فریدون قنبری: نگذارید عبدولی مثل من شود
محسن محمودصفری
فریدون قنبری کشتیگیری است که اگر درست مدیریت میشد شاید حالا یکی از مدالآوران جهان و المپیک بود. فریدون بارها در مسابقات و اردوی تیم ملی همانند سعید عبدولی درگیر شد، تنها با این تفاوت که به سعید فرصت بازگشت داده شد ولی او طوری طرد شد که حسرت مدال جهانی و المپیک بر دلش ماند. قنبری تقریبا 2سال پیش در شهرستان صحنه سوار بر خودروی شخصیاش مورد حمله مسلحانه قرار گرفت و 32تیر به سمت او شلیک شد که 7گلوله به بدنش اصابت کرد. قنبری از آن سوءقصد جان سالم بهدر برد و حالا میگوید روزگار از او آدم دیگری ساخته است. هرروز سر تمرین پیشکسوتان کشتی حاضر میشود و قصد دارد در این رده رقابت کند. هنوز هم زودجوش میآورد ولی میداند چه فرصتهایی را از دست داده؛ با گلایه به خبرنگار همشهری میگوید: «دوست داشتم من را بیشتر حمایت میکردید تا بتوانم حقم را بگیرم. مورد سوءقصد قرار گرفتم ولی به ضاربان 7سال محکومیت دادند!»
فریدون قنبری اینطور که گلایه میکند معلوم است هنوز هم مثل آن قدیمها زودجوش است.
تو را به خدا از من ناراحت نشوید. فریدون همین است؛ یک لحظه جوش میآورم و گلگیها را بهخودتان میگویم، از این اخلاقها ندارم که پشت سرکسی حرف بزنم. شاید برای همین است که نتوانستم به حقم برسم. من از رسانهها توقع داشتم از من حمایت کنند تا بتوانم حقم را بگیرم. مگر میشود یک خشاب روی من در خیابان خالی کنند بعد به آنها 7سال حبس بدهند؟ شنیدم 2نفرشان با قید وثیقه آزاد هستند که یکنفرشان هم به خارج از کشور متواری شده است.
انگار آن حادثه آدم دیگری از تو ساخته است.
لطف خدا بود که زنده بمانم. خیلی اشتباهات داشتم که زندگیام را تباه کرد، حالا خدا به من فرصت داده و میخواهم زندگی کنم. سرم برود نمازم ترک نمیشود ولی حسرت گذشته را میخورم که خیلی راحت فرصتهای زیادی را از دست دادم.
این روزها سعید عبدولی همه را یاد تو انداخته است. البته تو با هربار دعوا باید کنار میرفتی ولی به سعید فرصت داده میشود؛ نظرت چیست؟
من از ماجرای عبدولی خبر ندارم ولی خیلی کار خوبی میکنند که به او فرصت میدهند؛ بیرونش کنند زندگیاش میشود مثل من. آن روزها خیلیها برایم حاشیه درست میکردند؛ میدانستند من تاب نمیآورم و زودجوش میآورم، درگیر میشوم و نهایت هم باید از اردو کنار بروم. با عبدولی صحبت کنند. آن زمان کسی نبود با من حرف بزند. نصیحتش کنند؛ نه اینکه بیرونش کنند بگویند برو.
منصور برزگر گفته بود اگر فریدون یک مشاور در کنارش بود مدال طلای جهان و المپیک را میگرفت.
هیچکس از من حمایت نکرد، جز منصور برزگر و حسن محبی که همیشه ممنونشان هستم. الان هم همه میگویند عبدولی را بیرون کنید، این کار را نکنند؛ عاقبتش میشود مثل من و زندگیاش تباه میشود. او جوان است. بزرگترها نباید او را به حال خودش رها کنند. عاقبت من چه شد؟ نتوانستم مدالهایم را بگیرم و همهچیزم در کشتی تباه شد. اصلا ولش کن این حرفها را، به گذشته فکر میکنم اعصابم خرد میشود.
همه بازندههای تو مدال جهانی و المپیک گرفتند ولی تو دستت به مدال نرسید.
من یک سرم در حاشیه بود، یک سرم روی تشک. منیاشویلی و خوئر رومرو کشتیگیران خارجی بودند که به من باختند ولی همه آنها مدال گرفتند و من هیچ. برای همین است که میگویم باید به امثال عبدولی هم فرصت داد؛ دمشان گرم که او را رها نمیکنند.
رومرو در یوافسی یکهتازی میکند. تو هم به امامای علاقه داشتی، چرا سمت این رشته نرفتی؟
بوکس را خیلی دوست دارم. آن زمان که کشتی را کنار گذاشتم بوکس کار میکردم و میخواستم به امامای بروم که آن تیراندازی باعث شد خانهنشین شوم. حالا هم حدود یکماه است برای دل خودم بوکس را شروع کردهام. ولی بیشتر هدفم شرکت در مسابقات کشتی پیشکسوتان است.
چرا کشتی پیشکسوتان؟ میخواهی دوباره از اول شروع کنی؟
گذشته تمامشده. من کشتی را دوست دارم و میخواهم کنار کشتی باشم حالا هم تازه شروع کردهام. باید ببینم بدنم جواب میدهد یا نه که بخواهم ادامه دهم، ولی مطمئنم چندماه دیگر شرایط بدنی بهتری خواهم داشت.