موسیقی جنگ چگونه ساخته شد و به اوج رسید؟
جنگ شده بود ما فقط تار و سهتار داشتیم
روایتی از پیکر زخمی موسیقی ایران در سالهای جنگ و پساجنگ
مائده امینی
«بیصدا اشک میریختم. پاهایم را به زمین چسبانده بودم که مطمئن باشم پرواز نکردهام. بیوزن بودم. سرگیجه داشتم و گاهی که به حال خودم برمیگشتم میدیدم در ردیف آخر، آنها چانه خود را روی لوله تفنگهاشان گذاشته و به صدای ساز من گوش میدهند. کنسرت نبود، جنگ بود.»؛ اینها روایت حسین علیزاده از «شورانگیز»، نخستین کنسرت بعد از 8سال جنگ تحمیلی است؛نوازنده و آهنگسازی که جوانیاش در دوران جنگ گذشته و موسیقی جنگ و مارشهای خاطرهانگیز آن دوران را با پوست و گوشت و استخوان درک کرده. اگرچه در سالهای 58 و 59 هنوز ایران خودش را پیدا نکرده بود و بحبوحه انقلاب بود اما بعضی از موزیسینها کار خود را زمین نگذاشته بودند و جنگ که شروع شد، مشغول تمرین و ضبطکردن بودند؛ «داشتیم تمرین میکردیم که صدای انفجار مهیبی آمد. ناباورانه به تمرین ادامه دادیم اما حس شومی در همه ما بیدار شده بود. آنقدر ادامه دادیم که خبر رسید عراق به ایران حمله کرده و فرودگاه را زدهاند...» علیزاده از لحظهها و روزهای شروع جنگ میگوید؛ «برای لحظاتی فکر میکردم که چه کاری از دستم برمیآید؟ من چه دارم جز یک تکهچوب که چندتار سیم روی آن سوار شده؟چه ابزار بیپناهی..!».
موسیقی جنگ با اسامی بزرگی آمیخته است؛ محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، برادران کامکار، محمدرضا شجریان، همایون رحیمیان، کامبیز روشنروان، محمود علیقلی، مهرداد کاظمی، محمد گلریز، جهانگیر زمانی و رشید وطندوست و...؛ بزرگانی که موسیقی جنگ و حتی سرودهای انقلابی را با چنگ و دندان از تلاطمهای آن دوره نجات دادند و جنگیدن برای هنر را بهخوبی بلد بودند. مستند «بزم رزم»، ساخته سیدوحید حسینی روایت همه این اسامی را کنار هم گذاشته و از همه آنچه در سالهای 57 تا 67 بر سر موسیقی ایران آمده میگوید.
بیداد جنگ و نخستین تصنیفها
نخستین سرود جنگ را بیژن کامکار خوانده است؛خواننده و نوازنده کردزبانی که صدایش برای همه جوانان آن سالها نوستالژی عجیبی دارد. او در فرازی از مستند بزم رزم میگوید: «مردم هنوز جنگ را باور نکرده بودند وقتی ما در استودیوی زیرزمینی وزارت ارشاد، شروع به ضبط نخستین سرود جنگ کردیم؛ سرودی که لطفی ساخته بود و تبدیل به یکی از کارهای ماندگار روزهای جنگ شد؛ «همت کنید ای دوستان / دشمن به میدان آمده...».
هنر در کارزار
زمانی که تصنیف «بشنوید ای گروه جانبازان، سرنوشت وطن بهدست شماست...» را لطفی ساخت و شجریان روی آن خواند، جنگ ،جدی و ترسناک شده بود. این آواز بیات اصفهان هم مانند سایر تصنیفهای محمدرضا لطفی در آن سالها، ماندگار شد.
جنگ پیش میرفت و هنرمندانی مثل مهرداد کاظمی، محمد گلریز، جهانگیر زمانی و رشید وطندوست در تلاش بودند برای رشادتهای سربازان جبههها سرود بسازند و بخوانند.
تصنیف ظفر و مارش پیروزی در روزهای آزادی خرمشهر
رادیو گفت خرمشهر آزاد شد. همه به خیابانها آمده بودند و شادی به اشک آمیختهشان را فریاد میکردند. بیژن کامکار، درباره لطفی خواننده و نوازنده در فراز دیگری از مستند بزم رزم میگوید: «دیدن این صحنهها لطفی را تحتتأثیر قرار داد و او پس از پیروزی رزمندگان در خوزستان، تصنیف «ظفر»را در چهارگاه با صدای شهرام ناظری ساخت».
کمی بعدتر هم مارش پیروزی خرمشهر، توسط همایون رحیمیان ساخته شد که صدای وطندوست آن را تبدیل به یکی از ماندگارترین آواهای آن دوران کرد.
ممد نبودی ببینی...
