محمدتقی حاجی موسی
همین الان اگر تلویزیون را روشن کنید و یکی از بخشهای خبری را ببینید قطعا یک گزارش اقتصادی از کف بازار دارد که در آن مردم و کاسبان از کاهش قدرت خرید میگویند. از اینکه قبلا یک کیلو از فلان چیز اینقدر بوده و الان با این پول 100گرم هم نمیشود خرید. اتفاقی که همه ما در سالها و دهههای اخیر با آن آشنا هستیم و انگار یک سنت چندساله است و هر 3-2سال یکبار باید چنین اتفاقی بیفتد و اسکناسهای درون جیب ما تبدیل به پول سیاه شوند؛ ماجرایی که بیشترین بارآن روی دوش کارگران و کارمندان و قشر حقوقبگیر است و این یعنی بیشتر مایی که اینجا زندگی میکنیم.
سال54 حداقل حقوق کارمندان دولت 750تومان بوده که اگر با دلار تقریبا 7 تومانی حساب کنیم میشود ماهی تقریبا 107دلار. این رقم قرار بود در سال56 به 1200تومان برسد که میشود تقریبا 171دلار در ماه. حالا در سال97 این عدد به یک میلیون و 242هزار تومان رسیده است که با دلار آزاد تقریبا 14هزار تومانی میشود کمی بیش از 88دلار و این خلاصه همه حرفها درباره کاهش قدرت خرید است؛ یعنی با وجود اینکه حقوق یک کارمند طی 40سال 1035 برابر شده اما حدودا نیمی از ارزش دستمزد 4دهه پیش را دارد و تازه هنوز تورم را وارد ماجرا نکردهایم که اگر این اتفاق بیفتد، اوضاع پیچیدهتر و البته بدتر هم میشود.
میزان تورم در سال56 به 1/25درصد رسیده بوده که با توجه به رشد اقتصادی 16درصدی اوایل دهه 50 یک فاجعه کامل بوده است. منتها همان موقع قیمت یک دستگاه پیکان دولوکس (چراغ بزرگ) که خودروی ایدهآلی بهحساب میآمده 37910تومان بوده؛ یعنی تقریبا 30 برابر حداقل حقوق کارمندان. حالا اگر قیمت یک دستگاه پراید را در بازار آزاد 40میلیون تومان درنظر بگیریم میشود تقریبا 32برابر حداقل حقوق کارمندان دولت که البته حالا پراید حداقل خودروی قابلخرید از شرکتهای داخلی است و ارزانتر از آن وجود خارجی ندارد. قضیه کاهش قدرت خرید را اما میشود از زاویه دیگری هم نگاه کرد. در سالهای ابتدای انقلاب و در دوران جنگ، اوضاع اقتصاد آنقدر خراب بود که 4 سال هیچ افزایش دستمزدی برای کارگران وجود نداشت.
یعنی بعد از سال59 که دستمزد کارگران با 12درصد افزایش به 1905تومان رسید تا سال64 دیگر هیچ افزایشی رخ نداد. این در شرایطی بود که در این سالها تورم همواره دورقمی بود. وقتی جنگ تمام شد، در اوایل دهه 70 برای نخستین بار افزایش دستمزدها از نرخ تورم جلو زد. سال70 افزایش دستمزدها 3برابر تورم بود اما بعد از چند سال و بهخصوص در سال74 بار دیگر تورم 4/49درصدی خودش را نشان داد و هیچ افزایش دستمزدی به گرد پایش نرسید. در این سالها قیمت دلار هم در حال افزایش بود. از سال 76 تا 84 تقریبا در همه سالها افزایش دستمزد بیش از نرخ تورم بود. در بعضی از این سالها مثل سال79، این عدد حتی دو برابر میزان تورم بود و همزمان نرخ تورم، سال به سال کاهش پیدا میکرد. قیمت دلار تقریبا ثابت شده بود و حول و حوش 900تومان نوسان داشت. از سال84 تا 92، تورم، روزبهروز بیشتر شد و این وسط دستمزد کارگران متناسب با آن زیاد نشد.
نخستین بار سال87، افزایش دستمزدها، 5درصد کمتر از تورم بود. بدترین شرایط اما در سالهای 90 و 91 بود که قدرت خرید کارگران کاهش شدیدی پیدا کرد و تورم 5/2 برابر افزایش دستمزدها شد. از سال92، تورم (نرخی که بهطور رسمی اعلام میشود) کاهش پیدا کرد و در عوض دستمزدها با نرخ بالاتری افزایش پیدا کرد؛ برای مثال در سال95، افزایش دستمزدها، 50درصد بیش از نرخ تورم بود. حالا اما با وجود اینکه تورم اعلامی از سوی بانک مرکزی و اداره آمار کمتر از 15درصد است، عملا افزایش تقریبا 20درصدی دستمزد کارگران در ابتدای سال هیچ اثری در افزایش قدرت خریدشان نداشته و برای اثبات آن میشود یک مقایسه ساده انجام داد. سال گذشته همین موقع یک کارگر با دستمزد یک ماهش میتوانست یک سکه طلا بخرد. حالا اما با دستمزدی که 20درصد افزایش یافته یک ربع سکه هم نمیتواند بخرد؛ کاهش قدرت خرید یعنی همین.
سه شنبه 3 مهر 1397
کد مطلب :
31707
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/poop
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved