آغاز عصر عراق معتدل و میانجی
گفتوگوی اختصا صیهمشهری با یکی از سران جریان عمار حکیم در عراق درباره سیاست داخلی و خارجی جدید این کشور
سیاوش فلاحپور| خبرنگار:
با انتخاب نهایی رئیسجمهور و نخستوزیر عراق و پایان رقابتهای سیاسی، تمامی رسانهها و تحلیلگران بر یک نکته اتفاقنظر دارند؛ «ما با عراق جدید روبهرو هستیم»؛ عراق جدیدی که نخستین نشانه آن، پایان سیطره حزبالدعوه بر قدرت اجرایی این کشور است. ویژگیهای عراق جدید چیست؟ چه رویکردهایی در سیاست داخلی و خارجی این کشور ظهور خواهد کرد؟ این پرسشها را با فادی الشمری، از سران جریان حکمت ملی عراق (به رهبری عمار حکیم) در میان گذاشتهایم:
بسیاری از تحلیلگران و رسانهها، رقابتهای پساانتخاباتی احزاب و گروههای عراقی را به مثابه نبرد ایران و آمریکا در این کشور ارزیابی میکردند. بعد از انتخاب رئیسجمهور و نخستوزیر نیز هر طرف براساس موضع خود، یکی از این دو کشور را برنده رقابتها عنوان میکند، اما واقعا چهکسی برنده رقابتهایی بود که در ساعات پایانی روز چهارشنبه خاتمه یافت؟
باید توجه داشته باشیم عراق میدانی گشوده و عمق استراتژیک منطقه خاورمیانه بهحساب میآید و طبیعی است که قدرتهای جهانی و منطقهای برای دخالت در امور داخلی این کشور تلاش کنند، همانگونه که طی سالهای گذشته چنین کردهاند. شاید بتوان گفت ظهور جریانات تروریستی از داعش گرفته تا قبل از آن القاعده و... نشانههایی از همین دخالتهای بینالمللی و منطقهای در امور داخلی عراق برای حفظ منافع قدرتها بوده است.
روند تحولات سیاسی اخیر و تلاش برای ساخت معادلات جدید، عراق را از چارچوب فرقهگرایی و باندبازیهایی که طی سالهای گذشته بر این کشور حاکم بوده است، خارج میکند. نتایجی که روز چهارشنبه در پارلمان عراق اعلام شد، تصمیمی کاملا عراقی، به دور از مداخلات منطقهای و بینالمللی است؛ دخالتهایی که هدف آن، سوءاستفاده و بازی با امتیازات این یا آن فرقه و گروه بود. همانطور که واضح است، عربستان سعودی تلاش کرد طیفهای مختلف اهل سنت را در چارچوبی واحد جمع کرده و آنان را به سوی اهداف مشخصی هدایت کند. همچنین قطر، ترکیه و آمریکا، هر یک بهگونهای تلاش کردند از طریق فشار بر بسیاری از اشخاص و گروهها، به اهداف خود دست یابند. در مقابل نیز برخی دیگر از کشورهای منطقه هم تلاش کردند به نوعی سیاست افزایش نفوذ خود در عراق را دنبال کنند، اما در نهایت این تصمیم عراق بود که پیروز شد. انتخاب برهم صالح بهعنوان رئیسجمهور و عادل عبدالمهدی برای نخستوزیری، تصمیمی کاملا عراقی براساس نگرش به منافع و چالشهایی است که طی سالهای آینده پیش روی این کشور قرار دارد، چالشهایی که نیازمند رهبرانی آگاه و توانمند برای حرکت در مسیر اصلاح کشور، بازسازی خرابیها و درمان مشکلاتی است که طی سالهای گذشته کار عراق را به اینجا رسانده است.
