خزان اخوان
محمود معتقدی/ شاعر و منتقد ادبی
اخوانثالث در گستره شعر امروز پدیدهای ماندگار و کلامش پر از معارف شاعرانه و ظرایف زبان شیرین فارسی است. جایگاه او موقعیتی میانه دارد؛ چرا که رنگ و بوی سنت شعری از یک سو و تبعیت از نیمای بزرگ از سوی دیگر درونمایه شعر او را در موقعیتی قرار داده و از شعر او پلی ساخته است که سرنوشت شعر امروز برای تثبیت به آن نیاز جدی داشته و دارد. به گمان من اهمیت اخوان در همین جایگاه شاعرانهاش است که سنت و بدعت را به گونهای شکوهمند به مرزهای همزیستی رساند. چشمانداز شعر اخوان تابلوی بزرگ انسانی است که قالبها و شیوههای بیانی در آن بسیاری را به تفکر وا میدارد. شاخصههای این شعر حضورمحوری انسان در دایرههای دردمندی است. از سوی دیگر نوعی انفعال تاریخی پیوسته دستمایه اندیشه شاعرانهاش بوده است.
«یادگار خشکسالیهای گردآلود / هیچ بارانی شما را شست نتواند»
و این حرف و حدیثی بود که اخوان به آن خو کرده بود. او هیچگاه در میان گود نبود اما از تفکر و تأثیر از یافتهها و طرفههای زمانه برکنار نبود؛ به همین خاطر باید گفت که از جدیترین شاگردان نیما بود که بارها در اثبات شعر نیمایی با کهنهپرستان در افتاد. او در فضای شعریاش اهل پرسش و پاسخ بود و دستمایههای سیاسی و تاریخی هم در این رهگذر همواره دغدغه همیشگیاش بوده است.
«باغبان و رهگذاری نیست / باغ نومیدان، چشم در راه بهاران است»
فضای عمومی شعر اخوان گسترهای خاص و پر از ظرافتها و آرایههای زبانی است و این همه نشانه وقوف و داناییاش در عرصه شعر فارسی است. اخوان به گونهای شاعر موقعیت بود و حال و قال را پیوسته در کشف روابط شعریاش میدید. تجربههای زبانی اخوان در قالبهای کهن و نیمایی، او را تا مرزهای همنوایی اسطوره و تاریخ به حسرتی تازه از میراث گذشته میخواند.