عباس میرهاشمی/عکاس
این روزها با راحتشدن فرآیند تولید عکس و در دسترسبودن دوربینهای دیجیتالی، عکسبرداری رایجتر از عکاسی است. منظورم از عکاسی، تصویربرداری از یک محل یا موقعیت یا شخص یا حادثه با نگاه عکاسانه است؛ نگاهی که حاصل احساس و آگاهی است. آگاهی و اشراف به موضوع در کنار حس انسانی میتواند به تصویر،خوانش ببخشد و عکس را دارای متن کند. چنین عاملی باعث میشود عکس، تشخص و هویت بیابد، در اذهان رسوب کند، در حوزه مستند جایگاهی بیابد، قابل قرائت و تحلیل باشد و افتخاری برای عکاسی و جامعه عکاسی محسوب شود. یکی از دلایل اینکه در میان تصاویر فراوانی که هر روز تولید و منتشر میشود چنین نگاهی کم است، چنانکه گفتم راحتشدن کار عکاسی است. این سهولت موجب میشود که وسوسه کمیت از پایبندی به کیفیت پیشی بگیرد و خیلیها با رعایت نور، کنتراست و کادر بتوانند عکس بگیرند اما این عکس چیزی نیست که بتوان آن را عامل و حاصل پیوند صحنه و عکاس دانست. به نظرم ما از این نظر – با وجود فراوانی عکسها- پیشرفت کمی داریم.
اما در عین حال باید گفت عکاسان جوان ما در سایه تعهد و نگاه انسانی و در کنار آن شجاعت و اعتمادبهنفس توانستهاند بسیار خوب بدرخشند. اگر به عکسهایی که در واقعه حمله به مجلس و حادثه تیراندازی در اهواز برداشته شدهاند، نگاه کنید، متوجه میشوید مواقعی هست که همه سنگر میگیرند ولی عکاس از سنگر بیرون میآید تا سری برافرازد و شاهد صحنههایی باشد که دیگران ندیدهاند. درواقع چنین موقعیتهایی نیازمند غلبه بر وحشت و فضای سنگین و رعبآوری است که ایجاد میشود. از این رو عکاس چنین صحنهای قطعا فردی شجاع است اما غیر از شجاعت، حس مسئولیتپذیری و وظیفهشناسی او موجب میشود همواره چشم بینای تاریخ برای دیدن لحظات و مناظر خطیر باشد. در مجموع باید بگویم اگر در بخش اول و عکاسی هنری کاهلیها و سهلانگاریهایی دیده میشود در حوزه عکاسی حوادث و بحران، عکاسان ما خوش درخشیدهاند و استعدادهای جوان ما به مرحله شکوفایی رسیدهاند.
پنج شنبه 19 مهر 1397
کد مطلب :
33759
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/Ar79
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved