• سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 28 شوال 1445
  • 2024 May 07
سه شنبه 17 مهر 1397
کد مطلب : 33468
+
-

چرا کشورهایی که منابع خدادادی دارند پرمصرف‌تر از کشورهای صنعتی هستند؟

کم مصرف کن تا ثرو تمند شوی

مقایسه مصرف‌گرایی در ایران با یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان

کم مصرف کن تا ثرو تمند شوی

شبنم سیدمجیدی

واضح است که الگوی مصرف در ایران بسیار به‌هم ریخته و آشفته است. بد نیست در این زمینه خیلی رک باشیم؛ مقایسه رفتارهای مصرفی ما با بسیاری از کشورهای دیگر جهان نشان می‌دهد که ما چقدر در این زمینه عقب ایستاده‌ایم و از الگوهای مصرف نامناسبی تبعیت می‌کنیم. مثلاً ما در مصرف اقلامی که مردم دیگر کشورهای دنیا کمتر مصرف‌کننده آن هستند مثل گاز، بنزین، نمک و قندوشکر بسیار بالاتر از استاندارد‌های جهانی ایستاده‌ایم اما در مصرف اقلامی دیگر که استفاده از آنها توصیه می‌شود مثل شیر، گوشت، ماهی و ... پایین‌تر از استانداردهای جهانی قرار گرفته‌ایم. طبق گزارش روزنامه فایننشال تریبون، ایرانی‌ها به‌عنوان ملت نان‌خور شناخته می‌شوند! چرا که طبق ارقام رسمی، ایرانی‌ها (با سرانه مصرف 160کیلوگرم نان برای هر فرد) بعد از ترکیه‌ای‌ها (با سرانه مصرف 199کیلوگرم نان برای هر فرد) بیشترین مصرف‌کننده نان در دنیا هستند. اروپایی‌ها تقریباً یک‌سوم این میزان نان را مصرف می‌کنند. ایرانی‌ها در زمینه مصرف روغن نیز در دنیا سرآمد هستند؛ یعنی سرانه مصرف سالانه روغن در ایران برای هر فرد 17کیلوگرم است که 5کیلوگرم بیشتر از استاندارد‌های جهانی است. ایران در زمینه مصرف شکر نیز جزو کشورهای سرآمد است. هر ایرانی سالانه 30کیلوگرم شکر مصرف می‌کند که البته بعد از آمریکا، آلمان و هلند قرار می‌گیرد. با این حال، مصرف شکر در ایران 6برابر استانداردهای جهانی است. همچنین سالانه 45میلیون تن از محصولات کشاورزی ما به ضایعات تبدیل می‌شود. درباره مصرف لوازم آرایشی که دیگر نباید چیزی گفت؛ دومین در خاورمیانه و هفتمین در دنیا هستیم. در دنیا تیراژ روزنامه‌ها و شمارگان کتاب‌ها نسبت به مثلاً 10سال قبل کمی پایین‌تر آمده است اما همچنان خیلی از مردم در کشورهای جهان، صبح خود را با خواندن روزنامه شروع می‌کنند و شب‌ها با خواندن چند خط کتاب به خواب می‌روند. این در حالی است که بیشتر مردم ما در بهترین حالت، مصرف‌کننده اخبار 100کلمه‌ای تلگرامی هستند. همه اینها چه معنایی دارد؟ اینکه ما یکی از بدترین مصرف‌کننده‌های جهان هستیم.

