پرفروشترین فیلمهای چند سال اخیر، چقدرهزینه کردند و چقدر فروش داشتند؟
پولسازی روی پرده نقرهای
عیسی محمدی
فیلمهای سینمایی را بیشتر باید صنعتهنر بدانیم تا هنر محض؛ به یک کارگاه میماند که در آن، ایدهای و نقشهای هست و محصولی تولید میشود و باید خروجی داشته باشد و این خروجی هم غالباً باید به فروش برسد و همه دوستش داشته باشند و حاضر باشند که برای دیدن و ملاقاتش پول خرج کنند. اینها شما را یاد چیزی نمیاندازد؟ بله، یاد کارخانه؛ یاد خط تولید؛ یاد یک کارگاه. حالا مدام بگویید که نه، فیلم سینمایی را با این چیزها چه کار اما با همه این احوالات در صنعتهنربودنش که شکی نباید کرد، درست؟ و صنعت یک پایش، فروش و تولید و سود و زیان و چرتکهانداختن است. فیلمهای سینمایی نیز یکی از جنبههای موفقیتشان بر میگردد به اینکه چقدر میتوانند هزینههای تولید خودشان را برگردانند و چقدر سود کنند. این قاعده، جهانشمول است و حتی شامل بهترین کارگردانها هم میشود؛ هرچند بخواهید با بهترین بهانهها آنها را از این امر و این قاعده منزه بدانید. کوتاه سخن اینکه هر فیلمی ساخته میشود تا دیده بشود، تا برای دیدنش پول خرج شود، تا انباشت این پولها هزینه ابتدایی را تأمین کند و حتی منجر به سود شود و در بهترین حالت سینمایی، صرف فیلم سینمایی بعدی شود و چرخ سینما بچرخد. با همین اعداد و ارقام است که خیلیها، فیلمهای پرفروش را سبک و سنگین میکنند. و اما اگر بخواهیم بحثمان را محدودتر کرده تا راحتتر صحبت کنیم، باید بپرسیم که فیلمهای پرفروش دهه90 ما کدامها هستند؟ چه هزینهکردهایی داشتهاند و چقدر فروش؟ لاجرم چقدر سود؟ بد نیست به جای کلیات، کمی جزئیتر درباره این فیلمها بحث کنیم تا ببینیم چرخ سینما، چطور میچرخد.
1397
«هزارپا»/ ابوالحسن داوودی
فروش: 36میلیارد تومان
یکی از فیلمهایی که برای سینماداران و سینمای ایران بسیار خوشیمن بود، همین هزارپا بود. ابوالحسن داوودی البته کارگردانی است که فیلمهای پرفروش دیگری را هم در کارنامهاش داشته است؛ از قبیل «سفر جادویی» و «نان و عشق و موتور هزار». بازیگران اصلی فیلم نیز رضا عطاران و جواد عزتی بودند؛ بازیگرانی که هر یک به تنهایی، جزو پولسازترین آکتورهای سینمای ایران طی سالهای اخیر محسوب میشوند. جالب اینکه ژانر اصلی این دو نیز کمدی است. این فیلم 122دقیقهای را پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران میدانند؛ البته در این ادعا کمی باید تردید و تأمل کرد ولی طرفدارانش معتقدند که فیلم با 4 میلیون بیننده، قطعاً به این رکورد دست یافته است. اما به هر حال هزارپا در کمتر از 2 ماه، 30میلیارد تومان را رد کرد تا حسابی رکوردشکن باشد. و اما بعد، هزینه ساخت این فیلم؛ فعلاً که در فضای مجازی اخباری دال بر هزینهکرد ساخت آن منتشر نشده است. اما مواردی قابل حدسزدن هستند، ازجمله حقالزحمه 2بازیگر پولساز این اثر سینمایی که مابین 1.5 تا2میلیارد تومان از این فیلم سهم بردهاند. حالا یکی از آنها سهمش را دستبهنقد و تحت عنوان قرارداد اولیه گرفته و دیگری بخشی از آن را ابتدا و بخشی دیگر را در قالب درصدی از سود نهایی فیلم گرفته است. از سوی دیگر، چون فیلم در سال گذشته ساخته شده است، هزینهکرد ساخت آن پایینتر بوده؛ چرا که خبری از دلارهای گران و نابسامانیهای فعلی اقتصادی نبوده است. خود فیلم نیز چندان نیازمند به دکور یا صحنهسازی یا... خاصی نداشته است. با عطف به همه این موارد، میتوان هزینهکرد اولیه ساخت فیلم را مابین 3 تا 4میلیارد تومان تخمین زد. 36میلیارد فروش و 4-3 میلیارد تومان هزینه ساخت؟ ظاهراً که سود خوبی نصیب تهیهکننده شده است.
