محمدهاشم اکبریانی/داستاننویس
زمانی که اثری از حسن میرعابدینی را بهدست میگیرید مطمئن هستید که با نوشتهای علمی، کارشناسانه و دقیق روبهرو هستید؛ از 80سال داستاننویسی ایران گرفته تا آخرین اثر او یعنی «پیشه دربهدری» که به زندگی و آثار بزرگ علوی پرداخته است. کتاب پیشه دربهدری، دومین کتاب از «مجموعه کلاسیکهای ادبیات معاصر» است. اولین آنها «شهروند شهرهای داستانی» نام داشت که به زندگی و آثار محمدعلی جمالزاده پرداخته بود و بهجرأت میتوان گفت کتابی که چنین فشرده و در همان حال جامع به تحلیل و تبیین آثار جمالزاده پرداخته باشد، نیست.
پیشه دربهدری هم بر همین منوال است. برای نوشتن این کتاب، میرعابدینی همه آثار بزرگ علوی را خوانده و علاوه بر این به نظر میرسد هرآنچه را در نقد و تحلیل زندگی و آثارش آمده، از نظر گذرانده است. کافی است مقدمه کتاب را بخوانیم تا متوجه این نکته شویم.
او به آرای شخصیتهایی چون م.آزاد، ناتل خانلری، داداشپور، شهرنوش پارسیپور، سپانلو، باقر مؤمنی، هوشنگ گلشیری، خسرو شاکری و محمدعلی جمالزاده استناد کرده و از خلال آنها جایگاه علوی را در عرصههای داستاننویسی و نقد ادبی در برابر خواننده قرار میدهد.(صص12-10)
تحلیل آثار علوی هم از زوایای مختلف انجام گرفته است. جامعهشناسی ادبیات، نقد ادبی، تحلیل متن، فرم و قالب و... چارچوبهایی است که مبنای کار میرعابدینی قرار گرفتهاند. زمانی که میرعابدینی به جامعهشناسی ادبیات رو میآورد رابطه جامعه با داستانهای علوی بررسی میشود. نویسنده «پیشه دربهدری» که در آثارش نشان داده است برای زندگی فردی و جمعی نویسندگان و تاثیر آنها بر جهتگیریهایشان اهمیت قائل است در پیشه دربهدری هم در جایجای کتاب به این رابطه میپردازد.
تضاد سنت و مدرنیسم، ساختار خانواده، تضادهای اقتصادی، جایگاه انسان در دنیای مدرن و... همگی موضوعاتی است که میرعابدینی، نسبت آنها را با آثار علوی بررسی کرده است. مثلا در داستان «عروس هزارداماد» از مجموعه «چمدان» شخصیتها تنهایی انسان مدرن را به تلویح مطرح میکنند (ص 64). در خصوص تاثیر جایگاه طبقاتی بر رفتار و روحیه انسان، داستان «سرباز سربی» را میخوانیم که بهگفته میرعابدینی، علوی چهرههای داستانیاش را از مردم جنوب شهر تهران برمیگزیند و موفق به شخصیتپردازی کاملی از آنها میشود. این داستان بازتابی است از روابط قدرت و تاثیر آن بر گروههای محروم جامعه(ص65). داستانهای دیگر او هریک بخشی از لایههای پنهان جامعه را طرح میکنند. اگر در چمدان، جوان در مبارزه با سنت بود در ورقپارههای زندان، این جوان در زندان دیکتاتور است(ص 69).
شرایط سیاسی و تحرک احزاب و جریانات سیاسی نیز از دیگر موضوعاتی است که در داستانهای علوی انعکاس مییابد. میرعابدینی ابتدا رابطه علوی را با سیاست و بهویژه حزب توده وارسی میکند و سپس رابطه آن را با داستانهایش نشان میدهد. صفحات ابتدایی کتاب، بیشتر به روابط سیاسی علوی میپردازد و باتوجه به آنکه این نویسنده، نظرات حزب توده و هنرمندان وابسته به آن را نمیپسندد، هیچگاه از سوی رهبران حزب توده «خودی» شناخته نمیشود و تنها بهعنوان «یکی از همراهان بیثبات» پذیرفته میشود. بهعنوان نمونه علوی دیدگاه ابوالقاسم لاهوتی را که در آن تبلیغات برهنر غلبه دارد و نظریات سیاسی شاعر آشکارتر از جنبههای هنری آن جلوهگر شده است، نقد میکند و حزب توده که جانب لاهوتی را میگیرد، به علوی بیاعتنا میشود(ص 39).
همین اعتقاد به اصالت هنر بر ایدئولوژی، ساختارهای داستانی علوی را شکل میدهد. براین اساس وی فرم و محتوایی را برمیگزیند که مبتنی بر اصول هنری و داستانی است نه سیاسی و تبلیغاتی. این به آن معنا نیست که او سیاسی نمینویسد بلکه در همان داستان سیاسی هم روایت، شکل و مضمون، وجه داستانی مییابد که طبیعتا از تبلیغ آرمانهای سیاسی دور میماند. بهعنوان مثال او زبان و بیان حماسی را بهکار نمیگیرد تا شخصیتهای داستانی خود را افرادی آرمانگرا و حتی فرابشری نشان دهد، شعارهای سیاسی را بهعنوان داستان تحویل خواننده نمیدهد، قضاوتهایش مبنای سیاه و سفید ندارد و....