نخستوزیری عادل عبدالمهدی بهمعنای پایان سیطره حزبالدعوه بر عالیترین منصب اجرایی عراق طی بیش از یک دهه گذشته است. از دید شما این تغییر چه نتایجی برای سیاست داخلی و خارجی عراق به همراه خواهد داشت؟
به باور من و با توجه به هویت اشخاص و جریاناتی که قدرت را در عراق در دست گرفتهاند و متعاقبا جریاناتی که دولت را طی روزهای آینده تشکیل خواهند داد، میتوان گفت عراق وارد مرحله جدیدی از روش و رفتار سیاسی شده است. طی 15سال گذشته برادران ما در حزبالدعوه در راس امور بوده و نفوذ خود در عراق را توسعه دادهاند. سیاست آنها بر مبنای نوعی سلطهگرایی بود و درهرحال روشهای خاص خود را دنبال میکردند که با آنها چندان موافق نیستیم.
اکنون عادل عبدالمهدی بهعنوان شاگرد مکتب آیتالله سیدباقر حکیم، مکتب اعتدال، میانهرو، رهبری آگاهانه و مکتبی که دارای رابطه نظاممند با مرجعیت است و به این نهاد تاریخی احترام میگذارد قدرت را در دست گرفته است. نگاهی به دانش و پیشینه سیاسی، اقتصادی و همچنین روابط منطقهای و بینالمللی عادل عبدالمهدی نشان میدهد او شخصیتی مناسب و شایسته رهبری عراق در این مرحله است. بهعبارت دیگر، عبدالمهدی به اعتبار شخصیت میانهرو وی که مقبول بخش عمده جریانات سیاسی عراق، بخشهای شیعی، سنی، کردی، مسیحی و سایر اقلیتهای این کشور بهشمار میآید، انتخاب شده است. او همچنین در سطح منطقهای و بینالمللی مقبولیت ویژهای دارد بهگونهای از روز پنجشنبه، پیامهای تبریک متعددی از کشورهای مختلف در پی انتخاب برهم صالح و عادل عبدالمهدی بهدست ما رسیده است و این نشانه بسیار خوبی بهحساب میآید. عراق میخواهد در خط توازن حرکت کرده و محلی برای گفتوگو و حل مشکلات منطقه و جهان، بهویژه در حوزه تشدید تنشهای میان ایران و آمریکا باشد. ما در کنار ایران از طریق باز کردن باب گفتوگو میان این کشور با غرب خواهیم ایستاد تا زمینه برای بازگشت ثبات به منطقه خاورمیانه فراهم شده، توسعه به آن بازگردد و چرخ اقتصاد در تمام بخشهای آن بچرخد. اگر عراق آرام و با ثبات باشد، نتیجه مثبت آن در تمام منطقه دیده خواهد شد و بالعکس، اگر عراق دچار ناامنی و بیثباتی باشد، قطعا بازتاب منفی در ایران، عربستان، ترکیه، سوریه، اردن و دیگر کشورهای منطقه به همراه دارد.
آیا عراق جدید قادر است میانجی برای حل بحرانهای موجود میان ایران و عربستان یا حتی ایران با آمریکا باشد؟
قطعا! عراق در زمان مرحوم سیدعبدالعزیز حکیم در سالهای اولیه بعد از آغاز عصر جدید این کشور، تلاش کرد تا میزبان رایزنیها و گفتوگوهای میان ایران و آمریکا باشد. دولت جدید عراق نیز میتواند از طریق روابط استراتژیک و عمیق خود با جمهوری اسلامی در ایران و همچنین دوستی با بسیاری از کشورهای غربی ازجمله آمریکا این تجربه را تکرار کرده و پایگاهی برای ایجاد توازن باشد.
ایران میتواند از طریق گشایش و نرمش بیشتر در تعامل خود با عراق، گزینههای متعددی برای ایجاد راهحلهای سیاسی در اختیار داشته باشد و از سوی مقابل، کشورهای غربی هم باید درک کنند روش تعامل مبتنی بر زورگویی، تهدید نظامی و تحریم اقتصادی با هیچیک از کشورهای منطقه فایدهای ندارد. ایران 40سال است که در معرض چنین فشارهایی قرار داشته اما امروز شاهد حرکت رو به جلو و پیشرفت این کشور، بهرغم تمام فشارها هستیم. بر این اساس، چنین رویکردی در عراق میتواند مانع از بروز بسیاری از بحرانهای جدید در منطقه و حتی جهان شده و از سوی دیگر، زمینه را برای مهار بحرانهای فعلی فراهم کند.