• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
دو شنبه 30 مهر 1397
کد مطلب : 34931
+
-

چرا باوجود این همه ضدتبلیغ همچنان آمار مصرف سیگار تکان دهنده است؟

دودها

پاسخ به چند پرسش درباره مسئله سیگارکشیدن یا نکشیدن

شهرام فرهنگی

سیگار کشیدن یکی از عادت‌های روانی آدم‌هاست؛ مثل ناخن جویدن، مثل بازی با فندک دیگران یا همین سیگار کشیدن که به‌خود و دیگران، همزمان ضربه‌‌های روانی و جسمی می‌زند. ناخودآگاه، ممکن است این فکر از ذهن عبور کند که شاید مشکل تمام سیگاری‌های جهان میل به ‌خودویرانگری باشد ولی پاسخ این پرسش در محوطه‌ای تخصصی (روانشناسی) افتاده است و قرار نیست این متن از آن حوالی بگذرد.

حرف‌های تکراری درباره مسئله سیگار کشیدن یا نکشیدن هنوز هم از طریق دهان‌های گوناگون منتشر می‌شود. نخ‌نماترین‌شان اینکه «سیگار نکشید، چون می‌میرید». حتی کارخانه‌های تولید سیگار را وادار کرده‌اند روی پاکت‌های سیگار چاپ کنند: «سیگار بکشید، زودتر می‌میرید» ولی آدم‌ها همچنان سیگار می‌کشند و زودتر می‌میرند. تصویر مثلا خوفناک ریه‌های بیمار که سیاه و لزج، بافت‌های پوسیده‌شان به هم پیچیده‌اند... باز سیگار، سیگار، سیگار... حرف‌های تکراری، تکرار، تکرار، تکرار... از این حرف‌ها گذشته، ناخودآگاه ممکن است این فکر از ذهن عبور کند؛ «شاید ایراد از فرستنده پیام باشد که سیگاری‌ها بیشتر به کشیدن معتاد می‌شوند». 

بعضی سیگاری‌ها را نباید زیاد جدی گرفت. به مرور یاد می‌گیرید که چگونه سیگاری‌های تقلبی را کشف کنید. نشانه اول از دست‌ها پیداست. آدم سیگاری هیچ وقت با دو انگشت ترسیده سیگار را محکم نگه نمی‌دارد که مبادا از دستش بیفتد؛ او سیگار را میان انگشت‌های اشاره و شست یا میان دو انگشت خمیده، اشاره و میانی- بی‌نیاز به اندیشه - نگه می‌دارد. می‌تواند با سیگار زندگی کند، بند کفش‌اش را که باز شده ببندد، مراحل آماده‌سازی گوجه‌ها برای تبدیل‌شدن به املت را انجام دهد و خیلی کارهای دیگر که اگر سیگاری تقلبی باشد، محال است بی‌آنکه دود به چشم‌هایش برود موفق به انجام تمام این کارها شود. دیگر اینکه از حجم دود خارج شده از دهان‌ها می‌شود تخمین زد گزینه مورد مطالعه واقعا سیگاری است یا فقط ادایش را درمی‌آورد. برای این آزمایش می‌توانید خودتان را به نزدیک‌ترین بالکنی برسانید که در دسترس است. یک سیگار، روشن و مناظر روبه‌رو را تماشا کنید. در هر نقطه شهر که به بالکن بروید حتما یک یا چند  تا هم سیگاری در بالکن‌های همسایه پیدا می‌کنید. در منطقه‌های تجاری شهر که ساختمان‌های چند‌طبقه شانه به شانه هم بالا رفته‌اند و جمعیت در حال سرریز شدن از پنجره‌ها هستند، گاهی تعداد  سیگاری‌ها در آسمان‌های اطراف به آمار جمعیت در پیاده‌رو نزدیک می‌شود. در این هنگام که تمام کارمندها، کارشناس‌ها، نگهبان‌ها، آبدارچی‌ها و همسایه‌ها و دیگران به بالکن‌ها آمده‌اند و سیگار می‌‌کشند، از حجم دودی که بالای سرشان نشسته، پیداست که اغلب‌شان ادای سیگار کشیدن درمی‌آورند. نشانه‌اش هاله‌ بالای سرشان، شبیه ابرهای غول‌پیکری است که پس از انفجار اتمی به‌وجود می‌آیند. آنها تقریبا هیچ، در واقع هوا کشیده‌اند.

چرا بعضی‌ها بی‌دلیل سیگار می‌کشند؟ درحالی‌که مشخص است به راحتی می‌توانند این عادت را کنار بگذارند؟ رخ دیگر ماجرا هم به‌صورتی دیگر مضحک است؛ پزشک‌ها، ورزشکارها و این جنس آدم‌ها که سیگار می‌کشند. شده باشد یواشکی، در رختکن، اتاق تعویض لباس، زیر دوش و جاهای دیگر، سیگارشان را می‌کشند و بعد وارد بازی می‌شوند. ناخودآگاه، ممکن است این فکر از ذهن عبور کند که شاید همه اشتباهی سیگاری شده‌اند. دلیلش احتمالا در همان محدوده‌‌ای پیدا می‌شود که قرار نیست این متن از آن حوالی عبور کند. البته شاید در پرونده‌ای برای «سیگار» فقط برای چند سؤال درباره چنین موضوع پیچیده‌‌ای پاسخ‌هایی پیدا شود. شاید و بازهم، شاید.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :