این روز و روزگار، دوران تاختوتاز شبکههای اجتماعی و جولان ادمینها و اولتراهوادارهای بیشناسنامهای است که هر گنجشکی را حتی بدون رنگکردن به جای قناری به مخاطب قالب میکنند و جریانهایی میسازند که نهتنها نشانی از یک سر سوزن منطق و عقلانیت در آنها وجود ندارد، بلکه بنمایه اصلی خیلی از آنها تحریک احساسات جوانان و نوجوانان و آتشزدن به اختلافات وهمی و کذایی است. این فضا در حوزه جذاب فوتبال ایران هم تأثیر خودش را گذاشته و مخصوصا در یکیدوماه اخیر که پیشروی پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا بازار فوتبال در کشورمان را داغتر از همیشه کرد، شاهد ورود گستردهتر کانالهای تلگرامی به حواشی این رشته ورزشی بودیم؛ کانالهایی بعضا با چندصدهزار دنبالکننده که حکم اقیانوسهایی با یک بند انگشت عمق را دارند و هر چه باب میلشان نباشد را با خاک یکسان میکنند. برخی از همین کانالها در طول این مدت عالم و آدم را به جرم پوشش اخبار و اتفاقات پرسپولیس (فینالیست آسیا) به نگاه رنگی متهم کردند؛ از حاکمیت و دولت تا شهرداری، صداوسیما ، وزارت آموزش و پرورش ، امداد و اورژانس، پست و تلگراف و تلفن و امپکس و نودال! این وسط رسانههای ورزشی هم طبق معمول مرغ عزا و عروسی بودند و سرشان بیخ تا بیخ بریده شد. برنامه 90 که تکلیفش روشن است و انگ پرسپولیسیبودن از پیشانی آن پایین نمیآید، اما این بار همزمان با شوی عادل، تکتک روزنامههای ورزشی مملکت هم به اسم «مافیای رسانه» متهم شدند که تمایلات قرمزرنگ دارند. خلاصه غوغا درست کردند و طبق معمول کمتر کسی هم بهخودش زحمت داد مختصری در مورد مسائل طرحشده تفکر و تعمق کند. دیروز هم یکی از همین کانالهای گرامی پرجمعیت، مجموعهای از جلدهای آبانماه همشهری ورزشی را منتشر کرده بود که مثلا نشان بدهد عمده آنها در مورد پرسپولیس بوده و استقلال مهجور مانده است. اگرچه قلبا و قویا ایمان داریم هیچ توضیحی نمیتواند آنهایی را که خودشان را به خواب زدهاند، بیدار کند، باز یکبار برای همیشه بخشی از دفاعیاتمان را بهعنوان یکی از دهها رسانه متهم این روزها منتشر میکنیم؛ شاید حداقل اذهان متمایل به هوشیاری کلاهشان را قاضی کردند و دنبالهرو هیجانات کور حاکم بر این فضاها نشدند.
از سوی یکی از کانالهای هواداری استقلال 11جلد همشهری ورزشی بهعنوان سند حمایت این رسانه از پرسپولیس منتشر شده است. حالا ما میپرسیم؛ آیا نامزدشدن بیرانوند که یک چهره «ملی» است، برای تصاحب توپ طلای آسیا تیتر رنگی محسوب میشود؟ آیا فوکوس روی حضور بانوان در استادیوم آزادی که یک مطالبه شهروندی دیرپا و بسیار مهم است، ربطی به پرسپولیس دارد؟ مگر ما حضور بانوان در بازی ایران و بولیوی را با همین حساسیت پوشش ندادیم؟ یعنی اگر بانوان در یک بازی استقلال به ورزشگاه بروند، ما یا سایر رسانهها روی آن مانور نمیدهیم؟ یک ذهن تا چه اندازه میتواند بیمار باشد که جلد «پایان زشت کاپ جنجالی» در نقد تقدیم سوپرجام به پرسپولیس را تیتری به سود سرخها بداند؟ چطور ممکن است تیتر «جنگ، جنگ تا شکست» در نقد دعوای کیروش و برانکو را به نفع پرسپولیسیها بدانیم؟ البته همه اینها ممکن است رخ بدهد، وقتی کسانی پیدا میشوند که جلد «پرسپولیس در خطر محرومیت» را یک تیتر موافق برای قرمزها قلمداد کنند! از بین این 11جلد فقط تیتر «فاتحان تاریخ» در حمایت از پرسپولیس است که آن هم روز بازی برگشت فینال لیگ قهرمانان درآمده؛ یعنی روزی که اگر عنان روزنامه را به بوقچی جایگاه 8 استقلالیها در ورزشگاه آزادی هم بدهی، باز پرسپولیس را عکس یک میکند! بر ما ببخشایید.
