حمیدرضا محمدی/خبرنگار
قدرشناس بود و قدر همه را دانست اما خود قدر ندید؛ اگرچه قدرش بسیار بود و تا روز آخر حیات، به قدرناشناسیهایی میاندیشید که به او و ساحت فرزند معنویاش روا داشته شده بود. درست 3سال پیش بود که عبدالرحیم جعفری در همین روز و در ساعات شامگاهی، وقتی 96سال داشت از میان ما رفت. مردی که زاده رنج بود، با رنج بسیار رشد کرد و با رنج به گنج رسید و آقای ناشر شد. مادرش که زنی سخت جگرآور بود، او را به چاپخانه اکبرآقا علمی سپرد تا رسوم و فنون چاپ را فراگیرد؛ از ورقگیری و کاغذتاکنی شروع کرد تا به صحافی و حروفچینی رسید. وقتی 12سال بیشتر نداشت، با مزد روزی 10شاهی شروع کرد و چنان پروبال گرفت که 18سال بعد، حس کرد که باید مستقل شود و شد. با اینکه داماد خاندان علمی شده بود اما از آنها جدا شد و طی اعلانی به خط خوش نستعلیق در روزنامه اطلاعات به تاریخ 28آبان1328، آغاز به کار «مؤسسه مطبوعاتی امیرکبیر» را اعلام کرد. بالاخانه چاپخانه خورشید در خیابان ناصرخسرو را اجاره کرد که 16متر بیشتر نبود اما 30 سال بعد، چنان وسعت یافت که در سال1357 به 10کتابفروشی در سطح تهران و حدود 400نمایندگی در سراسر ایران رسید و حتی گفته میشود ناشر نخست خاورمیانه بود. امیرکبیر در همه 30سال نخست فعالیت خود، برای همه اهالی فرهنگ و قلم، ناشری محترم و محتشم بود و سبب آن، کسی جز باعث و بانیاش نبود. اما جعفری جز این، ناشری مبتکر و مبدع هم بود و خلاقیت را پیش چشم قرار داده بود. در پرداخت حقالتالیف، محال بود حق مولف و مترجمی پایمال شود و کسی از او برنجد. هوای همهشان را داشت و قدرشان را میدانست؛ اتفاقی که در نشر ایران تازگی داشت. اما او که کودکیاش را روزهای آکنده از صعوبت پوشانده بود، هوای کارمندان و کارگرانش را هم داشت و امروز شاید از آن دستگاه کسی نباشد که درباره جعفری، سخن ناصواب بگوید. او ناشر و کتابفروشی توامان بود و خلافآمدِ آن روزگار، چندین کتابفروشی در پایتخت داشت؛ از خیابان ناصرخسرو و بازار بینالحرمین تا چهارراه مخبرالدوله و شاهآباد قدیم (جمهوری کنونی) و از روبهروی دانشگاه تهران و میدان فردوسی تا میدان شهناز سابق (امام حسین فعلی) و اینها، جز نمایندگیهایی بود که در شهرستانها داشت و بر کسی پوشیده نیست که گستردگی امیرکبیر را حتی همین امروز هم هیچ ناشری نتوانسته داشته باشد.
عبدالرحیم جعفری 40 سال پیش، توانست با «امیرکبیر»، چهره پایتخت را با کتابفروشیهایش تحول بخشد؛ همه مدیون «او» و «امیرکبیر»ش - که برایش بسان فرزند بود و وقتی گرفتندش، گویی که شکست - هستیم؛ او که قدرنادیده رفت...
قدرشناسِ قدرنادیده
3سال از وداع با عبدالرحیم جعفری، موسس انتشارات امیرکبیر گذشت
در همینه زمینه :