دکتر حسین آخانی/ استاد دانشگاه تهران:
من صبح که سر کار میروم انتهای خیابان گیشا منتظر ماشین میایستم. هنوز پایم به سر خیابان نرسیده بوق بوق مسافرکشها شروع میشود. من سعی میکنم که سوار خودروهای مسافرکش نشوم، به این دلیل که حضور آنها را در شهر عامل ترافیک، آلودگی و همچنین آسیب به اقتصاد میدانم. اسنپ و سرویسهای مشابه هم تک سرنشینی را ترویج داده و عاملی است برای تشدید ترافیک و آلودگی، آن هم توسط کسانی که خودروهای کم کیفیت و اغلب دودزا دارند.
این روزها که بهدلیل وارونگی، تهران و شهرهای کشور یکی پس از دیگری در معرض شدیدترین آلودگی هستند، دولت باید برای حل مشکل آلودگی برنامه جدی داشته باشد و با شفافیت مردم را برای حل مشکل آلودگی همراه کند. سیاسی کردن قیمت بنزین و سوءاستفاده جناحی از اعتراضات اخیر در این خصوص بدترین اشتباهی است که دودش به چشم کل نظام و مردم ایران میرود.
تصمیم کمیسیون کمیته تلفیق بودجه- پایین نگهداشتن قیمت بنزین- اصلا به نفع کشور نیست. درست است که اعتراضات اخیر فضا را تحتالشعاع قرار داده است، ولی نمایندگان باید توجه داشته باشند تصمیمات نادرست، کشور را فقیرتر و ناتوانتر میکند و راه اعتراضات آینده را مسدود نمیکند. فراموش نکنیم که اعتراضات اخیر فقط معیشتی نبود. مردم از اوضاع محیطزیست، انحصار فرصتهای کاری و مدیریتی در دست اندکی ناراضیاند.
متأسفانه دولتهای قبل و لابی خودروسازی داخلی همیشه سعی در پایین نگهداشتن قیمت بنزین داشته است. بنزین 100تومانی مردم را به مصرف بنزین معتاد کرده است و کسی هم که معتاد شد طبعا با بالا رفتن قیمت دست از اعتیاد خود برنمیدارد. با این حال بنزین 1000تومانی در کشور هم در مقایسه با قیمت سایر کالاهای ضروری بسیار ارزان و با توجه به نرخ تورم هرگز آهنگ رشد موزونی نداشته و پر شدن خیابانها با خودرو، خود دلیل همین سیاست است.
اینکه ایران یکی از پرمصرفترین و شهرهای آن از آلودهترین شهرهای جهان است ناشی از ناتوانی دولتها در مبارزه با این اعتیاد خطرناک است که مانند هر ماده مخدری منافع سرشاری برای قاچاقچیان و عوامل توزیعکننده آن دارد. همین بخشنامه اخیر وزارت صنعت و معدن در افزایش 11برابری تعرفه خودروهای هیبریدی از جنس منافع همان اعتیاد مزمن و خطرناک است که مشابه رفتار قاچاقچیان موادمخدر برای سود خود هیچ مرز اخلاقی نمیشناسد.
زمانی که این مطلب را مینویسم برای سفر علمی به شهرادینبورگ اسکاتلند(انگلیس) آمدهام. کشور انگلیس قدیمیترین صنعت نفت جهان را دارد و تاریخ کشف نفت در ایران با این کشور گره خورده است. اما در همین انگلیس خیابانها پر است از اتوبوس، شبیه اتوبوسهای دوطبقهای که 40-30سال پیش مشابه آنها در تهران بود. با این تفاوت که این اتوبوسها به روز و دوستدار محیطزیستاند. در این کشور حداقل 3عامل باعث میشود که مردم از وسیله نقلیه شخصی کم استفاده کنند یا هرگز استفاده نکنند:
1- داشتن سیستم بسیار کارآمد حملونقل عمومی که شبانهروز در دسترس همه مردم است.
2- بالا بودن قیمت بنزین که هماکنون به ازای هر لیتر 2/1پوند (حدود 7000هزار تومان) است.
3- محدودیتهای بسیار شدید از نظر پارکینگ و قیمت بسیار بالای آن که گاهی برای یک ساعت پارکینگ در فرودگاه هیتروی لندن باید 10تا 30پوند و برای یک شبانهروز 25تا 90پوند بپردازید. مجموعه این عوامل باعث شده است که افراد فقط در مواقع بسیار ضروری (مثلا جابهجایی وسیله یا بیماری) از خودروی شخصی استفاده کنند. استفاده از دوچرخه هم یکی از رایجترین راههای جابهجایی است که علاوه بر پاکی، برای حفظ سلامت مردم بسیار مفید است.
راهحل: برای حفظ محیطزیست باید بنزین و گازوئیل را گران کرد، منتهی این گرانی نباید در بندهای دیگر بودجه به جیب دیگرانی برود که سالهاست چون چاله سیاه، بودجه را میمکند و کاری برای مردم نمیکنند. برای نمونه پروژههای نجومی سدسازی و انتقال آب، درآمدهای ملی را صرف ویرانی ساختار هیدرولوژیک کشور کردند، منازعات قومی و استانی را تشدید کردند، شهرها را گسترش دادند و ارمغانی جز تبخیر آب، خشکی تالابها و گسترش ریزگرد نداشتند. پیشنهاد میشود با فرمول زیر با کمک کارتهای بنزین قیمت بهصورت پلکانی و منطقهای افزایش یابد و درآمد آن مستقیما به سود مردم و محیطزیست صرف شود: 20لیتر اول هر کس همان قیمت 1000تومان باشد.
بیش از 20لیتر در تهران قیمت سطح1 (2000تومان) و سایر مراکز استان سطح 2 (1500تومان) و سایر مناطق کشور سطح 3(1200تومان) اعمال شود. در بین راه هم متوسط قیمت 1500تومان باشد. این باعث میشود که کسانی که کمترین استفاده از خودرو را دارند همچنان بنزین ارزان دریافت کنند ولی کسانی که مصرف بالا دارند و در شهرهای بزرگ هستند پول بیشتری بپردازند. درآمد افزایش قیمت بنزین در همه شهرها، فقط- تأکید میکنم فقط-صرف گسترش حملونقل عمومی شود.
برای نمونه در شهر تهران درصورت افزایش 500تومان به قیمت بنزین با مصرف 12میلیون لیتر روزانه بنزین، 6میلیارد تومان درآمد ایجاد میشود که با آن میتوان طی یک سال 2555 اتوبوس باکیفیت و دوستدار محیطزیست و 3-2برابر آن مینیبوس به ناوگان حملونقل عمومی اضافه کرد. این باعث میشود که طی 3-2سال مشکل حملونقل عمومی در تهران و دیگر کلانشهرها حل شود و منابع درآمدی جدید و حتی فرصتهای شغلی جدیدی ایجاد شود.
عدمتلف شدن وقت و حفظ سلامت مردم، خود موتور محرکی است برای ساختن ایرانی آزاد و آباد. شهروندان و مدیرانی که به استفاده از بنزین اعتیاد دارند هرگز نمیتوانند سالم فکر کنند و آنها همان اشتباهاتی را میکنند که تا به حال انجام دادهاند. آنها باعث گسترش نارضایتی در کشور و تضعیف اقتصاد خواهند بود.