چوپانهای دروغگو شگرد تازهای برای سرکیسه کردن طعمههایشان در پیش گرفتهاند
سرقت 70هزار دلاری با سکههای خیالی
«سلام. من چوپانم و در ذمین کشاورظی سکه پیدا کردم و اسطخاره کردم و شماره شما آمد...» شاید شما هم تا حالا این پیامک نخنما و پر از غلط املایی چوپانهای دروغگو را دریافت کرده باشید. پیامکی که در حقیقت دامی برای سرکیسه کردن و کلاهبرداری از افراد زودباوری است که تصور میکردند با خرید سکههای عتیقه چوپان، حتما به سودی هنگفت میرسند. اما حالا که به لطف رسانهها همه از این شگرد چوپانهای دروغگو باخبر شدهاند، آنها از ترفند تازهای برای فریب طعمههایشان استفاده میکنند. مثل 2مجرم سابقهدار که در شبکههای اجتماعی طعمههایشان را شناسایی میکردند و به بهانه فروش سکه آنها را سرکیسه میکردند.
به گزارش همشهری، ماجرا از این قرار است که مدتی قبل مردی با حضور در شعبه اول دادسرای ویژه سرقت خبر از دزدی مسلحانه 70هزار دلاری داد. او به قاضی نصرتی گفت: روز اول مهر با همسرم از مهمانی به خانه برمیگشتیم که در بین راه با مردی به نام علی آشنا شدیم. او مدعی بود که اهل شمال کشور است و میگفت بهخاطر بیماری همسرش ناچار شده تمامی اموالش را بفروشد. دلم به حالش سوخت و تصمیم گرفتم به وی کمک کنم. از آن روز به بعد علی چندبار به من زنگ زد و حتی یکبار به همراه فردی که میگفت دامادش است به خانهام آمد. او مدعی بود که در زمین کشاورزیاش مقداری سکه پیدا کرده که عتیقه است و میخواهد آنها را بفروشد اما به کسی اعتماد ندارد؛ حتی یک نمونه از سکهها را با خود آورد تا به من نشان بدهد.
وی ادامه داد: تصمیم گرفتم بهخاطر تأمین هزینههای درمان همسرش سکهها را که زیر قیمت میفروخت از او بخرم. به این ترتیب با او قرار گذاشتم تا همه سکههای عتیقه را با خودش بیاورد و او نیز خواست برای خرید سکهها به او دلار بدهم. چون قصد داشت همسرش را برای درمان به خارج از کشور ببرد. درنهایت 22مهرماه مبلغ 70هزار دلار تهیه کردم و با علی در محوطه پایانه مسافربری غرب تهران قرار گذاشتم. او به همراه فرد دیگری در محل حاضر شد و با هم به جایی خلوت رفتیم اما آنها در آنجا با تهدید اسلحه همه دلارهای مرا سرقت کردند و فراری شدند.
دستگیری
با این شکایت، گروهی از کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی تهران با دستور قاضی پرونده تحقیقات برای دستگیری دزدان مسلح را شروع کردند. اقدامات اطلاعاتی نشان میداد که سارقان پس از سرقت به شهرهای شمالی کشور گریخته و مرتب از یک شهر به شهری دیگر میروند. درحالیکه آنها مدام در حال تغییر دادن مخفیگاه خود بودند درنهایت مأموران موفق شدند آخرین مخفیگاه آنها را در یک خانه استیجاری شناسایی و سارقان را دستگیر کنند. متهمان در بازجوییهای اولیه با تهدید اعتراف کردند و در ادامه 5 نفر دیگر هم با مراجعه به اداره آگاهی از آنها به جرم سرقت با این شگرد و شگرد بدلاندازی شکایت کردند. به گفته سرهنگ علی ولیپور گودرزی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران، تحقیقات از متهمان ادامه دارد و شاکیان احتمالی میتوانند برای شناسایی آنها به اداره یکم پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند.
تبلیغ در کانالهای تلگرامی
2متهم این پرونده 55 و 45ساله هستند و هر دو پیش از این یکبار به همین شگرد یعنی فروش سکههای عتیقه قلابی دستگیر شده و به زندان رفتهاند. آنها میگویند که قبلا با فرستادن پیامک و در نقش چوپان طعمههایشان را فریب میدادند اما تصمیم گرفتند نقشهشان را عوض کنند. متهمان که تیمور و علی نام دارند در گفتوگو با همشهری از جزئیات نقشهشان میگویند.
چه شد که پس از آزادی دوباره نقشه خلاف کشیدید؟
تیمور: من متأهلم و 2دختر دارم. شغل اصلیام آرایشگری است و اهل تهران نیستم. پس از آزادی از زندان بدهی بالا آوردم. به همین دلیل وقتی علی پیشنهاد سرقت داد پذیرفتم. میخواستم با پول دزدی بدهیام را بپردازم.
پس پیشنهاد سرقت را علی مطرح کرد؟
علی: من نقشه سرقت را طراحی کردم چون بیمار شدم و نمیتوانستم خرج زندگیم را تأمین کنم. پیش از این نجاری میکردم اما سالها قبل ناچار شدم بهخاطر مریضی، نجاری را کنار بگذارم. در پرونده قبلی به 4سال زندان و رد مال محکوم شدم. اما پسرم در سیل شمال کشور فوت شد و من با سپردن وثیقه از زندان مرخصی گرفتم تا در مراسم تشییع جنازه پسرم شرکت کنم. بعد از آن فراری شدم و دیگر به زندان برنگشتم. بعد از مدتی هم تصمیم گرفتم دوباره سرقت را شروع کنم و این بار سراغ تیمور رفتم. این بار به جای پیامک در تلگرام تبلیغ میکردیم و میگفتیم در زمین کشاورزی سکه قدیمی پیدا کردهایم. با شاکی پرونده هم از طریق تلگرام آشنا شدم نه حضوری. حتی موقع سرقت اسلحه هم نداشتیم.
روز سرقت شاکی تنها بود؟
علی: آن روز شاکی به همراه برادر و همسرش به محل قرار آمد. پیش از این به شاکی گفته بودم پول سکهها را به دلار تبدیل کند چون برای تأمین هزینه بیماری همسرم میخواهم او را به خارج از کشور ببرم. اما در محل قرار با تهدید دلارها را از او گرفتیم و فراری شدیم.