مأموریت بدون حکم وزیر سابق
برقراری ارتباط مردم با دولت
ساماندهی گفتوگوی اجتماعی ماموریتی است که از 2 ماه گذشته توسط رئیسجمهور به علی ربیعی محول شده است و او را بر آن داشته تا با فراهم آوردن بستری پشتوانه اجتماعی حسن روحانی، نخبگان و جریانات سیاسی را که علم حمایت از او را در 2 انتخابات گذشته در دست داشتند در کنار دولت تدبیر و امید نگه دارد.
دیروز در پایان مراسم تودیع و معارفه وزرای جدید و سابق کار، که از خدمات 5ساله علی ربیعی در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تقدیر شد، او در جمع خبرنگاران از نقش جدیدش در دولت دوازدهم سخن به میان آورد و گفت: به آقای روحانی برای ساماندهی گفتوگوی اجتماعی قول دادم تا کاری بدون پست و بدون حکم انجام دهم.
گفتوگوی اجتماعی قرار است محور شکلگیری مثلثی باشد که پشتوانه اجتماعی روحانی و اصلاحات که در سازماندهی آنها در کارزار انتخابات نقشآفرینی کردند را با بدنه دولت روحانی در کنار هم قرار دهد تا هم خواستههای مردم و اصلاحات بیواسطه به گوش دولت برسد و هم تلاشهای دولت برای تحقق مطالبات مردمی بیواسطه به جامعه منتقل شود.
ربیعی پیشتر- دوم آبانماه - در اینباره به همشهری گفته بود که ایده ساماندهی گفتوگوی اجتماعی را قبلا برای روحانی نوشته بودم و درخواستم این بود که وزارتخانههای مختلف صنوف و اتحادیهها و ذینفعان آن وزارتخانهها بهنحوی به گفتوگو بنشینند و بهنحوی در حقیقت، مشکلات را به مشارکت بگذارند و مشارکت آنها را برای حل مسائل بطلبند و صدای جامعه مدنی در دولت بیشتر منعکس شود اما بعد از وزارتم این نامه را به زبان دیگری به روحانی نوشتم و او موافقت کرد این کار سامان پیدا کند.
به زعم ربیعی، ما باید جنبش عظیمی برای راهانداختن گروههای اجتماعی میانجی در کشور تدارک ببینیم و گفتوگو را از همین جاها به بدنه مردم ببریم وگرنه گفتوگوی ساخت قدرت با مردم، گفتوگوی رادیو و تلویزیونی خواهد بود؛ گفتوگویی که یکطرفه صورت میگیرد.
البته این نخستین باری نیست که ماموریت جدید ربیعی در دولت خبری میشود؛ پیشتر نیز او بهعنوان برگزارکننده نشست رئیسجمهور با جامعهشناسان و فعالان سیاسی در شهریورماه گذشته و نشست روحانی با اقتصاددانها که در اواخر مهرماهی که گذشت برگزار شد، موردتوجه رسانهها قرار گرفته بود و گمانهزنیهای بسیاری حول آن مطرح شده بود.
درددلها و کنایههای معنادار ربیعی
سخنان ربیعی در مراسم تودیعش هم قابل توجه بود؛ هرچند از لحن و سبک سخنوریاش برمیآمد که بیتکلف و غیررسمی سخن میگوید چنانچه دقایقی بعد از پایان مراسم در جمع خبرنگاران گفت:در این جلسه درددل کردم و از ذینفعان من غیرحق سخن گفتم. سخنان بیپرده او اما گاه با طعنه و کنایههایی همراه بود که نشان میداد، همچنان از ماجرای خروجش از وزارت کار و استیضاح توسط مجلسیها دل پری دارد. وزیر سابق رفاه با بیان اینکه این 5 سال زود گذشت سخنانش را آغاز کرد و گفت: خوشحالم که با جهانگیری آمدم و با جهانگیری هم میروم. او سنگ زیرین است و دوران تلخی را میگذراند و با سختی کار میکند و سرمایه اجتماعیاش را به میدان آورده است. در اوضاع پر از شایعه، تهمت و افترازدن و له کردن و هل دادن آنها که بمانند و بایستند، بسیار ارزشمند هستند.
او ادامه داد: یکی پرسید آقای خاتمی چه کرده که او را دوست داری؟ گفتم: بهخاطر کارهایی که نکرده او را دوست دارم. گاهی اوقات فقدان برخی آدمها اندازهگیری نمیشود. شهیدان بهشتی و مطهری رفتند و قابل اندازهگیری نبودند.
در بین همه گلایهها و مزاحهایش ربیعی اما تمام قد از روحانی و دولتش دفاع کرد و با بیان اینکه اگر امروز صحنه انتخابات سال ۹۲ باشد باز به روحانی رأی میدهم، گفت: بخشی از این دولت بودم و اشکالات زیاد در کارمان بود و هست، گاهی اوقات تصمیمات خوبی نگرفتیم، ولی قصد و نیت بدی نداشتیم و دلمان میخواست وضع زندگی مردم بهتر شود و هرچه در چنته داشتیم گذاشتیم.
وی با بیان اینکه معتقدم حتما از این شرایط عبور میکنیم، افزود: حتما این کشتی به ساحل آرامش خواهد رسید.ربیعی ادامه داد: از آمدن شریعتمداری که رفیق ۴۰ سالهام است، خوشحالم. در دوران جنگ ما در صف بودیم و وی در ستاد. دوستی ما ۴۰ ساله است و خوشحالم که او آمد و نمیتواند بگوید وزیر قبلی کار را خراب کرده است.
به گزارش ایسنا، ربیعی خطاب به شریعتمداری افزود: معمولا مدیران جدید چند پاکت باز میکنند؛ پاکت اول اینکه میگوید 6ماه باید بررسی کنم، پاکت دوم آنکه مدیر قبلی گند زده و باید آن را پاک کنم و پاکت سوم اینکه میگویند مدتی بمان و برو. خب آقای شریعتمداری هیچ کدام را نمیتواند باز کند و آش کشک خالهاش است. من هم آش کشک خالهات هستم.
مصائب یک وزیر
ربیعی خطاب به شریعتمداری گفت: نوشتن «زنده باد استیضاح» تمام شود کتاب «مصایب یک وزیر» را بهدست میگیرم. امان از ذینفعان من غیرحق که میتازانند. آنها ایدئولوژی مینویسند و امضا جمع میکنند. از خداوند برایت آرزوی مقاومت میکنم که منافع کارگران حفظ شود؛ من با فروش مخالف نبودم اما با فروشی که تاراج باشد، مخالفت کردم. باید سرمایهگذاری جدید انجام دهیم.