عربستان و اعتراضات ایران
جمال خاشقجی | تحلیلگر سعودی:
اعتراضات ایران طی روزهای گذشته بر عناوین روزنامههای پادشاهی عربستان سایه افکنده بود. شبکههای تلویزیونی سعودی نیز بهگونهای بر اعتراضات داخل این کشور تمرکز کرده و آن را پوشش دادند که مخاطب گمان میکرد در تهران، نظام در آستانه فروپاشی قرار گرفته است اما در حقیقت هنوز برای آنکه درباره علل و ماهیت حوادث ایران قضاوت کنیم زمان بسیاری لازم است. بهنظر میرسد بعد از ناکامی در از بین بردن برجام و سیطره ایران بر نزاعهای یمن، عراق، سوریه و لبنان، عربستان متحدی جدید و دور از انتظار پیدا کرده است؛ مردم ایران! به هر روی باید یه یاد داشته باشیم ایرانیان نه به زبان عربی، که به فارسی سخن میگویند. با نگاهی به تاریخ نفرت میان کشورهای ما، که به پیش از حکومت آلسعود و نظام جمهوری اسلامی بازمیگردد، حمایت ما از این اعتراضات احتمالا با واکنشی مشابه حمایت ترامپ روبهرو خواهد شد.
از سوی دیگر آنگونه که گری سیک، یکی از مذاکرهکنندگان بحران گروگانهای سفارت آمریکا در اوایل انقلاب ایران، در مصاحبه با رادیوی ملی آمریکا (NBR) گفته: ایران مردمی بسیار سرکش دارد، آمارها نشان میدهد این کشور طی یک قرن گذشته 6انقلاب و یا تغییر حکومتی را تجربه کرده است. با تکیه بر تمام اینها میتوان گفت 80میلیون ایرانی هرگز تحتتأثیر رویکرد هیستیریک رسانههای سعودی قرار نخواهند گرفت، بلکه نتیجه برعکس هم میتواند باشد! بنابراین بهتر است هدف از این رویکرد رسانهای را تقویت روحیات 20میلیون شهروند سعودی تلقی کنیم! طی سالهای اخیر هیچ مسئول سعودی نبوده که با صدای بلند نسبت به اقدامات ایران در منطقه هشدار ندهد. البته قطعا علل موجهی برای نگرانی ریاض در این زمینه وجود دارد؛ چرا که سیاستهای شکستخوردهاش در یمن، عراق، لبنان و سوریه منجر به شکلگیری هلالی شیعی از تهران تا دریای مدیترانه شده است. به یاد دارم در اواسط سال 2016، مرد قوی پادشاهی عربستان، امیر محمد بنسلمان تعدادی از نویسندگان مطرح این کشور ازجمله من را جمع کرد و برای ما از ابعاد و خطرات این هلال سخن گفت و همچنین نسبت به نفوذ ایران در پاکستان، سودان و جیبوتی هشدار داد.
درحالیکه رسانههای سعودی با جدیت از اعتراضات ایران حمایت میکنند، دولت این کشور در قبال آن سکوت اختیار کرده است، بهعبارت دیگر رسانهها به نیابت از دولت در این صحنه وارد شدهاند. اما جدا از آنچه در ایران میگذرد، میدانم که امیر محمد بنسلمان، با هر ایدهای که متضمن تغییر باشد از صدر تا ذیل مخالف است. اگرچه توماس فریدمن در نیویورک تایمز او را بهدلیل سازماندهی «بهار عربی» ستوده است! اکنون وقت آن فرا رسیده که ولیعهد عربستان از ترسهای خود نسبت به دمکراسی و بهار عربی واقعی رها شود؛ چرا سعودیها فقط حق دارند از دمکراسی و عدالت در ایران حمایت کنند؟
در حقیقت، عملکرد رسانههای سعودی در قبال حوادث داخلی ایران، زمینه را برای احساس تناقض در میان بسیاری از شهروندان این کشور مهیا کرده است؛ رسانههایی که از اعتراضات مردم ایران علیه افزایش قیمتها حمایت میکنند، اما در عین حال با هرگونه اعتراضی از سوی شهروندان خود نسبت به دو برابر شدن قیمت حاملهای انرژی و یا اعمال بسیاری از مالیاتها برای اولینبار در این کشور مخالفند؛ مالیاتهایی که از ابتدایماه جاری قانونی شده است. همانطور که میدانیم، هفته گذشته علی صالحالشیحی، ستوننویس مشهور سعودی تنها به این دلیل که روی آنتن در تلویزیون عربستان از حق مردم این کشور برای اعتراض دفاع کرده، بازداشت شده است.
از قضا اعتراضات اخیر ایران با سالگرد انقلاب 25ژانویه مصر همزمان شده است، انقلابی که چهره جهان عرب را دگرگون ساخت. شاید اعراب و سعودیها، این شهامت را پیدا کنند که بگویند آنها هم خواستار بخشی از این آزادی ایرانی هستند!