1396
«نهنگ عنبر2: سلکشن رویا»/ سامان مقدم
فروش: 21میلیارد تومان
نهنگ عنبر2: سلکشن رویا نیز از آن دست فیلمهایی بود که حسابی همه را غافلگیر کرد. فیلم، جز رضا عطاران و شباهت آن به نسخه اول فیلم نهنگ عنبر، چیز دیگری نداشت. حتی قصه و چفت و بست درست و حسابی سینمایی هم نداشت. واقعاً چرا چنین فیلمی، باید به چنین رقمی از فروش میرسید؟ هنوز هم کسی نمیداند؛ باید این فروش 21میلیارد تومانی را بهحساب قواعد پیشبینیناپذیر سینمای ایران بگذاریم. به هر حال، این فیلم سامان مقدم، قابل پیشبینی است که از حیث هزینه ساخت، یک فیلم متوسط حساب میشود. با توجه به اینکه در روزگار ماقبل تغییرات منفی اقتصادی در ایران هم ساخته شد، بیشترین هزینه صرف شده برای آن را میتوانیم 1.5میلیارد تومان درنظر بگیریم. اما در اینجا یک تبصره وجود دارد که باعث میشود هزینه ساخت این فیلم را کمی از یک فیلم متوسط بالاتر بدانیم؛ حضور رضا عطاران، مهناز افشار، ویشکا آسایش و حسام نوابصفوی. 2 بازیگر اول البته جزو آکتورهای گرانقیمت هستند و 2 بازیگر دیگر نیز، جزو ارزانقیمتها نبوده و طبعاً باید پول خوبی گرفته باشند. اگر شایعات دریافت نیممیلیاردی رضا عطاران برای فیلمهای سالهای قبل را جدی بگیریم، دستکم باید مابین800 میلیون تا یکمیلیارد تومان پول برای بازیگران این اثر سینمایی کنار بگذاریم. پس با کمی ارفاق، میتوانیم هزینه ساخت این فیلم را 2 و در بهترین حالت، 5/2 میلیارد تومان بدانیم.
1394-1395
«من سالوادور نیستم»/ منوچهر هادی
فروش: 14.5میلیارد تومان
برخلاف سینمای هالیوود، البته وضعیت هزینهکردها در ایران چندان شفاف نیست و بنا به دلایلی، تهیهکنندگان و سرمایهگذاران ترجیح میدهند در این مورد چندان صحبت نکنند. بخشی از اطلاعات موجود در این زمینه را حدس و گمانها و بخشی دیگر را مصاحبههای گاه و بیگاه تهیهکنندگان و پخشکنندگان تشکیل میدهد؛ امری که بهنظر میرسد برای ابراز موفقیت فروش یک فیلم است تا روشنگری مالی. به همین دلیل ما ناچاریم درباره فیلمهایی که غالباً اطلاعاتی دربارهشان وجود دارد، صحبت کنیم. یکی دیگر از این فیلمها، باز هم با هنرنمایی رضا عطاران، این بازیگر واقعاً پولساز سینمای ایران و نیز کارگردانی منوچهر هادی شکل گرفته است؛ با نام من سالوادور نیستم. البته کسی حدس نمیزد که چنین اثری، با چنان موفقیتی روبهرو شود و از فروش 14.5میلیارد تومانی آن، همه حسابی جا خوردند. فیلم البته در سال 94، پرفروشترین نشد، با این تفسیر که از پنجم اسفندماه این سال اکران خودش را آغاز کرد. ولی با همه این احوالات، اگر فروش 14.5میلیارد تومانی این اثر را حساب کنیم، میتوانیم آن را جزو پرفروشترینهای سال 95 بدانیم. منوچهر هادی، کارگردانی که این روزها سریال «دلدادگان» او هم با آن پایانبندی خودش حسابی بحثبرانگیز شده، اعلام کرده بود که هزینه ساخت این فیلم 1.5 میلیارد تومان بوده است! با یک حساب سرانگشتی، این فیلم توانسته 10برابر هزینه تولید خودش را برگرداند؛ هرچند همه این فروش نصیب تهیهکننده نمیشود. به واقع از این فروش، باید 35تا 40درصد را سهم تهیهکننده، 50درصد را سهم سینمادارها و باقی را سهم مالیات و تبلیغات و حق پخش و امثالهم بدانیم. ضمن اینکه از سهم تهیهکننده نیز باید هزینهکرد ساخت را کم کنید تا به سود نهایی برسید. برای سال 94و 95، سود 4 الی 4.5 میلیاردی تهیهکننده را باید قابلتوجه بدانیم. من سالوادور نیستم هادی، البته کمی بدشانسی آورد که بین دو فیلم «محمد رسولالله» و «فروشنده» مجیدی و فرهادی، در سالهای 94و 95 پخش شد؛ وگرنه به راحتی میتوانست پرفروشترین فیلم سالی که پخش شد، بشود.
