را نشان میدهد که بهطور موازی از احوالات خود میگویند؛ نمایشی که 3 بازیگر دارد و قرار است دردهایی را به تماشاگرش منتقل کند.
کاظم سیاحی بازیگری است که در بیشتر مواقع اجراهای موفقی روی صحنه داشته و این بار هم از عهده متن بلند ماهیان بر میآید و تماشاگر را تحتتأثیر قرار میدهد. شقایق دهقان و طناز طباطبایی هم در تروما روی تماشاگر تأثیر میگذارند؛ تأثیری که بعد از پایان نمایش با سکوت تماشاگران و خارجشدن آرام و بیسروصدایشان از سالن نشان داده میشود. انگار نمایش کار خودش را کرده؛ کاری که بازیگران با دیالوگهای خود کردهاند؛ فقط بازیگران و روایت بیانی و جسمانیشان از موضوع. نه قصهای شنیدهاند و نه صحنه و لباس چشمگیری دیدهاند. آنها دچار تروما شدهاند.
افسانه ماهیان در تروما به وسیله بازیگرانش به تماشاگر اطلاعات میدهد؛ تماشاگر یاد میگیرد که ساختار بدن انسان به چه شکل است، یاد میگیرد که سنجاقک 3روز بیشتر عمر نمیکند، یاد میگیرد که گوش، چشم و دست و پای انسان از چه چیزهایی تشکیل شده. اما در کنار همین پیامها از جراحتها و آسیبها میگوید؛ از مشکلات افرادی میگوید که دچار تروماهای جسمی هستند و جامعه نگاه دیگری به آنها دارد. اجرای یکساعتونیمه تروما برای تماشاگر امروز که بهدنبال قصه است، شاید طولانی بهنظر برسد. شنیدن حرفهای 3 بازیگر در یک طراحی صحنه ساده میتواند خستهکننده باشد و شاید کوتاهکردن متن کمی به این موضوع کمک کند. تماشاگر در میانه اجرا احساس میکند با یک سخنرانی روبهروست که سخنران متن را با احساس و بازیهای دست و پا و صورت برای تماشاگر میخواند. اما همین متن و رویکرد اجرایی یادآوری میکند که هر روز افرادی را میبینیم که نمیبینند و نمیشنوند. نمیتوانند راه بروند و صحبت کنند اما حواسمان به آنها نیست. شاید افسانه ماهیان و کارش باعث شود که بیشتر این افراد را ببینیم و درک کنیم.
تروما این روزها در سالن ناظرزاده مجموعه ایرانشهر روی صحنه است.
دو شنبه 5 آذر 1397
کد مطلب :
38794
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/o02z
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved