با مادر و پسری که از راه پرورش گل و گیاه کسب درآمد میکنند
شهر و محله را زیباتر می خواهیم
فاطمه عسگری نیا|خبرنگار
منطقه 10
انتهای خیابان کمیل خانهای قدیمی اما با صفا هست که راه پلههای آراسته به گلدانهای آپارتمانیاش حکایت از عشق و علاقه اهالی خانه به گل و گیاه دارد. «سجاد اشراقی» و «اعظم صمدی» پسر و مادری هستند که عشق و علاقهشان به گل و گیاه در منطقه 10 زبانزد است. سجاد پسر 14 سالهای است که با اصرار و پافشاری در خرید گلدانهای کوچک آن هم با پولهای توجیبی، مادر را مجاب کرده که در آپارتمان قدیمی و کوچکشان کار نگهداری و پرورش گلهای زینتی را آغاز کند. تا جایی که امروز او از همین محل به کسب درآمد رسیده است. مهمان خانه باصفای این خانواده شدیم.
در هر گوشه خانه که نور خورشید راه نفوذی پیدا کرده گلدانهای اعظم خانم طنازی میکنند. گلهایی که برای او حکم بچههایش را دارند، مخصوصاً بنفشههای آفریقایی، به خاطر همین به قول خودش مثل تخم چشمش از آنها مراقبت میکند. علاقهاش به گل و گیاه بر میگردد به دوران نوجوانی و زندگی در شهرستان؛ «حدود 30 سال پیش در گلپایگان زندگی میکردیم. آن وقتها من در باغچه خانه پدری سبزی میکاشتم. وقتی بعد از ازدواج راهی پایتخت شدم زندگی آپارتماننشینی مرا از این حال و هوا دور کرد تا اینکه با اصرار و پافشاری پسر کوچکم دوباره کار پرورش گل را شروع کردم.» مادر سجاد میگوید: «علاقه ما به گل و گیاه زمانی بیشتر شد که توانستم در دورههای آموزشی مرکز تحقیقات آموزش و مشاوره فضای سبز شهرداری منطقه 10 در بوستان رضوان شرکت کنم. آموزشهای اصولی این مرکز باعث شد تا کار پرورش گل و گیاهان زینتی و آپارتمانی را علمیتر جلو ببرم.» اعظم خانم در حالی که محوطه گلخانه خود در بالکن کوچک خانهاش را نشانمان میدهد و میگوید: «در سایه این آموزشها امروز من در کنار پرورش گل و گیاهان زینتی کار کشت پیاز، سیر و حتی زعفران را هم در خانه آغاز کردهام.» این بانوی زیستمحیطی منطقه 10 میافزاید: «خیلی از بانوان محله از کلاسهای آموزشی مرکز تحقیقات و آموزش و مشاوره فضای سبز اطلاع ندارند اما من در هر برخورد با بانوان این مرکز و خدمات را معرفی میکنم ضمن اینکه از اشتراک گذاشتن اطلاعات خودم درباره پرورش گل و گیاه بین شهروندان کوتاهی نمیکنم. چراکه معتقدم آشتی مردم شهر با فضای سبز هم روحیه آنها را بهتر میکند هم شهر و خانههایمان را زیباتر خواهد کرد.»
آموزش به زنان سرپرست خانوار
اعظم خانم صمدی که این روزها بزرگترین آرزویش داشتن یک گلخانه کوچک برای پرورش و عرضه گلهای تکثیریافتهاش هست میگوید که اگر شهرداری منطقه در واگذاری فضایی برای آموزش و کارآفرینی برای زنان سرپرست خانوار با او در حوزه پرورش و تکثیر گل و گیاهان زینتی همراهی کند میتواند فرصت کارآفرینی خوبی را در این بخش ایجاد کند.
همسایهها هم بینصیب نیستند
امروز به همان اندازه که قوم و خویش خانواده اشراقی از گلدانهای زیبای پرورش یافته به دست این مادر و پسر بهرهمند هستند دوستان و همسایهها در محله هم از این نعمت بهرهمند هستند. همسایههایی که با فراگیری نکتههای آموزشی پیرامون پرورش گلهای آپارتمانی از اعظم خانم میکوشند تا فضای خانه و شهر خود را زیباتر کنند. خانم بختیاری همسایه این خانواده میگوید: «علاقه این مادر و پسر به گل و گیاه باعث شد تا من هم به این کار علاقهمند شوم و این علاقهمندی تأثیر بسزایی در روحیهام داشته است.» مصداق حرفهای خانم بختیاری هم گل و گیاهان زیبایی است که او در ورودی خانهاش قرار داده است.
با پول تو جیبیام فقط گل میخرم
«سجاد اشراقی» پسر کوچک خانواده است کسی که با اصرار و پافشاریهایش در خرید گلدانهای ریز و درشت گل، مادر را وادار به نگهداری و پرورش گلهای زینتی کرد. او پولهای تو جیبیاش را صرف خرید گل و گلدان و ماهی میکند. سجاد میگوید: «من عاشق گل و گیاه هستم به خاطر همین زندگی در پایتخت را دوست ندارم و یکی از بزرگترین آرزوهایم زندگی در شهرستان است.» سجاد ادامه میدهد: «تمام پولهای تو جیبیام را صرف خرید گل میکنم آنقدر به مراکز عرضه و فروش گل رفتهام که کاسبان جزو رفقا و دوستانم شدهاند. آنها حتی وقتی پول ندارم نسیه گلدان میدهند تا بعد از فروش پولشان را برگردانم.» سجاد یکی از شرکتکنندگان پر و پا قرص دورههای آموزشی مرکز تحقیقات، آموزش و مشاوره فضای سبز شهرداری منطقه 10 است: «من تنها نوجوان شرکتکننده در این دورههای آموزشی هستم و مسئولان مرکز هم خیلی از این حضور استقبال کردهاند.» سهراه کمیل و سلسبیل محل بساط گلفروشی سجاد است جایی که او گلدانهای تکثیر شده توسط مادرش را بین اهالی محله سلسبیل جنوبی به فروش میرساند. درست است سجاد علاقهای به فوتبال ندارد اما نامش در میان برگزیدگان تنیس روی میز منطقه میدرخشد. او این ورزش را در سایه علاقهاش به گل و گیاه ادامه داده است: «هر وقت برای شرکت در دورههای آموزشی مرکز تحقیقات به پارک رضوان میرفتم سعی میکردم با بچههای هممحلهای کمی هم تنیس روی میز بازی کنم و کمکم به این ورزش علاقهمند شدم.»