1394
«محمد رسولالله»/ مجید مجیدی
فروش: 15میلیارد تومان
البته فیلم محمد رسولالله مجید مجیدی، فروش خوب 15میلیارد تومانی داخلی و خارجی را یدک میکشد؛ برای یک فیلم چنین رقمی، عالی است. اما حواشی ایجادشده اطراف این فیلم، به هزینههای صرف شده برای ساخت آن بر میگردد. در ابتدا برای این هزینهکرد، گمانهزنیهای مختلفی شد. تا اینکه اعلام شد در مجموع 110میلیارد تومان هزینهکرد ساخت این فیلم بوده است. از این مقدار، 62میلیارد تومان هزینه عوامل آن بوده و نیز 33میلیارد تومان هم هزینه ساخت شهرک سینمایی آن در آزادراه تهران-قم که در آن بخشهایی از مکه بازسازی شد. 9میلیارد تومان نیز هزینه تجهیزات این اثر سینمایی شده است. جالب است بدانید که شهرک سینمایی شکل گرفته در این اثر، سهبعدی و 360درجه بوده و برای نخستین بار چنین شهرکی با چنین ابعادی ساخته شده است. زمینی که دکور این فیلم در آن شکل گرفته نیز توسط شرکت سرمایهگذار خریداری شده است تا این شهرک سینمایی بعدها، قابلیت استفاده مجدد داشته و توسط دیگران مصادره به مطلوب نشود. با حساب سرانگشتی هزینهکرد و فروش، باید این اثر سینمایی پرفروش را یک شکست تجاری-سینمایی بدانیم؛ هرچند تفسیرها و نگاههای دیگری هم در این زمینه وجود دارد.
1393
«شهر موشها2»/ مرضیه برومند
فروش: 15میلیارد تومان
همه ما از شهر موشها در دهه 60 خاطرات زیادی داریم اما در سال 93شمسی نیز نسخهای از این شهر موشهای نوستالژیک ساخته شد تا تبدیل به پرفروشترین فیلم همان سال بشود. مرضیه برومند در این فیلم، به تهیهکنندگی منیژه حکمت و علی سرتیپی، از نویسندگی فرهاد توحیدی هم بهره برد. فروش این فیلم از 12.5 تا 15میلیارد تومان ذکر شده است که ما همان رقم حداکثری و اعلامی، یعنی 15میلیارد تومان را درنظر میگیریم. این فیلم سینمایی عروسکی موزیکال، البته سرمایهگذار بزرگی هم داشت تا بتواند هزینه 7میلیارد تومانی ساخت آن را تأمین کند؛ هزینهای که برای آن سال رقم بالایی محسوب میشد. در گروه صداپیشگان و گویندگان، اسمهای آشنایی چون لیلی رشیدی، نیما فلاح، سحر ولدبیگی، سیامک صفری، محمد بحرانی و... وجود داشت. بهنظر میرسد که هزینه چندانی صرف سوپراستارها، بهعنوان پرهزینهترین بخش ساخت یک فیلم پرفروش، نشد و بیشترین هزینه را دکورسازیهای فیلم بلعید. با همه این احوالات و حواشی ریز و درشت، ازجمله در اعلام هزینه و فروش، فروش شهر موشها 2 جالب بود؛ رقم 11میلیارد سینمایی و احتمالاً رقمهای دیگری برای پخشهای غیرسرگروه و پخش خانگی و... . علی سرتیپی، از تهیهکنندگان فیلم گفت که با این فروش 11میلیاردی سینماها، حتی هزینههای تولید هم تأمین نشده و فیلم با سینمای سرگروهش خداحافظی کرده است. او گفته بود که با عطف به هزینه 7میلیاردی فیلم، شهر موشها 2باید 15میلیارد تومان فروش میکرد. بد نیست بدانید که برای ساخت دکورهای فیلم، 9 ماه زمان صرف شده و 5سوله ساخته شد. 7ماه هم فیلمبرداری طول کشید که همه اینها هزینهبر بود. به عطف به نمایش دنبالهدار این فیلم در بخشی از سینماهای غیرسرگروه و نیز پخش خانگی، عدد 15میلیارد سرتیپی قاعدتاً باید تحقق یافته باشد.