طبیعت چه نقشی در نزدیکی همسایه ها دارد؟
درد مشترک با همسایه شرقی
مشکلات زیستمحیطی میتوانند انگیزهای برای رابطه صمیمانه ایران و افغانستان باشند
محمد درویش | کنشگر محیط زیست
همسایههایی که منافع محیطزیستی آنها بیشتر از مشکلاتشان است بهترین همسایههای ایران هستند. هماکنون بیشترین منابع آبی که وارد ایران میشود از شرق و از کشور افغانستان است. 2 رودخانه هیرمند و حریررود برای ایران تمدنساز بودهاند و بخشی از تمدن ما در سیستان و خراسان متاثر از ایندو رودخانه است. در واقع خراسان و سیستان با آبی که از این دو رودخانه سرازیر میشود جان میگیرند.
کشور افغانستان بهدلیل توسعهنیافتگی و درگیریهای متعدد بهطور ناخواسته نتوانسته آبهای مرزی خود را مثل ایران و ترکیه مهار کند بنابراین منافع قابلتوجهی از این کشور عاید کشور ما میشود البته این مسئله دائمی نیست. کشور افغانستان قراردادی با ترکها منعقد کرده که طی این قرارداد حجم مخزن سد کجکی، 2برابر شد و عملا این کشور میتواند از ورود آب از هیرمند به هامون جلوگیری کند از سوی دیگر با کشور هند هم قراردادی به امضا رسید که طی آن سد سلما روی رودخانه حریررود ساخته شد و ممکن است از میزان آب ورودی این رودخانه به خراسان کاسته شود.
مشکلات امنیتی افغانستان، قاچاق مواد مخدر، قاچاقسوخت، ناپایداریهای محیطزیستی ازجمله توفانها و ورود مهاجران از این کشور به ایران سر جای خود باقی است اما با این شرایطی که وجود دارد بهزودی منافع محیطزیستی که از افغانستان عاید ما میشود از دست خواهد رفت بنابراین باید با این کشور وارد مذاکره شویم و از آنها بخواهیم که حقابهای را به ما اختصاص دهند و ما در ازای آن به این کشور برق بفروشیم. کشور ما میتواند چالش بادهای 120روزه شرق کشور را به فرصت تبدیل کند و از طریق انرژی بادی، برق تولید کرده و به این کشور بفروشد.
هماکنون بدترین همسایگان ما کشورهای جنوبی خلیجفارس هستند که سالانه 10میلیارد مترمکعب از آب خلیجفارس را با فرایندهای نمکزدایی شیرین میکنند و موجب افت شدید کیفیت تنوع زیستی در خلیجفارس و دریای عمان میشوند. افزایش دمای متوسط آب، کاهش درآمدهای صیادی و بر هم خوردن تنوع زیستی ازجمله مسائلی است که بهدلیل شیرین کردن آب بهوجود میآید.
همسایه غربی ایران هم کشور عراق است که مصیبت بزرگ زیست محیطی برای کشور ما ایجاد کرده است. این کشور علاوه بر تأثیری که در خشککردن تالاب هورالعظیم داشته بهدلیل ضعف دولت مرکزی به بزرگترین کانون بحرانی فرسایش بادی در منطقه تبدیل شده و 25استان ما را درگیر ریزگردها میکند البته ترکیه و سوریه هم در این زمینه مقصر هستند.
هماکنون به هنگام مد، شیب آب در خلیجفارس به سمت شطالعرب و اروندرود تغییر کرده و موجب میشود که آب رودخانهها بیکیفیت شود که در این زمینه هم ترکیه را باید بهدلیل سدسازیهایی که انجام داده مقصر اصلی دانست.
کشور آذربایجان، ارمنستان و ترکمنستان از دیگر همسایههای ما هستند که به جز برخی موارد که آلودگیهای نفتی آنها وارد رودخانه ارس و دریای خزر میشود چندان رابطه محیطزیستی جدی با هم نداریم و مشکلی برای ما ایجاد نمیکنند.
کشور پاکستان هم کشوری در جنوب شرقی ایران است که بهدلیل برداشتهای زیاد از رودخانهها و جمعیت 180میلیونی بهشدت دچار تخریب سرزمین شده و ما هیچ منفعتی از این کشور نداریم. این کشور زمانی همچون ایران محل زندگی یوز آسیایی بود اما الان این موجود در این کشور وجود ندارد.
در پایان این بررسیها نباید از این نکته غافل شویم که کشور ایران چه منفعتی برای محیطزیست کشورهای همسایه خود داشته و آیا برای بهبود محیطزیست خود و همسایگانش کاری انجام داده است؟بهنظر من کشور ما اگر خطری برای کشورهای همسایه از نظر محیطزیستی نداشته منفعتی هم عایدشان نکرده است.