شبکههای هرمی چگونه سرمایهها را جذب میکنند؟
درخت پول پینوکیو
نتورکرهای شبکههای هرمی از تجربههای خود میگویند
شیوا نوروزی
«میخواهم ماهانه ۵۰۰میلیون درآمد داشته باشم»، «کلبهای چوبی وسط یک باغ بزرگ و بیانتها میخواهم»، «یک هواپیمای شخصی که دور دنیا را سفر کنم و یک کشتی تفریحی که در آرامش، کرانه آسمان را تماشا کنم و از افق پیشرو لذت ببرم»؛ اینها فقط چند مورد از هزاران آرزوی هر یک از ماست که ممکن است بارها و بارها در تخیلات و رویاهایمان به آنها فکر کرده باشیم اما به تحققشان در همان خیالات بسنده کردهایم. در یک دهه قبل، موجی در ایران تحت عنوان شبکههای هرمی به راه افتاد که هدفش القای باورپذیری تحقق چنین رویاهایی بود، آنهم در کمترین زمان. ولع پول و نبود آگاهی از این سیستم شبکهای موجب شد تا موج جدیدی در ایران به راه بیفتد و عده زیادی از سرغفلت وارد آن شوند. اما گذشت زمان و پیامدهای منفی فعالیت شبکههای هرمی، سیلی دردناکی بر صورت قربانیانی زد که رویای یکشبه پولدارشدن را داشتند.
مدتهاست که فعالیت هرمی نتورک مارکتینگها نظیر گلدکوئیست، گلدماین و ای بیال در ایران ممنوع شده و جای آنها را شرکتهایی با نام های متفاوت و شکل و شمایل جدید گرفته است. شرکتهایی که همچنان هرمی کار میکنند و گاهی با نام «بازاریابی شبکهای» و گاهی هم با عناوین دیگر با شیوههای مدرنتر سعی در فریب افراد بهویژه جوانان دارند. در این سیستمهای بازاریابی نیز مانند سابق، بر جذب افراد تأکید میشود تا فروش محصولات. در ادامه اعتراف بعضی از نتورکرهای مالباخته و شکستخورده شرکتهای هرمی را میخوانید.
بیکاری مرا به دام انداخت
امیر، یکی از قربانیان شرکتهای هرمی میگوید: «ورودم به شبکه گلدکوئیست از سر ناچاری بود. مدتها بود که کار و بارم کساد شده بود و اجناس تولیدیام بهخاطر کالاهای وارداتی چینی روی دستم مانده بود. پدر 2 فرزند بودم و بیپولی فشار مشکلات را چندین برابر کرده بود. حدود یک سال در این شرکت فعالیت کردم و افرادی را با هزار مصیبت و ترفند برای تشکیل بال چپ و راستم، به امید گرفتن پورسانت بالا و درآمدزایی وارد سیستم کردم. اما هرقدر بیشتر پیش میرفتم بیشتر مطمئن میشدم که کاری که انجام میدهیم بیهوده و بینتیجه است. در این یک سال نهتنها درآمدی عایدم نشد بلکه تمام پساندازم نیز خرج شد و به اصرار همسرم از ادامه همکاری با سیستم انصراف دادم. سکهای را که چندین برابر قیمت واقعیاش به دروغ به ما فروخته بودند نیز نتوانستم بگیرم. شکایتم از گلدکوئیست بابت پرداخت ضرر و زیانهای این یک سال نیز هنوز راه به جایی نبرده است و من ماندهام و یک تجربه تلخ».
طعمه بودیم
وحید نیز یکی از دانشجویانی بود که سال83 جذب شرکت گلدماین شده بود. میگوید: «لیدرها با پولهایی که بهدست آورده بودند ماشینهای لوکس و خانههای آنچنانی میخریدند تا افراد ظاهربین را خام کنند. به مرور با روشدن دستشان و کاهش درآمدها، افراد پولدار را جذب سیستم میکردند و اموالشان را به دروغ پای عملکردی که در سیستم داشتند، میگذاشتند. بعضی سرشاخه را نیز وادار میکردند تا با خرید اقساطی و گرفتن وام، خودروهای گرانقیمت بخرند تا بتوانند افراد را راحتتر بفریبند. در اواخر فعالیتم، لیدر گروه تمام پولها را برداشت و فرار کرد».
بازاریابی شبکهای
چند سالی است که در کشور شبکههای بازاریابی راهاندازی شده که دارای مجوزند و در میتینگهایی که برگزار میکنند از افراد بهعنوان کارآفرینان یاد میکنند اما افرادی که وارد چنین سیستمهایی شدهاند معتقدند که کاری در بدنه این شبکهها در حال انجام است که به شکل هرمی افراد را هدایت میکند و فروش محصولات تنها ابزاری برای هویتدار جلوهدادن سیستم است تا از مظان اتهام در امان باشد.
داریوش از کسانی است که مدت کوتاهی وارد یکی از شرکتهای بازاریابی شبکهای فعال شد که محصولات غذایی، آرایشی و بهداشتی عرضه میکند. میگوید: «عمده محصولات این شرکت وارداتی و از کشور ترکیه است. دلیل اصلی این کار نیز نداشتن برچسب قیمت روی محصولات است و به شرکت این امکان را میدهد که محصولاتش را با قیمت دلخواه به فروش برساند. در بیشتر موارد کالاهای مصرفی عرضه شده با چندین برابر قیمت تحویل مشتری داده میشوند. از سوی دیگر چنین شرکتهایی که از ایجاد کارآفرینی میگویند عملا ناقض فلسفه بازاریابی شبکهای هستند؛ چرا که خود واسطهاند نه تولیدکننده. این سیستمها نیز بهصورت هرمی فعالیت دارند و عاقبت خوبی در انتظار بازاریابان آن نیست».
ترفندهای جدید شرکتهای هرمی
«اگر به شما توزیع یک محصول یا اجرای یک کسب و کار واگذار شد که سود اصلی شما در گرو فروش محصول خود نبود بلکه بیشتر به نفعتان بود که فروشندگان جدید جذب کنید شما گرفتار دام شبکههای هرمی شدهاید.» ؛این تعریف ساده کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی درباره شبکههای هرمی نوظهور یافته است که هر روز با مدلهای پیچیدهتری وارد بازار میشوند و از هرم به بازاریابی شبکه تغییر نام دادهاند. درحالیکه قوانین و اصول بازاریابی چندسطحی را دنبال نمیکنند. سود اصلی نتورک مارکتینگها در عضوگیری است و فعالیت در آنها، بیش از آنکه فروشندگی و کسب و کار باشد، نوعی فریبکاری سازمانیافته است. رشدی برای افراد در این کارها وجود ندارد و اگر پولی وجود داشته باشد برای افراد معدودی است.
آنچه امروز با نام بازاریابی شبکهای میشنویم هیچ تفاوتی با شبکههای هرمی ندارد و این تغییر نام از زمانی صورت گرفت که بر واقعینبودن کالاهای عرضهشده انتقادات بسیاری وارد شد. درحالیکه ضعف واقعی، هرمیبودن این سیستم بود نه کالا. اکنون این شبکههای هرمی این بهانه را از منتقدان گرفتهاند و با عرضه کالاهایی چون محصولات آرایشی و بهداشتی، غذایی و دمنوشهای گیاهی به فعالیت هرمی خود ادامه میدهند و مجوزهای قانونی این کار را هم دارند. پلنهای طراحیشده در این شبکهها گاه آنقدر پیچیده است که بزرگترین سازمانهای جهان نیز از تشخیص هرمی بودن این سیستمهای فسادآور عاجزند.
فعالیت شرکتهای بازاریابی شبکهای در کشورهایی که اقتصاد ضعیفتری دارند و ولع پول در میان جوانانشان بیشتر است، رونق چشمگیرتری دارد؛ چراکه بهراحتی میتوان جوانان فرصتطلبی را که بهدنبال راههای میانبر برای پولدارشدن هستند، فریب داد.