• شنبه 1 دی 1403
  • السَّبْت 19 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 21
پنج شنبه 3 آبان 1397
کد مطلب : 35399
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/w5Zw
+
-

۱۸ سال قبل

درگذشت فریدون مشیری

مگر می‌توان از شعر معاصر صحبت کرد و یادی از شاعر معروف
 «بی تو، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم» نکرد، مگر می‌توان از شخصیت ادبی فریدون مشیری حرف زد و اشاره‌ای به راز ماندگاری اشعارش نکرد و از سادگی و نداشتن آرایه‌های خاقانی‌وار در شعرهایش نگفت. شاید راز فراموش نشدن شعرهایش در همین سادگی بود، شیرین، اما ساده و پرظرفیت. انگار بهترین واژه‌ها را استخدام می‌کرد تا احساساتش را در شعرها بیان کند. همین هم باعث می‌شد سروده‌هایش به راحتی راهی آهنگ‌ها شود. مشیری تنها شاعری بود که شعرش از دیرباز با موسیقی پیوند داشت و در آلبوم‌های موسیقی متعددی از شعرهای او استفاده شد. مشیری همچنان طرفدار دارد و اتفاقا هر روز هم به دوستداران شعرش اضافه می‌شود.  شاید بهتر است برای توصیف او سراغ بزرگان ادبیات این سرزمین برویم. عبدالحسین زرین‌کوب در باره شعر مشیری می‌نویسد:

«در طی سال‌ها شاعری، فریدون از میان هزاران فراز و نشیب روز، از میان هزاران شور و هیجان و رنج و درد هرروزینه آنچه را به روز تعلق دارد، به دست روزگاران می‌سپارد و به قلمرو افسانه‌های قرون روانه می‌کند. چهل سالی –بیش و کم – هست که او با همین زبان بی‌پیرایه خویش، واژه واژه با همزبانان خویش همدلی دارد…زبانی خوش‌آهنگ، گرم و دلنواز. خالی از پیچ و خم‌های بیان ادیبانه شاعران دانشگاه‌پرور و در همان حال خالی از تأثیر ترجمه‌های شتاب‌آمیز شعرهای آزمایشی نو راهان غرب.» ۱۸ سال قبل در چنین روزی بود که فریدون مشیری در سن 74 سالگی بر اثر بیماری، چشم از جهان فرو بست، او رفت اما برای ما «تشنه توفان»، «گناه دریا»، «نایافته»، «مروارید مهر»، «ابر و کوچه»، «آواز آن پرنده غمگین»، «از خاموشی»، «آه باران»، «تا صبح تابناک اهورایی»، «لحظه ها و احساس»،«دلاویزترین»، «زیبای جاودانه» و «ریشه در خاک» را به یادگار گذاشت.

بگذار سر به سینه من تا که بشنوی
آهنگ اشتیاق دلی دردمند را
شاید که بیش از این نپسندی به کار عشق
آزار این رمیده سر در کمند را
بگذار سر به سینه من تا بگویمت
اندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاست
بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان
عمریست در هوای تو از آشیان جداست
دلتنگم، آنچنان که اگر بینمت به کام
خواهم که جاودانه بنالم به دامنت
شاید که جاودانه بمانی کنار من
ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :