گفتوگو با علی مراد، تحلیلگر مسائل عربستان
سرنوشت مشترک ترامپ و بنسلمان
ترامپ به ما ثابت کرد سرنوشت او و محمد بنسلمان به هم گره خورده است
سیاوش فلاحپور | خبرنگار
پرونده پیچیده قتل خاشقجی، حالا با اعتراف عربستان سعودی و برکناری شخصیتهای عالیرتبه امنیتی در این کشور وارد مرحله تازهای شده است. آیا هنوز هم گزینه برکناری محمد بنسلمان جدی است یا روایت سعودی درباره نقش نیروهای خودسر از سوی جهان پذیرفته خواهد شد؟ این پرونده چه نقشی در موقعیت ترامپ در آستانه انتخابات میاندورهای آمریکا خواهد داشت؟ آیا واقعا ملکسلمان از مرگ خاشقجی بیاطلاع بوده است؟ این پرسشها را با علی مراد، نویسنده لبنانی و تحلیلگر امور عربستان در میان گذاشتهایم.
روز جمعه گزارشی در خبرگزاری رویترز منتشر شد که براساس آن، ملکسلمان از ترور جمال خاشقجی بیاطلاع بوده و اکنون، بعد از اطلاع از جزئیات پرونده بهدنبال محدود کردن اختیارات ولیعهد است. تا چه حد چنین ادعاهایی را با توجه به تحولات اخیر عربستان صحیح میدانید؟
گزارش رویترز تا حد زیادی گمراهکننده است، چراکه تلاش کرده نشان دهد ملکسلمان همچنان بر حاکمیت عمومی و متعاقبا فرایند تصمیمگیری در عربستان سیطره دارد، حضور و تأثیرگذاری او تعیینکننده است و بیماری وی بر جایگاهش در این کشور تأثیری نداشته است. اما به باور من، پادشاه سعودی مدتهاست در فرایند تصمیمگیری سیاسی در این کشور نقش خود را از دست داده و حاکم کنونی عربستان، فرزند او، محمد بنسلمان است و تمامی آنچه در قالب فرامین پادشاهی از دیوان ملکی صادر میشود نیز عملا فرامین ولیعهد است؛ بنابراین، تمام ادعاهایی که در گزارش رویترز مطرح شده، ازجمله اینکه پادشاه بهدنبال کاهش اختیارات ولیعهد و بازنگری در بسیاری از امور است را نباید صحیح پنداشت. محمد بنسلمان اخیرا فرامین متعددی، ازجمله در زمینه معامله قرن یا قرارداد فروش سهام شرکت آرامکو را به نام پدر خود صادر کرده و مشخص است که هرگاه در موقعیت دشواری قرار میگیرد از سلمان استفاده میکند و به همین دلیل هم تا به امروز، برکناری پدر و پادشاهی خود را اعلام نکرده است.
اکنون عربستان سعودی با برکناری (و بر اساس برخی گزارشها، بازداشتهای گسترده مسئولین امنیتی) بهنظر میرسد تلاش کرده تا ابتکار عمل را در پرونده خاشقجی بهدست آورد. این تلاش و البته استقبال قاطعانه ترامپ را از آن چگونه ارزیابی میکنید؟
آنچه در ساعات نیمهشب روز گذشته در عربستان رخ داد و براساس آن، مسئولیت ترور جمال خاشقجی، به چهرههایی نظیر سعود القحطانی مشاور دیوان پادشاهی، ژنرال احمد عسیری معاون رئیس سازمان اطلاعات و برخی دیگر از چهرههای امنیتی و افسران عالیرتبه این سازمان نسبت داده شد قابل پیشبینی بود و ما از چندین روز قبل پیشبینی میکردیم که عربستان چنین سناریویی را اعلام کند؛ سناریویی که هدف از آن، تبرئه محمد بنسلمان از قتل جمال خاشقجی است. اکنون تصویر روشنتر شده است؛ ترامپ حاضر به عبور از محمد بنسلمان نیست و طی چند روز گذشته تنها کمی لحن خود را تندتر کرده و نسبت بهاحتمال اعمال تحریم علیه عربستان سخن گفته بود، آن هم به این علت که از سوی افکار عمومی آمریکا زیر فشار بود و دیگر نمیتوانست به صراحت مسئولیت رهبران عربستان در این پرونده را نفی کند.
بسیاری معتقدند حالا و بعد از مشخص شدن اسامی قربانیان که شامل چهرههای شاخصی هم میشود پرونده خاتمه خواهد یافت. در مقابل عدهای دیگر مدعی هستند ترکیه این پرونده را باز هم ادامه میدهد. به باور شما، اکنون با ابتکار عمل سعودیها چه سرنوشتی در انتظار این پرونده است؟ موضع آمریکا چه خواهد بود؟
بعد از حوادث روز جمعه در ریاض باید منتظر ماند و دید واکنش ترکیه چه خواهد بود. آیا اردوغان آنچه سعودی تقدیم کرده را میپذیرد؟ به باور من، معاملهای سهگانه میان ترکیه، عربستان و آمریکا برای جمع کردن این پرونده، از طریق تحمیل مسئولیت ترور خاشقجی به چهرههای نزدیک به محمد بنسلمان وجود دارد و طبیعتا بر این اساس، هزینه قابل توجهی از سوی ولیعهد به هر دوی این کشورها پرداخته شده است.
باید توجه داشته باشیم که اگر حادثه ترور خاشقجی در زمانی دور از انتخابات سرنوشتساز آمریکا رخ میداد هرگز شاهد چنین موج رسانهای بزرگی نبودیم. به باور من مخالفان دونالد ترامپ براساس منافع انتخاباتی خود از این جنایت استفاده کردند و البته در استفاده از آن موفق هم بودند و احتمال دارد که پرونده خاشقجی بر نتایج انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا تأثیر بگذارد. ترامپ به ما ثابت کرد سرنوشت او و محمد بنسلمان به هم گره خورده است، چراکه رئیسجمهور آمریکا برای بهبود وضعیت اقتصادی و بهویژه اشتغال در آمریکا از اموالی که ولیعهد عربستان در اختیارش قرار داد استفاده کرد و او هرگز جایگزینی همچون بنسلمان در ریاض نخواهد یافت؛ ولیعهد سعودی خدماتی را برای ترامپ داشته که هیچ حاکم دیگری در عربستان برای واشنگتن انجام نداده است.