آزادی خرمشهر تا مدتها دستمایه هنرمندان و موسیقیدانان شد. جوانان با جسمشان روبهروی گلولهها ایستاده بودند و یکوجب از خاک ایران را به کسی نداده بودند. شالوده اصلی قطعه ماندگار «ممد نبودی ببینی» یک نوحه جنوبی است؛ قطعه ماندگاری که به مناسبت آزادسازی خرمشهر و به یاد محمد جهانآرا 4ماه بعد از آزادی خرمشهر برای نخستینبار توسط حسین فخری، همرزم جواد عزیزی (شاعر قطعه) خوانده شد و بعدها با صدای مسعود کرامتی و غلام کویتیپور در ذهنها باقی ماند... .
موسیقی پساجنگ
«سرداران»، نخستین سمفونی بعد از جنگ بود؛یک سمفونی ماندگار که محمدسعید شریفیان آن را به یاد یک سرباز گمنام 8سال دفاعمقدس ساخته است.
پس از پایان جنگ، نخستین آلبوم موسیقی را کامبیز روشنروان، با نام «فصل ایثار» منتشر کرد. شعرهای این آلبوم را کسانی سروده بودند که خانههایشان در جنگ نابود شده بود. یکی از معروفترین قطعات این آلبوم «خاک» با صدای سیامک (محمود) علیقلی بود که با نام خلیجفارس دوباره تنظیم و اجرا شده است. شعر خاک را عادل حسینی گفته و آهنگسازی آن برعهده محمد شمس بوده است.
در نهایت، آنچه موسیقی را بعد از همه تلاشهای آن سالهای فعالان حوزه فرهنگ و هنر نجات داد، موضعگیری مسئولان مدتها پس از شروع جنگ -در سال66- بود که اگر هنری براساس موازین شرعی ساخته شود، گاهی میتواند از 100سخنرانی ارزشمندتر و مؤثرتر باشد.
در روزهای بعد از جنگ، سرود پیروزی با صدای قرهباغی و آهنگ رحیمیان با مطلع «آوردهای شب را تا سحر» ساخته شد و بسیار مورد توجه جامعه جنگزده قرار گرفت.
«کجایید ای شهیدان خدایی» کامکار هم از آن نواهای ماندگار پس از جنگ بود که در آن تلفیق موسیقی غربی و ایرانی به ماندگارترین شکل انجام شده است؛ البته اگر پیش از آن «حماسه خرمشهر» مجید انتظامی را کنار گذاشته باشیم؛ قطعهای که نگاه دیگری به جنگ کرده بود و بنا داشت از شهدای جنگ تجلیل کند.
موسیقیدانهای ما در روزهای جنگ و خون بیکار ننشستند
سیدوحید حسینی / پژوهشگر و کارگردان مستند
بزم رزم
بیشتر لحظات بزم رزم برای من -بعد از بیش از 100بار دیدنش در اکرانهای مختلف- هنوز هم دیدنی و شنیدنی و عزیز و لذتبخش است. تازگی و حلاوت روزهای ساخت فیلم و گفتوگوها هنوز برای من وجود دارد. یکی از تازگیهای تمامنشدنی این ماجرا، شروع فصلِ «بیداد» است؛فصلی که روایتگر موسیقی جنگ است. استاد حسین علیزاده در اینباره میگوید: «وقتی جنگ شروع شد با خودش یک سکوتی آورد. ما مشغول تمرین کردن بودیم که به استودیو چاووش زنگ زدند و خبر دادند که فرودگاه بمباران شده. تمرین قطع شد. من میدیدم یک چوبی دست من است که روی آن سیم بسته اند و من کاری جز این بلد نیستم. حالا مردم چه میکنند؟ چه اتفاقی خواهد افتاد؟». تکتک جملات این بخش از فیلم بهشدت روی من تأثیر میگذارد و به شکلی عصاره و تم اصلی فیلم بزمِ رزم است؛ اینکه موسیقیدانهای ایران در شرایط جنگ بیکار ننشستند و آثار روزهایی که کشور درگیر جنگ بود در ماحصل کار آنها خود را نشان میداد. واقعیت این است موسیقی جنگ گستره بسیار وسیعی است که شامل قطعات مختلف بسیاری با این تم در ژانرهای گوناگون میشود که بزم رزم تنها قطرهای در این دریاست. کما اینکه در عنوان فیلم هم من نوشتهام: نگاهی به کارنامه موسیقی در روزگار جنگ. پیش از این هم تلاشهایی بهصورت مکتوب شده بود. آقایان میرعلی نقی و هوشنگ جاوید هردو از پژوهشگران موسیقی در این زمینه کار کردهاند. من سعی کردم با نگاه خودم به این موضوع بپردازم وکار تازهای انجام بدهم.
تایید قطعه سوگ
در حین ساختن این مستند از بین همه قطعههایی که برای جنگ ساخته شده، قطعه «سوگ» حسین علیزاده بیشترین تأثیر را روی من گذاشت. در حین ساختن این مستند از بین همه قطعاتی که برای جنگ ساخته شده بود، قطعه سوگ اثر استاد حسین علیزاده تأثیر دیگری روی من گذاشت. روایتی که استاد از چگونگی ساختهشدن این قطعه میکنند و تأثیرپذیری یک آهنگساز از یک موقعیت دراماتیک و تلخ، برای من فراموشنشدنی است و البته خیلی قطعات دیگر مثل «کاروان شهید» استاد لطفی.