این نکته را روی سنگ بگذاری، آب میشود. این کانال محترم هواداران استقلال بلافاصله در پست بعدی مصاحبه همشهری با علی پروین را که مثلا یکی از 11جلد حمایتی ما از پرسپولیس بود، بدون ذکر منبع منتشر کرده و از این جمله پروین که: «کی گفته پرسپولیس بازیکن ندارد؟» علیه ادعای سرخها در مورد دست خالی برانکو استفاده کرده است. بیایید دور هم بخندیم؛ یک جلد در پست بالا سند پرسپولیسیبودن همشهری است و همان جلد چند دقیقه بعد در پست پایین سند دروغگفتن پرسپولیسیها. شما از همین یک نکته بفهمید جماعت روبهروی ما چه کسانی هستند و چرا نباید کنترل احساساتتان را دستشان بدهید. به قول معروف در خانه اگر کس است، یک حرف بس است.
همزمان با متهمشدن همشهری ورزشی به حمایت از پرسپولیس، برخی مدیران این باشگاه بهخاطر انتقاداتی که از آنها داشتهایم، از کانالهای مختلف برای زیر فشار گذاشتن روزنامه اقدام کردهاند. گناه ما این بوده که اعتقاد داشتهایم عامل اصلی موفقیتهای پرسپولیس شخص برانکو است و ضعفهای تیم مدیریتی پشت این برگ برنده پنهان مانده. بعد آقایان از مجاری و کانالهایی که دانستن اسمشان هم حیرتانگیز است، همشهری ورزشی را برای تغییر رویه تحت فشار گذاشتند. جزئیات این تلاشها نزد ما امانت است، اما فقط همینقدر بدانید که اگر این طرف باید به شما توضیح بدهیم که پرسپولیسی نیستیم، آنطرف هم باید به آنها توضیح بدهیم که ضدپرسپولیسی نیستیم. چه غمی از این بزرگتر؟
پرسپولیس در این مدت به فینال لیگ قهرمانان آسیا راه یافت و طبیعی بود که حجم اخبار تولیدشده در مورد این باشگاه به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کرده باشد؛ درست بر عکس استقلال که دقیقا در همین بازه زمانی از جام حذفی اوت شد و با نتایج ضعیف در لیگ، عملا جای مانور برای رسانهها باقی نگذاشت. حتی روزنامه سوپرمادریدی مارکا هم شب بازی بارسا در لیگ قهرمانان جلدش را با تصویر رقیب سنتی میبندند و در دنیای رسانه این بدیهیتر از آن است که خودمان را برای توضیحش خسته کنیم. این وسط اما یک حقیقت دیگر هم وجود دارد؛ اینکه خود استقلالیها راههای ارتباط با تیمشان را بستهاند. الان چند وقت است تمرینات این تیم پشت درهای بسته برگزار میشود؟ الان چند وقت است بازیکنان استقلال حتی در میکسدزون مصاحبه نمیکنند؟ برانکو – بعد از برد و باخت- هفتهای 3 جلسه در ابتدای تمرینات تیم با خبرنگاران مصاحبه میکند، شفر آخرین بار کی این کار را کرده؟ وقتی استقلالیها به بهانه موهوم «حفظ آرامش» درها را بستهاند، چه کنیم؟ از کجا بنویسیم؟ از در و دیوار؟ بیاییم با هم پستهای همین کانالهای شما را آنالیز کنیم تا معلوم شود سوژه اصلی پستهای چند هفته اخیر خودتان بیشتر پرسپولیسی بوده یا استقلالی؟
هزار بار بیش از اینها میشود منطق و استدلال آورد، اما نه مجال نوشتن آن باقی میماند و نه مجال خواندنشان. به همین مقدار بسنده میکنیم و وجدان بیدار مخاطبان را به داوری فرا میخوانیم. نکته آخر اینکه گفتهاند: «قلم دست تو مثل بمب اتم است در دست داعش» شاید همین جاها مصداق پیدا کند؛ جاهایی که عدهای بدون هویت روشن با کوبیدن بر طبل احساسات و هیجانات کور و بیمنطق، مردم را به جان هم میاندازند و سودش را میبرند. با داعشیان قلم که این روزها در همه جا، در کانالهای تلگرامی استقلال و پرسپولیس و تراکتورسازی، در توییتر و اینستاگرام، همه جامعه را در تمام ابعاد به ستوه آوردهاند حرفی نیست؛ سخن اصلی با آنانی است که در اثر تکرار این دروغها ممکن است تحتتأثیر قرار بگیرند و باور کنند که بدون منطق هم میشود بحث کرد، پیروز شد و دنیای بهتری ساخت. آن دو تای اول شاید در دنیای توهمات مقدور باشد، اما این آخری غیرممکن است، غیرممکن.
«همشهری» پرسپولیسی است یا استقلالی؟
در همینه زمینه :