فرهنگ نفتی

جدای از تأثیر فضای مجازی و تبلیغات محیطی برمصرف‌گرایی و دلایل دیگری که در این زمینه عنوان می‌شود، یافته‌های یک پژوهش نشان می‌دهد  که مصرف‌گرایی در ایران رابطه مستقیمی با فرهنگ نفتی ما دارد. در ایران از 87سال پیش (1310) با افزایش صادرات نفت و بالا‌رفتن درآمدهای نفتی، همگام با ضعف در تولیدات داخلی، واردات کالاهای خارجی با قیمت پایین و در نتیجه آن، مصرف‌گرایی کلید خورد. تاریخ نیز نشان داده است که هر جا درآمدهای نفتی ما کاهش یافت، مصرف‌گرایی کمتر شد. مثلاً در سال 1329و با کاهش درآمدهای نفتی در پی ملی‌شدن صنعت نفت و کاهش واردات، مصرف‌گرایی کاهش یافت اما دوباره بالا‌رفتن درآمدهای نفتی، میل به مصرف‌گرایی را همراه با واردات محصولات خارجی، به ایران وارد کرد. حتی در دهه‌های 80 و 90 نیز واردات کالاهای چینی و ترکیه‌ای بلای جان اقتصاد ما و بالا‌رفتن فرهنگ مصرف شد.

در دنیا کشورهای کوچک با جمعیت‌‌های اندکی وجود دارند که هیچ منبع طبیعی برای درآمدزایی ندارند و در نتیجه اقتصاد خود را بر پایه این منابع عظیم طبیعی نساخته‌اند. آنها از داشته‌های کوچکشان نهایت استفاده را برده‌اند و البته امروز با وجود درآمدهای بالا و ثروت، الگوی مصرف خوبی را برای خود پیاده کرده‌اند.

صد‌و‌نود‌و‌دومین کشور دنیا

حالا بیاییم ایرانی را که منابعی عظیم مثل معادن، چاه‌های نفت و گاز و جمعیتی مولد، فعال و جوان دارد، مقایسه کنیم با یکی از این کشورهای کوچک با 5میلیون نفر جمعیت؛ کشوری آسیایی که تبدیل به یکی از مراکز اقتصاد جهانی شده است. سنگاپور، کشوری است شامل 63 جزیره که سرجمع 720کیلومترمربع مساحت دارد (کمتر از تهران با 730کیلومترمربع مساحت). از نظر مساحت صد و نود و دومین کشور دنیاست اما با آنکه کوچک است، تبدیل به یکی از مراکز اقتصاد جهانی شده و این باور وجود دارد که یکی از اقتصادهای بزرگ و سرمایه‌پذیر دنیاست. مردم این کشور نیز در مقایسه با دیگر کشورهایی که منابع بسیار دارند، از درآمد خوبی برخوردارند .سنگاپور در سال2017 بر مبنای آمار صندوق بین‌المللی پول هشتمین درآمد سرانه را در جهان داشته است و به‌طور میانگین درآمد هر فرد در این کشور 57هزار دلار در سال است. می‌گویند ثروت هر سنگاپوری به‌طور میانگین به 300هزار دلار می‌رسد که در نوع خود کم‌نظیر است. وقتی سنگاپور در سال1965 تبدیل به یک کشور مستقل شد، هیچ‌کس برای آن آینده درخشانی را نمی‌دید.در چشم دیگران، سنگاپور کشوری کوچک و توسعه‌نیافته بود بدون هیچ منبع طبیعی؛ با جمعیت کمی که اغلب مهاجرین بودند و پیشینه تاریخی اندک؛ کشوری که حتی خاک ندارد و شن مورد نیاز برای ساختن تونل‌های قطارهای شهری را هم وارد می‌کند. اما چطور شد که این کشور توانست یکی از اقتصادهای برتر دنیا شود؟ خودشان می‌گویند که موقعیت مکانی فوق‌العاده، نبود فساد مالی و گسترش تجارت‌های جهانی به آنها کمک کرد که این خانه قدرت را در این منطقه کوچک بسازند.