همچنان که گفته شد تحلیلی که در «پیشه دربهدری» آمده وجوه گوناگونی را شامل میشود. علاوه بر جامعهشناسی ادبیات، رشتهها و میانرشتههای دیگری هم در تحلیل آثار علوی بهکار رفته است. میرعابدینی از دریچه نقد ادبی هم به آثار علوی پرداخته است. «علوی بیش از توجه به زبان، به روند کلی طرح و پیرنگ داستان توجه دارد و هنر او بیشتر در سازماندهی عناصر داستان است» (ص59).
رویکرد نویسنده کتاب در بررسی داستانهای کوتاه علوی که در فصلی مستقل آمده، تحلیل ویژگیهایی است که در ساحت ادبی جای میگیرند. مثلا زمانی که سخن از 2 داستان «رقص مرگ» و «پادنگ» به میان میآید، وجه ممیزه آنها با داستانهایی که پیش از آن نوشته شده، صرفا مبنای ادبی پیدا میکند. «نویسنده که در جستوجوی شگردی تازه برای روایت داستانهای خویش است، داستانهای رقص مرگ و پادنگ (آذر 1317) را براساس تجسسی طرحریزی میکند که داستان را بهجای توصیف، بر حرکت و عمل استوار میسازد و واجد صناعت نگارش نوآورانهتری میکند: راوی، با مطرح کردن روایتهای گوناگون از یک حادثه، جلوههای متنوع واقعیت را مینمایاند...».
میرعابدینی به عناصری که در شکل و فرم داستانهای علوی بهکار گرفته شده دقت داشته و آنها را به خواننده مینمایاند. مثلا اینکه «علوی در داستان «گیلهمرد» با نور و رنگ غلیظ، جوی هیجانی میآفریند» (ص 80).
شگردهای داستانی هم موضوع دیگری است که با اشاره به آنها، داستانهای علوی تحلیل میشود. او با همین نگاه، داستان کوتاه «خائن» را قویترین داستان از مجموعه «نامهها» میداند(ص82).
انطباق داستانهای علوی با مکتبهای ادبی، از دیگر صورتهایی است که میرعابدینی در مطالعه آثار علوی از آن بهره میگیرد. به نظر میرعابدینی، علوی از همان ابتدا با رئالیسم سوسیالیستی مرزبندی کرد و به همین جهت نیز «انتقاد منتقدان ادبی حزب توده را برانگیخت» (ص99). اما داستانهای علوی با اکسپرسیونیسم در مواردی همخوانی دارد. «حساسیت شدید شخصیتهای آشفته 2مجموعه چمدان و ورقپارههای زندان، که در داستانهایی مانند «گیله مرد» تداوم مییابد، نشان از تاثیر اکسپرسیونیسم بر داستانهای علوی دارد (ص98).
و در نهایت او نویسنده واقعگرای مدرن معرفی میشود و «با عدول از عرف ادبی روزگار، شیوه تازهای را برای قصهگویی پیشنهاد میکند و با رویکردی نسبیگرایانه، واقعیتی داستانی میسازد در کنار واقعیت موجود...» (ص 124).
سخن در باره پیشه دربهدری بیش از اینها میتواند باشد اما فرصت اندک، نوشته را به همینجا ختم میکند. در عین حال 2 موضوع هست که اگر میرعابدینی بر آنها بیشتر متمرکز میشد، تصویری دقیقتر از آثار علوی ارائه میکرد؛ اول آنکه در تحلیل آثار علوی، بیش از همه رویکرد جامعهشناسی ادبی مدنظر قرار گرفته. این نه به آن معناست که از مؤلفههای نقد ادبی استفاده نشده باشد اما از میرعابدینی بهعنوان منتقدی توانا در عرصه ادبیات انتظار میرفت که نقد ادبی خود را نیز همپای جامعهشناسی ادبی پیش ببرد. دیگر آنکه اگر در این اثر ضعفهای احتمالی علوی بیشتر مدنظر قرار میگرفت بهتر بود. با این همه گفتن این نکته تکراری مهم است که کتاب «پیشه دربهدری» همچون «شهروند شهرهای داستان» نمونههایی نایاب در تحلیل آثار و زندگی 2نویسنده بزرگ و تاثیرگذار کشورمان، بزرگ علوی و محمدعلی جمالزاده هستند. درباره علوی نکته پایانی را از کتاب پیشه دربهدری وام میگیریم که توصیفی است دقیق و واقعگرایانه؛ «در وجود علوی، گویی 2شخصیت متفاوت، قصهپردازی عاطفی و سیاستگرایی مخل قصهپرداز- در جدل بودهاند.»
دو شنبه 12 شهریور 1397
کد مطلب :
29172
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/RBoY
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved