آمار از وضع اقتصادی خانوادهها چه میگوید؟
شورش اعداد
شاخصهای اقتصادی مؤثر بر زندگی خانوادهها در مسیر تغییر قرارگرفتهاند
احسان میزانی
التهاب بازار ارز طی ماههای اخیر به سایر بازارها سرایت کرده و نظام عرضه و تقاضا را تحتتأثیر قرارداده است. عدهای به خریدهای هیجانی دست میزنند تا حداقل برای چندماه از گرانی در امان مانده باشند؛ عدهای نیز قدرت خرید چندانی برای انبار کالاهای مصرفی ندارند و نگران افزایش قیمتها در ماههای آینده هستند. روایتهایی که در سطح شهر سینه به سینه میچرخد، نشانهای از امیدواری ندارد. تقریبا یافتن کسانی که از شرایط راضی باشند، غیرممکن شده است.
کارمندان و حقوقبگیران اصلیترین ناراضیان شرایط فعلی هستند؛ چراکه آنها حقوق و دستمزد ثابتی دارند اما قیمتها اعتنایی به شرایط حقوقبگیران ندارد. در این شرایط، تنها زبانی که میتوان با آن بهطور مستند از شرایط واقعی سخن گفت، زبان آمار است. آمارهای رسمی در زمینههایی که بیشترین درگیری را با زندگی و کسب و کار طبقات جامعه دارد، میتواند گویای وضعیت اقتصادی کشور باشد؛هرچند همیشه درون آمارها، واقعیتهایی نهفته است که شاید در ظاهر آنها نمایان نباشد؛ بنابراین جستوجو در میان ارقام و تحلیل آنها میتواند ابعاد بیشتری از واقعیت را نشان دهد.
نرخ تورم، نرخ بیکاری و نرخ رشد اقتصادی بهعنوان3 شاخص اصلی اقتصاد که با زندگی، کار و تولید عجین شده است، نزدیکترین تصویر به واقعیت اقتصادی را نشان میدهند. نرخ تورم میتواند واقعیتهایی از بازار مصرف را نمایان سازد؛ نرخ بیکاری جزئیاتی از بازار کار را نشان میدهد و نرخ رشد اقتصادی وضعیت تولید را شرح میدهد.
نرخ تورم که در2سال متوالی تکرقمی بود حالا به تحرک افتاده و روزهای ناکوکی را انتظار میکشد. این شاخص شتاب رشد قیمتها را نشان میدهد که در 2ماه گذشته وارد فاز صعودی شده است. نرخ رشد اقتصاد بهعنوان نماد تولید، طی 2 سال گذشته وضعیت مساعدی داشته است اما معلوم نیست با اعمال تحریمها در سال97 بتوان انتظار نرخ رشد مناسبی داشت. این شاخص نیز به مانند تورم با تهدید جدی مواجه شده است.
در میان 3شاخص تورم، بیکاری و رشد اقتصاد، شاخص نرخ بیکاری در این سالها هرگز وضعیت مساعدی نداشته است. تعداد بیکاران در سالهای اخیر افزایش یافتهاند. هرچند اشتغالزایی صورت گرفته اما آمارها نشان میدهد که تعداد شغلهای ایجاد شده کمتر از تعداد متقاضیان وارد شده به بازار کار بوده است. قبل از بروز التهابات ارزی اخیر، یکی از اصلیترین دلایل نارضایتی عمومی ریشه در مسئله اشتغال داشت؛ موضوعی که معمولا به لحاظ روانی آثار بیشتری نسبت به سایر مسائل اقتصادی بر جامعه بهجا میگذارد.
شورش اعدادبرخی تحلیلگران اقتصاد جامعه معتقدند که یکی از ریشههای ناآرامیهای دیماه گذشته مسئله بیکاری بوده است؛ چراکه اکثر شهرهایی که درگیر این ناآرامیها شدند با نرخ بالای بیکاری مواجهند. شهرهایی نظیر ایذه و دورود با نرخ بیکاری بالای 40درصد بهخصوص در میان جوانها، با ناآرامیهای زیادی در آن ایام مواجه بودند. گزارش مرکز آمار ایران از بازار کار در بهار 97نشاندهنده نرخ بیکاری 1/12درصدی است اما جزئیات این آمار واقعیتهای نگرانکنندهتری را نشان میدهد. نرخ بیکاری جوانان 15تا 29سال معادل 5/25درصد برآورد شده است. شاخص بیکاری در برخی استانها رقمی بالای 18درصد را نشان میدهد. استان کرمانشاه با نرخ بیکاری 4/19درصدی در این زمینه رکورددار است.
فراتر از آمارهای ملی و استانی، وزیر کشور اعلام کرده است که در برخی شهرها و بخشها نرخ بیکاری بالای 60درصد ثبت شده است. تعداد بیکاران در بهار97 به 3میلیون و322هزار نفر رسیده ، این در حالی است که در سال 92تعداد بیکاران کشور 2میلیون و 700هزار نفر برآورد شده بود. البته تعداد جمعیت شاغل نیز از حدود 24میلیون نفر در سال 92به 26میلیون و 472هزار نفر در سال96 رسیده است. این آمار نشان میدهد که اشتغالزایی نیز از رشد بالایی برخوردار بوده و تعداد زیادی از متقاضیان کار موفق به پیدا کردن شغل شدهاند اما اضافه شدن 400هزار نفر به لشکر بیکاران نیز به نارضایتی عمومی از اقتصاد دامن زده است.
تورم در خطر
نرخ تورم شاید قابلافتخارترین شاخص اقتصادی در سالهای اخیر و حتی دهههای اخیر باشد؛ شاخصی که در 2سال متوالی زیر 10درصد باقی ماند تا رکوردی تازه در تاریخ اقتصاد پس از انقلاب به ثبت برساند. این شاخص شتاب رشد قیمتها را نشان میدهد. شاخص تورم در 2ماه اخیر تحولات مهمی را آغاز کرده است. حرکت این شاخص به سوی قلههایی که قبلا فتح کرده آغاز شده است. هرچند نرخ تورم 12ماهه در مرداد به 5/11درصد رسیده است اما نرخ تورم ماهانه که نشاندهنده متوسط شتاب رشد قیمت در ماه پنجم سال است، روی 5/5درصد ایستاده و نرخ تورم نقطه به نقطه نیز در اینماه به 2/24درصد رسیده است. اگر تورم 5/5درصدی ماهانه طی ماههای آینده نیز تکرار شود، بهمعنای ثبت تورم بالای 50درصد در یک دوره یکساله است. سیاستگذاران اقتصادی انتظار دارند که هیجان بازار در ماههای آینده فروکش کند و تورم ماهانه به سطح 2درصد بازگردد تا بتوان نرخ تورم سالانه را کنترل کرد.
طبق آمارهای بانک مرکزی میانگین رشد قیمت کالاها در سال گذشته 6/9درصد بوده است. در سال 1395نیز رشد قیمتها در سطح 9درصد باقی ماند که برای اقتصاد ایران رویدادی کمنظیر بهحساب میآید. در 2 سال ابتدایی دهه90 اما رشد قیمت کالاها با شتاب زیادی همراه شد و در مهرماه سال92 از سطح 40درصد عبور کرده بود. این شاخص چندماه پس از اسقرار دولت حسن روحانی رو به کاهش گام برداشت و در خرداد95 به زیر 10درصد رسید. این روند ادامه پیدا کرد و در سال 96نیز به غیراز چند ماه، تورم تکرقمی تجربه شد. این آرامش در ماههای اخیر برهم خورده است تا پیشبینیهای مثبتی در مورد این شاخص برای ماههای آینده وجود نداشته باشد.
شوک در رشد تولید
رشد اقتصادی اصلیترین مولفه نشاندهنده رونق یا رکود در اقتصاد است که تصویری واقعی از عملکرد بخشهای مختلف اقتصادی نشان میدهد. گزارش بانک مرکزی از رشد اقتصاد در سال96 نشان میدهد که رشد 7/3درصدی برای تولید ناخالص داخلی رقم خورده است. ارزش افزوده تولید در سال95 به رکورد 5/12درصدی رسیده بود که مرهون افزایش 61درصدی تولید نفت خام در این سال است. برای سال97 نیز رشد بالای 3درصد پیشبینی شده بود اما با خروج آمریکا از برجام و بازگشت برخی تحریمها، معادلات برهم خورده و بخش تولیدی کشور با چالشهایی مواجه شده که احتمال سقوط در آمار رشد اقتصاد را افزایش داده است. درصورتی که تحریمهای نفتی موفق عمل کند و کاهش تولید نفتخام اتفاق بیفتد، بار دیگر احتمال منفی شدن شاخص رشد اقتصادی وجود دارد. بازگشت رکود به اقتصاد همزمان با افزایش نرخ تورم، خطر رکود تورمی را برای اقتصاد ایران بهدنبال دارد؛ اتفاقی که در سال91و 92رقم خورد و شرایط دشواری را بهطور همزمان برای فعالان اقتصادی و مصرفکنندگان رقم زد.
برخی تحلیلگران اقتصاد جامعه معتقدند که یکی از ریشههای ناآرامیهای دیماه گذشته مسئله بیکاری بوده است؛ چراکه اکثر شهرهایی که درگیر این ناآرامیها شدند با نرخ بالای بیکاری مواجهند. شهرهایی نظیر ایذه و دورود با نرخ بیکاری بالای 40درصد بهخصوص در میان جوانها، با ناآرامیهای زیادی در آن ایام مواجه بودند