مسابقه پولدارشدن به هر قیمتی از کجا میآید؟
من و ماشینم همین الان یهویی!
همشهری در گفتوگو با کارشناسان دلایل ولع مردم برای پولدارشدن و نمایش ثروت و ریشههای این پدیده را بررسی میکند
شبنم سیدمجیدی
چهرهاش را نمیبینم. صدا متعلق به دختر جوانی است حدود 30ساله که از صندلی پشت سرم در اتوبوس به گوشم میرسد. با یک نفر آن سوی خط تلفن همراه صحبت میکند؛ «تو فقط باید اوکی را بدهی، دیگر بقیهاش مهم نیست. همین که تو را برد آلمان، آنجا اصلا اگر هم دوست نداشتی با او زندگی کنی، طلاقت را بگیر و با مهریهات راحت زندگی کن. مهم این است که فقط برسی آلمان. برو ببین چه خانه و چه ماشینی دارد. وقتی طرف پول دارد، عشق و دوستداشتن میخواهی چه کار؟ یکشبه پولدار میشوی. بفهم این را.»
«یکشبه پولدارشدن»، عبارتی است که بارها در مکالمات روزمرهمان شنیدهایم، فکر یک شبه راه صدساله رفتن ذهن همهمان را قلقلک داده است. «فلانی یک تکه زمین مفت به ارث برد، دری به تخته خورد و قیمت زمین آنجا 2برابر شد. حالا ببین چه زندگیای به هم زده.» اینها را میشنویم و شاید دلمان میخواهد ما هم جای فلانی باشیم.
پولداری بد نیست
فریدون شیرین کام-پژوهشگر حوزه علوم اقتصادی و سیاسی- میگوید: «اینکه آدمها دوست داشته باشند پول بهدست بیاورند، موضوع مذمومی نیست. پول بهدستآوردن برای تداوم حیات منطقی است. تمایل به پول زیاد هم حتی مشکل خاصی نیست». او ادامه میدهد: «ممکن است ما با پولی که بهدست میآوریم بخواهیم کار خیری انجام دهیم، ممکن است بخواهیم مطلوبیتهای زندگی را بیشتر کنیم که اصلا موضوع نامربوط و بدی نیست. بیشتر راه و روش کسب پول است که میتواند مذموم باشد».
این پژوهشگر با بیان اینکه رابطه اقتصاد و سیاست در طول تاریخ ایران بسیار نزدیک و قوی بوده است، میگوید: «در دورههای مختلف افرادی را داشتیم که از منابع بخش عمومی برای منافع شخصی استفاده کردند. آنها قواعد را طوری تنظیم کردند و منابع را طوری تخصیص دادند که منفعت فقط نصیب خودشان شود. درواقع انباشت ثروت فقط برای عده خاصی اتفاق افتاد که به منابع دسترسی داشتند و فعالان اقتصادی نتوانستند با آنها رقابت کنند».
شیرین کام با اشاره به اینکه این مشکلات در نبود یک نهاد حقوقی قابل تکیه بهوجود میآید، اظهار میکند: «افرادی هستند که قاعدهها را دور میزنند، تخلفات گوناگون اقتصادی مرتکب میشوند و به انباشت ثروت میپردازند اما سیستم کارآمدی برای مقابله با آنها وجود ندارد. برای مثال میبینیم همه کارمندان یک شرکت مالیات میپردازند اما فردی که درآمد هنگفتی دارد، از پرداخت مالیات فرار میکند و سیستمهای نظارتی ما نیز برای پیگیری مالیات ناتوان است. همه اینها باعث بدبینی مردم میشود».
تلاشهای بیثمر
او در پاسخ به این سؤال که چرا مردم ما به پولدارشدنهای یکشبه اشتیاق دارند و قانع نمیشوند که با کار و تلاش میتوانند به ثروت برسند، میگوید: «همه ما مشاهدات تجربی زیادی در این زمینه داریم. مثلا میبینید شخصی 2تا ماشین خارجی داشته است، شما نداشتید. دلار گران میشود و ارزش اتومبیلهای او 2برابر میشود؛ یعنی ثروت روی ثروت میگذارد. اما ارزش همان یک ماشین به اندازه حقوق 4-3سال شماست. یا فردی به واسطه رانتخواری به ثروتهایی هنگفت میرسد. این نوع پولدارشدن محصول تلاش نیست».
این پژوهشگر حوزه علوم اقتصادی و سیاسی با بیان اینکه این موضوع ریشه در تاریخ ایران دارد، میگوید: «در جامعه ایران، شرایط بیرونی خیلی بیشتر از تلاش فردی در بهدستآوردن ثروت تأثیرگذار بوده است. اگر در تاریخ نگاه کنیم، در همه دورهها مثلاً در دوره قاجار یا صفویه، پیوندهایی میان افراد، در دسترسی آنها به منابع قدرت و ثروت بیش از اندازه تأثیرگذار است».
حمایت از سرمایهگذار
شیرین کام ادامه میدهد: «مهمترین راه برای تغییر مسیر این است که بتوانیم تولید ثروت کنیم تا رفاه بیشتر را تأمین کنیم. این کار نیازمند سرمایهگذاری است. سرمایهگذاری نیز در جایی اتفاق میافتد که نهاد حقوقی مستقل برای دفاع و حمایت از سرمایههای افراد وجود داشته باشد. در مسیر رسیدن به جامعهای که توانایی تولید ناخالص داخلی بالایی داشته باشد، باید به ثروت به چشم احترام نگاه شود و نهاد حقوقی مستقل به شکل روشن و عادلانه به مشکلات بر سر راه سرمایهگذاری رسیدگی کند».
نمایش زندگی لاکچری
خیلی از صاحبنظران، انباشت ثروت، ولع برای بهدست آوردن پول و زندگیهای اشرافی را در بیشتر مواقع مذموم میشمارند. آنها اعتقاد دارند که اگر از ثروت در راه درست مثل کارآفرینی یا سرمایهگذاری استفاده شود، چیز بدی نیست، اما وقتی این ثروت از راههای نامعلوم بهدست میآید و بعد برای مردم دیگر جامعه به نمایش گذاشته میشود، آن وقت دچار مشکل است. امیرمحمود حریرچی- جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه علامهطباطبایی- با بیان اینکه امروز آدمها پول را میخواهند تا زندگی اشرافی برای خود دست و پا کنند و بعد آن را به رخ دیگران بکشند، میگوید: «عدهای از طریق رانتخواری و دلالی زندگیهای لوکسی برای خود فراهم کردهاند. آنها آنچنان دچار ابتذال هستند که از نمایش ثروتهای کلان خود در شبکههای اجتماعی نیز ابایی ندارند. اینها افرادی هستند که از نظر روابط اجتماعی ضعیفاند، نتوانستهاند براساس توانمندی و دانش، خود را ثابت کنند پس با پول و ماشین لاکچری، خود را نمایش میدهند». وی ادامه میدهد: «خیلی از سلبریتیها و افراد مشهور ما نیز ثروت خود را نمایش میدهند و درد آنجاست که بعضی مسئولان و فرزندان آنها نیز همین کار را میکنند. نوعی از زندگی را نمایش میدهند که بیشتر افراد جامعه با دیدن آن حسرت بخورند و حس ناامیدی داشته باشند. وقتی مردم میبینند این افراد با کوچکترین تلاشی چنین ثروتهای بادآوردهای را بهدست آوردهاند، آنها نیز بهدنبال راهی برای رسیدن به این ثروت میروند. اینجاست که میگوییم چنین جامعهای دچار ابتذال است». حریرچی بیان میکند: «ارزشها در این جامعه تغییر کرده است و مردم وقتی فلان سلبریتی را میبینند که یک عکس از خودش با ماشین 400میلیون تومانیاش گذاشته و زیرش هم نوشته من و ماشینم همین الان یهویی! از خود میپرسند چرا من ماشین 400میلیونی سوار نشوم؟ وقتی فردی بهدنبال بهدستآوردن ماشین 400میلیون تومانی است، یعنی ارزش خود را در آن 400میلیون تومان میداند، درصورتی که در جامعهای سالم، فرد باید بهدنبال اعتباری باشد که نتوان روی آن قیمت گذاشت».
فرهنگ تنبلی
حریرچی در پاسخ به این سؤال که آیا گریز از کار و اعتقادنداشتن به تلاش برای رسیدن به ثروت در ایران ریشه تاریخی دارد، میگوید: «ما ایرانیها چنین خصلتی نداشتیم. تمدن ایران کهن ما با تلاش ایجاد شده است، نه با تنبلی! آقازادهها و رانتخوارها این خصلت را وارد فرهنگ ما کردند. از اوایل دهه 70به بعد این فرهنگ وارد کشور ما شد». این استاد دانشگاه میافزاید: «در جامعهای که عدالت اجتماعی در آن وجود دارد، افراد برای رسیدن به ثروت فرصتهای برابر دارند و با تلاش و کسب مهارت میتوانند به درآمد برسند و زندگی باکیفیتی داشته باشند. در چنین جامعهای قوانین و مقررات اجازه سوءاستفاده و استثمار نمیدهد». این جامعهشناس با بیان اینکه الان 50درصد افراد جامعه در دهک پایین درآمدی قرار دارند و دهکهای متوسط هم در حال سقوط به دهک پایین هستند، اظهار میکند: «نمایش ثروت منجر به ایجاد حس تبعیض و تحقیر در اکثریت افراد جامعه ایرانی میشود. در جامعهای که در آن فرهنگ غنی وجود داشته باشد و عدالت اجتماعی برقرار باشد، کسی احساس تحقیرشدگی نمیکند».