دردسر تازه خانواده پسربچه گمشده
بیشتر از 3ماه از ناپدیدشدن عجیب پسربچه هفت ساله در کوههای منوجان کرمان میگذرد و نهتنها ردی از او پیدا نشده که پدر و مادرش با دردسری تازه روبهرو شدهاند. به گزارش همشهری، پدر و مادر امیرحسین در جریان چند هفته جستوجو برای پیداکردن پسرشان، هزینههای زیادی را برای تهیه غذای جستوجوگران متحمل شدند اما حالا پولی برای پرداخت به طلبکاران ندارند و همین مسئله آنها را به دردسر انداخته است.
براساس این گزارش، صبح یکشنبه 6خرداد امسال، 2برادر 9 و 10ساله به نامهای سهراب و صابر به همراه یکی از بستگانشان به نام امیرحسین هفت ساله از خانهشان در روستای پاتک در کرمان خارج شدند تا برای بازی به کوههای اطراف بروند. بازی آنها این بود که سراغ الاغهای رها شده در کوهها میرفتند و از آنها سواری میگرفتند. هر 3پسر خردسال راهی کوههای اطراف شدند و چند ساعت بعد درحالیکه سهراب و صابر به خانه برگشتند، امیرحسین ناپدید شد. در ادامه، ماجرا به هلالاحمر گزارش شد و تیمهای جستوجو به همراه سگهای زندهیاب راهی کوههای اطراف روستا شدند. این اما همه ماجرا نبود، چرا که خبر گمشدن پسربچه در شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای داشت و همین باعث شد تا افراد دیگر از آفرودسواران گرفته تا مردم عادی برای یافتن پسربچه گمشده دست بهکار شوند. دهها نفر در گروههای مختلف چندین روز به جستوجو پرداختند و تمامی کوهها و حتی روستاهای اطراف را گشتند اما این جستوجوها هیچ نتیجهای نداشت و ردی از امیرحسین بهدست نیامد. درحالیکه ماجرای گمشدن پسربچه مرموز بهنظر میرسید، پلیس هم وارد ماجرا شد. مأموران سراغ همبازیهای امیرحسین رفتند و از آنها درباره شب حادثه و نحوه گمشدن وی پرسیدند. در این میان یکی از آنها جملاتی به زبان آورد که روند رسیدگی به پرونده را وارد مرحلهای تازه کرد. او گفت: آن شب وقتی من و امیرحسین از کوه به خانه برمیگشتیم و به دوراهی رسیدیم، امیر حسین مسیرش را عوض کرد و از راهی رفت که به خانهشان نزدیکتر بود. کمی بعد و از دور پسرعمه پدرش را دیدم که او را صدا زد و به طرفش رفت و دست امیرحسین را گرفت و همراه خود برد. با اظهارات پسربچه، مأموران مرد آشنا رادستگیر کردند. علاوه بر او، یکی دیگر از اقوام امیرحسین نیز که احتمال میرفت در ماجرای گمشدن پسربچه نقش داشته باشد، دستگیر شد. هر دو مظنون در اختیار پلیس آگاهی استان قرار گرفتند اما همچنان مدعیاند که خبری از امیرحسین ندارند و شب حادثه او را ندیدهاند. مادر امیرحسین در گفتوگو با همشهری میگوید: 2نفری که دستگیر شدهاند، از اقوام شوهرم هستند. یکی از آنها مدعی بود روزی که امیرحسین گم شد، در جای دیگری بوده و شاهد هم دارد اما وقتی مأموران سراغ شاهدها رفتند، آنها گفتند که حرفهای وی دروغ است. او ادامه میدهد: مأموران به هر دو مظنون مشکوک هستند اما آنها همچنان مدعیاند که بیگناهند. از طرفی بیشتر از 3ماه از گمشدن پسرم میگذرد و هیچ ردی از او بهدست نیامده است. در این مدت کار هر شب من شده گریهکردن. شوهرم دستفروش است و از وقتی امیرحسین گمشده اصلا نتوانسته کار کند و همهاش دنبال ردی از پسرمان است. همین باعث شده نتوانیم پول مغازهدارانی را که به آنها بدهکار هستیم، پرداخت کنیم. در چند هفتهای که مردم و هلال احمر بهدنبال پسرم بودند، برای تهیه غذای آنها به خیلیها بدهکار شدیم. تصور میکردیم پسرمان پیدا میشود و شوهرم کار میکند و طلب همه را میدهد، اما حالا بیشتر از 3ماه گذشته و طلبکاران فشار میآورند. البته حق هم دارند اما این حادثه زندگی ما را بههم ریخته. از پلیس و مسئولان میخواهم تلاش کنند که سرنوشت پسرم مشخص شود و ما از این بلاتکلیفی نجات پیدا کنیم. مهرماه نزدیک است و دلم میخواهد پسرم پیدا شود و مثل همه بچهها به مدرسه برود و فقط دعا میکنم که او زنده باشد.