![بیستمین یادبود فروهرها برگزار شد](/img/newspaper_pages/1397/09%20AZAR/03/nimroozi/1904.jpg)
بیستمین یادبود فروهرها برگزار شد
![بیستمین یادبود فروهرها برگزار شد](/img/newspaper_pages/1397/09%20AZAR/03/nimroozi/1904.jpg)
پنچشنبهای که گذشت بیستمینسالـــــگرد کشتهشدن پروانه و داریوش فروهر با حضور مردم و جمعی از سیاستمداران برگزار شد.
مراسم یادبود امسال فروهرها که به میزبانی فرزندانشان برگزار شد، تفاوت قابل تاملی با سالهای دیگر داشت. ورود رسانههای رسمی کشور به ماجرای کشته شدن آنها از یکسو و موجی که در بازخوانی پروندههای قتلهای زنجیرهای اواسط دهه70 در شبکههای اجتماعی شکل گرفته بود، 2تفاوت عمده مراسم امسال با سالهای دیگر بود. به گزارش خبرآنلاین، در این مراسم که ساعت۱۵ تا ۱۷ عصر پنجشنبه، اول آذر97در منزل شخصی داریوش فروهر برگزار شد، حاضران در سکوت یاد و خاطره آن 2مرحوم را گرامی داشتند.
در نهایت این مراسم با همخوانی سرود «ای ایران» توسط پرستو فروهر، فرزند داریوش فروهر و پروانه اسکندری و جمعیت حاضر در این مراسم پایان یافت. داریوش فروهر وزیر کار دولت مهدی بازرگان بود که در اول آذر۱۳۷۷ به همراه همسرش پروانه اسکندری در جریان قتلهای زنجیرهای در منزل شخصیشان کشته شدند.
علاوه بر روایتی که پرستو فروهر از قتل پدر و مادرش منتشر کرد، در آستانه سالگرد فروهرها محمد بلوری روزنامهنگار پیشکسوت، پس از ۲۰سال از وقوع قتلهای زنجیرهای در یادداشتی که در روزنامه ایران منتشر شده به بیان ناگفتههایی از نحوه افشای این جنایات پرداخت که بازتاب قابل توجهی در بین رسانهها و شبکههای اجتماعی داشت. او در بخشی از ناگفتههایش از چگونگی عملکرد سعید امامی و حلقهای که او را همراهی میکرد، اطلاعات منتشرنشدهای ازسیامک سنجری و چگونگی همراهشدنش با تیم امامی اشاره کرده و آورده است: «...سیامک سنجری 28ساله قربانی سادهدلیهای خود شد و عوامل باند سعید امامی او را کاردآجین کردند...» او به نقل از خسرو براتی، متهم ردیف۳ قتلهای زنجیرهای نوشته است: «سیامک سنجری صاحب یک فروشگاه اتومبیلهای گرانقیمت بود که سعید امامی توصیه کرده بود بهعنوان «منبع» استفاده کنیم اما سیامک سنجری که جوان پاک و ورزشکاری بود، زیر بار خبرچینی برای ما نمیرفت... سنجری با پسر «حاجآقا...» در جریان معامله اتومبیل آشنا شده بود و از این طریق به محافل خصوصی حاجآقا راه یافته بود.... علت قتل سنجری این بوده که همسر حاجآقا سؤالهایی از سنجری کرده و حاجآقا مطمئن بوده که این حرفها از طریق سنجری به گوش حاجخانم رسیده... حاجآقا هم وقتی مطمئن شده این حرفها از طریق سنجری به گوش همسر حاجآقا رسیده، اسلامی (سعید امامی) را مأمور کشتن سنجری کرده... آقای اسلامی که دلش به حال سنجری سوخت به حاجآقا تلفن زده گفته خدا را خوش نمیآید، ما را به عروسیاش دعوت کرده اما ظاهراً حاجآقا حاضر بهگذشتنشده است.»