سنگاپور بالاترین میزان مالکیت مسکن در دنیا را دارد. 90درصد افراد مقیم این کشور در خانه‌های خودشان زندگی می‌کنند. حتی 80درصد افراد با درآمد پایین نیز خانه‌ای از آن خود دارند. همه شاید درباره نخست‌وزیر فقید سنگاپور ،یعنی لی‌کوان‌یو شنیده باشند اما جدا از آن، خود مردم در ساختن یکی از بزرگ‌ترین اقتصادهای جهان بی‌تأثیر نبوده‌اند. سنگاپور کشوری است مخلوط از نژادهای مختلف مالایایی، چینی، هندی و برخی کشورهای دیگر. یک کشور چند فرهنگی که توانسته سبک زندگی مخصوص خود را بسازد. مردم آن هدفمند هستند و براساس آموزش‌هایی که دیده‌اند، مصرف می‌کنند.

الگوی مصرف در سنگاپور

با توجه به درآمدهای بالای مردم این کشور، طبیعی است که سطحی از زندگی مرفه با مصرف بالا را داشته باشند اما در مصرف خیلی از اقلام بسیار پایین‌‌تر از استاندارد‌های جهانی می‌ایستند. طبق اطلاعات آماری سایت استاتیستا، سرانه مصرف نان برای هر سنگاپوری فقط 13کیلوگرم در سال است. هر فرد در سال کمتر از یک کیلوگرم شیرینی و شکر مصرف می‌کند. هر فرد در سال4/3 کیلوگرم گوشت‌قرمز مصرف می‌کند و در عوض سرانه مصرف لبنیات 28کیلوگرم در سال است. سرانه کتابخوانی نیز در این کشور بالاست و در آسیا، رتبه اول را داراست و کشورهایی مثل چین، ژاپن و کره‌جنوبی در ردیف‌های بعدی قرار می‌گیرند. نتایج یک تحقیق بین‌المللی که روی کودکان 10ساله دنیا انجام شده است، نشان می‌دهد که 10ساله‌های سنگاپوری بیشترین کتاب‌های ادبیات را در دنیا می‌خوانند. روسیه، هنگ کنگ، ایرلند، فنلاند و صربستان در این زمینه بعد از سنگاپور قرار می‌گیرند. البته فراموش نکنیم که سنگاپور یکی از بهترین سیستم‌های آموزشی دنیا را نیز دارد.

یک تحقیق جالب که در خود سنگاپور انجام شده است، نشان می‌دهد که با وجود آمدن ابزارآلات برقی جدید، مثل موبایل‌، تبلت، کامپیوتر و دوربین‌ مردم سنگاپور مثل همیشه کمتر انرژی برق مصرف می‌کنند و الگوی مصرف خود را بهبود بخشیده‌اند. البته کارشناسان می‌گویند که بخشی از این کاهش به‌دلیل استفاده بیشتر مردم از وسایلی است که انرژی را به شکل بهینه مصرف می‌کنند. عوض‌شدن نوع سوخت و افزایش انرژی بهینه از سیاست‌های دولت بوده است.

سنگاپور، منابع کمی دارد اما آب هرگز از کمبودهای این کشور به شمار نمی‌آمده است. با این حال، سرانه مصرف آب هر سنگاپوری 150 لیتر در هر روز است. با تغییرات آب و هوایی، دولتمردان سنگاپور به فکر تأمین آب آینده هستند اما وقتی مردم تقریباً آبی مصرف نمی‌کنند، آنها می‌گویند که نمی‌توانند آنها را به کمتر استفاده‌کردن از آب وادار کنند.

حالا همین عدد را مقایسه کنید با ایرانی که منابع آبی آن روزبه‌روز کمتر می‌شود، اما میانگین مصرف آب190‌لیتر در روز است. سنگاپور با مساحتی اندک، کشوری با تاریخی 50ساله است که روی پای خود ایستاده و توانسته بدون توجه به کمبودها، اقتصادی بزرگ را بسازد. با بررسی تاریخ این کشور می‌توان گفت که ما نیز با به‌کارگیری راهکارهایی مثل بها‌دادن به تولیدات داخلی و خرید این محصولات، کنترل واردات کالاها و قاچاق و ‌آموزش و آگاهی‌بخشی به خانواده‌ها می‌توانیم تا حدود زیادی اقتصاد کشور را مولد و بی‌نیاز کنیم.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :