آموزش کمانچه در کانکس
مرادی، نوازنده: تنها انتظار از مسئولاننظارت و جلوگیری از توزیع ناعادلانه اجراهای موسیقی در استان است
رضا جمشیدی| کرمانشاه- خبرنگار:
موسیقی در سرزمینی که خاستگاه تنبور، هوره، شمشال، دوزله، چمری، مور، آقامیرو و دیگر آلات و آواهای موسیقایی است در روح و روان مردمانش ریشه کرده و نسل به نسل تداوم یافته تا خود را به آیندگان عرصه کند. در این میان بانوان نقش غیرقابل انکاری در این انتقال دارند و همواره پای ثابت آموزش و تعلیم موسیقی به فرزندان این دیار هستند.
«ملیحه مرادی» یکی از بانوان فعال در این عرصه است که کمانچه به دست در همه شهرها و مناطق استان هنرنمایی کرده است. وی پس از زلزله هم با حضور در مناطق زلزله زده کلاس های آموزش موسیقی را برای علاقه مندان دایر کرد.مرادی متولد ۱۳۶۵ و نوازنده کمانچه و قیچک است. در ادامه گفتوگوی همشهری را با وی میخوانید.
از چه زمانی به موسیقی روی آوردید و در چه سازهایی مهارت دارید؟
از ابتدای سال ۸۵ به ساز کمانچه روی آوردم و از سال ۹۰ نیز به کمک استاد ارجمندم کورش بهرامی، نوازندگی ساز قیچک را آغاز کردم و به نواختن ساز دیگری علاقه ندارم.
اساتید دیگرتان چه افرادی بودهاند؟
دورههای نوازندگی را نزد اساتیدی از جمله عارف روستایی و احمد پور ابوقداره آموختم و همچنان هنرآموز هستم. همچنین دورههای آنسابل و هارمونی و تئوری موسیقی را هم نزد اساتیدم آقایان کورش بهرامی، مرحوم زنگنه و مرحوم پناهی گذراندم.
وضعیت کمانچه و آموزش آن در استان چگونه است؟
در حال حاضر تعداد مربیان تحصیلکرده موسیقی، بهخصوص ساز کمانچه نسبت به زمان ما خیلی بیشتر شده، ولی اکثر مربیها در کرمانشاه ساکن هستند و آنجا تدریس میکنند، چه مربیهای آکادمیک و چه مربیهای غیرآکادمیک. این در حالی است که در شهرستانها در حوزه موسیقی سنتی به تعداد مربی بیشتری نیاز است.
شما جزو کسانی بودید که در روزهای پس از زلزله به سرپل ذهاب رفتید و در کانکس و چادر آموزش کمانچه را رها نکردید. انگیزه شما از این کار چه بود؟
زلزله به دل و جان و روح و روان همه ما زخم زد و التیام زخمها جز با انگیزه و امید ممکن نبود. موسیقی این امید و انگیزه را ایجاد میکرد. موسیقی عشق میآفریند و راه عشق راه آسانی نیست.
شرایط کانکس و چادر برای منی که چند ساعت بیشتر نمیماندم دشوار نبود، ولی برای عزیزانم خیلی سخت بود و همچنان هم تا زمانی که همه شهر بازسازی نشود سختی ادامه دارد. در روزهای پس از زلزله بهمحض اینکه هنرآموزان اعلام آمادگی کردند مجددا برای آموزش به سرپل ذهاب رفتم و هنوز هم این رفتوآمد ادامه دارد.
علاقه به یادگیری در کمانچه در استان کرمانشاه چگونه است و غیر از شما آیا کسی دیگر هم به امر آموزش کمانچه مشغول است؟
در حال حاضر، نسل جوان به فرهنگ و ارزشهای سنتی قدیم روی آوردهاند و نسبت به نسلهای گذشته که تا حدودی از فرهنگ خود رویگردان بودند، نسل جوانتر پیگیر هنر و فرهنگ غنیمان هستند. تعداد هنرآموزان به واسطه معرفی بیشتر این هنر، مخصوصا در فضای مجازی بیشتر شده و امیدوارم همچنان بر تعداد آنها افزوده شود. آموزش کمانچه در مرکز استان وضعیت مطلوبتری دارد ولی در شهرستانها همچنان کمبود مربی، بهویژه آموزشگاههای رسمی موسیقی، احساس میشود.
در شهرستان پاوه جناب علی دانشفر، در شهر کرمانشاه آقایان ابوقداره، برنجی، تیراندازی سریری و تعداد دیگری از مربیهایی که نام آنها را نمیدانم، حضور دارند.
در شهرستانهای اسلامآباد غرب و سرپل ذهاب نیز من دورههای مقدماتی را تدریس میکنم ولی در سایر شهرستانها تقریبا مطمئنم مربی کمانچه وجود ندارد و هنرجویان مجبور به رفتوآمد به کرمانشاه هستند.
کاری که خود بنده 7 سال انجام دادم و بهمحض اینکه شرایطم مهیا شود برای ادامه یادگیری ردیف موسیقی رفتوآمدهایم را از سر خواهم گرفت.
از سختی کارتان به عنوان یک خانم بگویید؟
متاسفانه موسیقی در ایران علیرغم همهگیر بودن این هنر در تمام عرصهها بهشدت مظلوم بوده و همچنان هم جزو مظلومترین هنرهاست. این اتفاق در کرمانشاه بهشدت پررنگتر احساس میشود. از مسئولان گرفته تا خود مردم کوچه و خیابان به ساز دست یک بانو، هر کدام به یک شیوه، حساسیت نشان میدهند.
محدودیت اجرا روی سن،در خواست برخی رانندگان برای گرفتن کرایه بیشتر برای سازی که جای کسی را نگرفته، پرداخت نکردن حقالزحمه اجرا و کلاسها و مسئولیتهای زندگی متاهلی همه و همه باعث شده تعداد خیلی زیادی از هنرمندان بانوی استان فعالیتهای خود را کنار بگذارند. فقط میتوانیم افسوس بخوریم و نگران باشیم که مبادا روزی من و دوستانم که در حال فعالیت هستیم، از شدت مشکلات موجود، از پای بیفتیم.
در گروه موسیقی هم فعالیت دارید؟
در حال حاضر با گروه «سرانه» به سرپرستی کیوان قلخانی همکاری دارم، ولی مهمترین فعالیتم با گروه «گلاریس» بهعنوان اولین گروه بانوان موسیقی غرب کشور است که علیرغم تمام ناملایمات و سختیهای چند ساله، همچنان به فعالیت و تمرین، همت گماشتهایم و امید داریم که زحماتمان بهزودی به نتیجه میرسد.
انتظارتان از مسئولان چیست؟
از مسئولان تنها انتظاری که میتوان داشت نظارت بر نحوه توزیع ناعادلانه اجراهای موسیقی استان است. وجود برخی باندبازیها، رمق کار را از سایر گروهها گرفته و انتظار دیگری که میتوان از آنها داشت،حمایت از حقوق قانونی بانوان موسیقی بهویژه در شهرستانهاست.