بار زیاد روی دوش پنجمیها
گفتوگو با محمدجواد حقشناس، رئیس کمیسیون فرهنگی- اجتماعی شورای شهر تهران
بهناز شوهانی/ مهدی شاهواری:
بیتردید کمیسیون فرهنگی- اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران را باید یکی از کمیسیونهای پرکار یکساله نخست شورای پنجم دانست. این در حالی است که با توجه به طرحهای پیشرو، پیشبینی میشود کمیسیون فرهنگی- اجتماعی شورا در سال دوم همچنان فعالیت بالایی داشته باشد. مصداق این احتمال، گذرهایی با رویکرد فرهنگی هستند که قرار است جان تازهای به هویت شهر بدهند و کلافگی ناشی از حضور میلیونی خودروها و موتورسیکلتها را بکاهند؛ کار سخت است و راه همچنان دراز؛ نمونهاش گذر فرهنگی رودکی (شهریار) حدفاصل تئاترشهر تا تالار وحدت. سخن از چند پیادهراه دیگر هم در میان است. البته تجربه ناموفق ایجاد پیادهراه هفدهشهریور در دوره گذشته مدیریت شهری، وسواس در چگونگی ارائه طرح و دقت در نحوه اجرا را به کار مدیران شهری فعلی افزوده است. از سوی دیگر تکمیل بزرگراهها، رمپ و لوپهای نیمهتمام، پروژههای فضای سبز و... اگرچه در حوزه عمرانی یا زیستمحیطی جای میگیرند اما اگر پیوست اجتماعی و فرهنگی نداشته باشند، دیری نخواهد پایید که تبدیل به یکآسیب میشوند. به اینها باید پروژههای گردشگری، احیای بافت ارزشمند تاریخی و موضوعات مربوط به سینماها، تئاترها، کافهها، گالریها و نمایشگاهها را از دریچه فرهنگی نیز افزود. به هرحال باید دید که کمیسیون فرهنگی- اجتماعی شورای شهر تهران در یکسالی که از فعالیتش گذشته چه کرده و چه چشماندازی را برای 3سال پیشرو تعریف کرده است. به همین منظور با محمدجواد حقشناس- رئیس این کمیسیون -گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
اگر بخواهیم ارزیابی کلیای از فعالیتهای شورای پنجم شهر تهران داشته باشیم، شما در این رابطه چه میگوید؟
ببینید اولا از نظر بنده، برای اینکه کارنامه شورای پنجم در یک سالی که گذشت را بررسی کنیم، نیازمند به ارزیابی دقیق و علمی و مبتنی بر آمار و اعداد هستیم. امروز میبینیم رسانه وارد ارزیابی شده و به سهم خودم سپاسگزاری میکنم اما طبیعتا یکی از نهادهایی هم که باید این ارزیابی را در دستور کار قرار دهد خود شوراست.
شوراییان برای اینکه بتوانند مسیر خود در سه چهارم مسافت باقیمانده را به درستی طی کنند، قطعا نیازمند ارزیابی هستند.
اما اگر بخواهم نظر خود را درخصوص عملکرد شورای پنجم در یکسال گذشته بگویم، میگویم در مجموع شورای پنجم در مقایسه با روندی که شکل گرفته نمره قبولی میگیرد. گرچه فکر میکنم در حوزههایی میتوانست بهتر عمل کند اما بر این باور هستم که ما در ارزیابی اول باید به این سؤال پاسخ دهیم که اصولا وظایف شورا چه بوده و آیا این شورا توانسته این وظایف را عملیاتی کند یا خیر؟ و در نهایت نسبت به تحقق این وظایف چقدر موفق بوده است؟
یعنی شما معتقدید که برای نمره دادن به شورای پنجم باید مقایسهای هم با دورههای گذشته صورت بگیرد؟
به این سؤال میشود از زاویهای که شاید کمتر مورد توجه قرار میگیرد، پاسخ داد. این پرسش باید مطرح شود که اگر بخواهیم مقایسهای با شوراهای چهارم و سوم داشته باشیم، در وهله نخست باید این اصل را مدنظر داشته باشیم که در شورای چهارم نمایندگان شورا 31نفر بودند ولی در دوره فعلی نهتنها هیچ وظیفهای از شورا کم نشده بلکه بهخاطر حجم انبوهی از بدهیها، فساد و تحریمها در حوزه بینالمللی، بار سنگینتری بر شورای پنجم تحمیل شده است. از طرفی شاهد تقابلی سخت از سوی برخی نهادها با شورا بودیم. با این حال تعداد نمایندگان مردم در شورا به میزان یکسوم کاسته شده است. متأسفانه بهنظر میرسد در این امر نمایندگان مجلس بدون نظر کارشناسی و دقت درست به جای اینکه تلاش کنند، نسبتی منطقی بین شهروندان و نمایندگان برقرار کنند، نهتنها در این مسیر حرکت نکردهاند بلکه تعداد نمایندگان را کاهش دادهاند و جای تعجب دارد که به این موضوع کمتر پرداخته شده است.
این موضوع قطعا در ارزیابی شورا ایجاد اشکال میکند. این شورا امروز به جای 8 ساعت کار در روز باید 12 ساعت کار کند تا به مطلوبیت برسد. بنابراین نخستین کاری که مجلس شورای اسلامی باید در دستور کار قرار دهد تنظیم عادلانه نسبت مناسب و درست بین شهروندان و اعضای شوراست. در لواسان با کمتر از 30 هزار جمعیت 5عضو و در تهران با 10میلیون نفر جمعیت 21عضو برای شورا انتخاب شدهاند؛ در آنجا هر 5هزار نفر یک نماینده دارد و در تهران هر 500هزار نفر.
با این حال و با وجود حجم کار و تعداد 21 نفر از 20، چه نمرهای به شورا میدهید؟
همانطور که گفتم برای نتیجهگیری دقیق نیازمند سیستم ارزیابی دقیق هستیم که با ورودیهای مناسب بتواند، پاسخ درستی به ما بدهد. این نتیجهگیری مطمئنا نمیتواند نمرهای از صفر تا 20 باشد. با این حال میگویم که اعضا بهرغم تمام مشکلات سعی کردهاند در این مدت کوتاه با نفس پر، با نشاط و تلاش مضاعف وارد کار بشوند تا بتوانند مسائل را حل و فصل کنند؛ کمااینکه به جرأت میگویم بعد از یکسال شاهد هستیم که شورا توانسته از پس وظیفهای که بر عهدهاش بوده برآید.
بهنظرتان تاکنون چقدرنظر شهروندانی که در 29 اردیبهشت 96 با آرای میلیونی، اعضای شورای شهر تهران را انتخاب کردهاند تأمین کردهاید؟
مهمترین وظیفه شورا بهعنوان یکنهاد مردمی و نزدیک به شهروندان، جلب رضایت مردم شهر است. مردم خیلی ملموس تأثیرات تصمیمگیریها و اجراهای مدیریت شهری را حس میکنند؛ آنها هر روز از خانه بیرون میزنند و به مدرسه، دانشگاه و محل کار میروند؛ آن هم در خیابانهایی که نگهداشت و زیباییاش بهعهده شهرداری است. از وسایل حملونقل عمومی استفاده میکنند که تأمین و افزایش کیفیت آنها را از مدیریت شهری طلب میکنند؛ اگرچه دولت در این زمینه سهیم است اما مردم نگاهشان به سمت شهرداری و شوراست. حتی در زمینه آسیبهای اجتماعی هم شهروندان از مدیریت شهری انتظاراتی دارند؛ اگرچه این وظیفه ذاتی مدیریت شهری نیست و دستگاههای دیگر مسئولیت بیشتری دارند. با وجود این چنانچه بخواهم در مورد میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد مدیریت شهری نظر بدهم، اینگونه میگویم که اگر خودم را با وجدان خودم تنها بگذارم بهخودم نمره قبولی میدهم. در یک سال گذشته روزانه 15ساعت برای شورا وقت گذاشتهام.
البته فکر میکنم مردم شایسته تلاشهای بیشتر و توجه بیشتری هستند. با وجود همه مشکلات، بدهیهای کلانی که این دوره میراثدارش شدهایم و بقیه ماجراها، بهنظرم مدیران عالی شهر و شهرداری باید بسیار پرتلاش، صبور و در عین حال دقیق باشند و حتی با قبول برخی مشکلات و نابسامانیها و قیودی که ممکن بود در فضای آزاد هیچ وقت برای آنان ایجاد نشود، بپذیرند که هیچچیزی شیرینتر و دلنشینتر از خدمت به مردم نیست.
آقای حقشناس! ما هنوز پاسخ مورد نظرمان را نگرفتهایم چراکه برخی، انتخاب 2 شهردار در بازه یکساله را حاصل ارزیابی تا حدودی ضعیف شورا در رابطه با کاندیداهای شهرداری تهران میدانند. بهنظرتان این نتیجهگیری از انتخاب شورای شهر که البته مهمترین تصمیم شورا هم محسوب میشود تا چه اندازه درست است؟
از نظر من شورای شهر پنجم را باید در ارتباط با شرایط محیطی که در آن کار میکند ارزیابی کرد؛ از یک طرف مشکلات و نابسامانیهای بیحد و حصری که از دوره قبل به ارث رسید و از طرف دیگر مطالبات و انتظارات بسیار بالایی که وجود داشت. بنده به موردی که اشاره کردید اینگونه نگاه میکنم که اجبار شورای شهر به انتخاب 2 سرپرست و 2 شهردار در یک سال، عامل مضاعفی برای کندی حرکت شورای پنجم بوده است اما این ضعف محسوب نمیشود. در کنار اینها باید درنظر داشت که ساختار شورای شهر و شهرداری هم مشکلات و نارساییها و پیچیدگیهای خاص خود را دارد. علاوه بر این، شورای شهر پنجم در سال اول ناچار بود در قالب سال آخر برنامه دوم پنجساله کار کند. با این حال در یک نگاه منطقی و به دور از حب و بغضها، شورای شهر پنجم به وظایف قانونی خود عمل کرده، انسجام درونی خود را حفظ کرده و مدیریت شهری تهران را سر پا نگه داشته است؛ این یعنی کارنامه قابلقبول. کمیسیونها و کمیتههای داخلی شورا کاملا فعال هستند، بودجه سال ۹۷ بهموقع تصویب و ابلاغ شده و روند تحقق بودجه نسبتا قابلقبول است، سیاستهای شورای پنجم در جلوگیری از تراکمفروشی و ساختوساز باغات با وجود همه مشکلات، بهدرستی اجرا شده، اقدامات شفافسازی و مقابله با فساد نتایج خوبی داشته، رویکرد انسانمحور و مبتنی بر ارزشهای اجتماعی و فرهنگی در بودجه ۹۷ و در برنامه سوم نقش محوری یافته است. امیدواریم در همه حوزههای مدیریت شهری آثار آن را ببینیم. برنامههای نظارتی شورا نیز کم و بیش به اجرا رسیده و قطعا در سال دوم، شورا نقشی کلیدی در مدیریت شهری ایفا خواهد کرد. در این میان و در مورد حوزه معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری، طبعا انتظارات مردم و کمیسیون فرهنگی و اجتماعی و مجموعه شورا بهدلیل ناهماهنگیهای موجود برآورده نشده است که امید است با برخی تغییرات لازم روند امور اصلاح شود. بنابراین ضمن احترام از انتقادات کسانی که انتظار تحولات بنیادین و معجزهگونه از شورای شهر و شهرداری دارند، عملکرد شورای پنجم نسبتا قابلقبول ارزیابی خواهد شد. البته در حوزه انتصابات، انتظارات و انتقادات قابلقبولی وجود دارد که امید است بهتدریج و بر مبنای اصولی چون تخصص و پاکدستی و جوانگرایی گامهای مناسبی برای آن برداشته شود.
اما باید قبول کرد که استعفای آقای نجفی، انتخاب سرپرست و دوباره گذراندن پروسه انتخاب شهردار جدید، وقت شورا را به حد زیادی گرفت.
البته در واقع باید گفت 4مرحله، چراکه شورا مجبور به انتخاب 2سرپرست و 2شهردار بوده است. نکته حائز اهمیت اینکه به لحاظ ماهیت شورایی و ویژگیهای سازمانی شهرداری هر نوع بیثباتی و تزلزل در سیستم مدیریت شهرداری آثار و تبعات جبرانناپذیری بر پیکره و کارکرد این ساختار وارد کرده و ضرر و زیان جدی به شهر و شهروندان وارد میکند. شورای شهر در هر بار از انتخابهای فوق، به ناچار از سرعت خود کاسته و حتی بعضا فعالیتها و اقدامات خود را متوقف کرده تا به موضوع مهم انتخاب سرپرست یا شهردار بپردازد. در چنین شرایطی است که تصویب قانون منع به کار گیری بازنشستگان و طرح بحث بازنشستهبودن شهردار اهمیت خاصی پیدا میکند. اگرچه از نظر شورای شهر با توجه به قوانین موجود، این قانون شامل شهردار فعلی نخواهد شد اما انتظار میرود نهاد قانونگذار به حساسیت و اهمیت موضوع عنایت ویژه داشته باشد.
از این موضوع -کل شورا -که بگذریم اما اغلب، کارنامه کمیسیون فرهنگی- اجتماعی را بسیار خوب ارزیابی میکنند. در این رابطه کمی توضیح میدهید.
اقداماتی که کمیسیون فرهنگی - اجتماعی شورای پنجم در حوزه فرهنگ و اجتماع در یکسال گذشته انجام داده بسیار فراتر از بحث خانه موزههاست. کمیسیون فرهنگی و اجتماعی از آغاز کار خود بهدنبال آن است که نوع نگاه و رویکرد مدیریت شهری را به نگاه «فرهنگ مبنا» تبدیل کند. طی ۲۱سال گذشته ، شیوه توسعه شهر براساس نگرش کالبدی بوده است. توجه صرف به ساخت و ساز جاده، تونل، برج و...(که در جای خود ارزشمند است) و غفلت از ابعاد فرهنگی و اجتماعی حاکم بر این زیرساختها، چالشهایی را برای شهر و شهروندان بهوجود آورده که بخش بزرگی از انرژی کمیسیون فرهنگی و اجتماعی صرف تغییر این رویکردها شده. در راستای تغییر رویکرد اشاره شده تلاشی جدی صورت پذیرفته که مسلما نمیتوان آن را در سال اول بهصورت آماری به مردم نشان داد ولی قطعا در آینده این امکان نیز فراهم خواهد شد. از همین رو در بودجه سال ۹۷ شهرداری، تلاش زیادی انجام گرفت تا برنامهریزی فرهنگی برای مدیریت شهری را جایگزین برنامهریزی صرف در حوزه فرهنگی و اجتماعی کنیم. مسئله دومی که جزو اقدامات کمیسیون است و برای آن وقت بسیاری صرف شده اینکه در برنامه پنجساله سوم شهرداری، بتوان رویکردهای نوینی را براساس نیازهای واقعی شهر و ابعاد مغفول مانده آن در مدیریت شهری تهران ترسیم کرد؛ مباحثی مانند پایداری فرهنگی و پایداری اجتماعی که متناسب با شرح وظایف و خدمات واقعی مدیریت شهری است. در عین حال تلاش شد تا در بودجه سال ۹۷ موضوع خانهموزهها در نقطه کانونی فعالیتها قرار گرفته و اعتبارات لازم برای این حوزه اختصاص داده شود. ایجاد خانه موزههای جدید، ترمیم و بازسازی خانه موزههای سابق، نگهداری، مرمت و بهرهبرداری بهینه از بناهای ارزشمند در شهر تهران در قالب خانه موزهها در دستور کار بوده و تلاش کمیسیون بر آن است که پویایی و سرزندگی را با رعایت تمامی جوانب کیفی، سرلوحه کار خود قرار دهد.
و اما شما خود فعالیت رسانهای هم داشتهاید و اکنون نیز تا حدودی در فضای مجازی مثل اینستاگرام و توئیتر فعالیت دارید. نظرتان در رابطه با رسانهها و فضای مجازی در یاریرساندن به شورا، انتقادات منصفانه و نشان دادن واقعیتها چیست؟
رسانه وجدان بیدار مردم است و از آن بهعنوان رکن چهارم دمکراسی یاد میشود. هرچند گاهی مشاهده شده که متأسفانه برخی از رسانهها، بهدلیل ارتباطات جناحی از رسالت اصلی خود دور شده و تا جایی پیش میروند که مرزهای اخلاق را زیر پا گذاشته و هزینههایی ایجاد میکنند، با این حال فعالیتهای رسانهای و نیز فعالیتهایی که در حوزه شبکههای مجازی انجام میشود مورد استقبال بوده و اعتقاد بر این است که اگر رسانهها متعلق به مردم هستند، به خوبی منافعشان را تشخیص داده و آنرا مطالبه خواهند کرد. شورا نیز در راستای منافع مردم، منافع ملی و چارچوبهای قانونی عمل خواهد کرد.